حجت الاسلام دکتر هادی صادقی مدیر مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، در گفتگو با خبرنگار مهر، در پاسخ به این پرسش که با رویکرد هرمنوتیکی به تاریخ تشیع چند قرانت از قیام امام حسین(ع) طی قرون گذشته می توان ملاحظه کرد گفت : هر کس با برداشتهای شخصی و نوع تفکری که نسبت به چارچوبهای دینی دارد و آنچه را که برایش مهم است به سوی تفسیر این حرکت عاشورایی می رود. در طول تاریخ تفسیرهای متفاوتی از این حرکت رخ داده است. من می خواهم به قرائتهایی که در ایران صورت گرفته نگاه کنم.
وی افزود: به طور مثال یک بخش از این تفاسیر مربوط به روشنفکران غیر دینی است که وقتی با این مسئله مواجه می شوند چون رویکردهای غیر دینی دارند و جنبه روشنفکری وارداتی غربی را پی گیری می کنند از میرزا فتحعلی آخوند زاده گرفته تا میرزا آقا خان کرمانی و کسروی و دیگران، جنبه تهاجمی به این قیام دارند و نتوانستند ارتباط همدلانه ای با این قیام پیدا کنند. البته آنها در مورد خود قیام سخن نمی گویند به دلیل اینکه احساسات مذهبی در این جریانات بسیار عمیق است. ولی به حرکتهایی که شیعیان نسبت به این قیام دارند فراوان حمله کردند. عزاداری را زیر سئوال بردند و اکثر اینها را بدعت و خرافه نامیدند و معمولا رویکرد آنها رویکرد مثبتی نیست.
دکتر صادقی به مواجهه روشنفکران دینی به واقعه عاشورا اشاره کرد و گفت: از جمله اینها مرحوم دکترعلی شریعتی است. ایشان سعی می کند یک روایت و قرائت ایدئولوژیک از این قیام ارائه کند که در آن نقش "شهید و شهادت" بسیار برجسته است. در این قرائت خود شهادت هدف می شود تا اینکه نقش انقلابی بزرگی را ایفا کند. بنابراین این حرکت در نظر دکتر شریعتی یک حرکت انقلابی اصیل است که فرد زنده میرا را تبدیل به زنده جاوید می کند. زنده جاویدی که پس از شهادتش جاودان می ماند و آثارش را به تدریج آشکار می کند.
دکتر صادقی به استاد محمد رضا حکیمی اشاره کرد و گفت : ایشان هم که از فضلای برجسته و به نام هستند تا حدودی شبیه این تحلیل را دارند با تاکید بر اندیشه و حماسه که البته ایشان جنبه "اندیشه" را در قیام امام حسین(ع) بسیار بارز بیان می کند. دیگرانی هم هستند که مشابه چنین تحلیلهایی را دارند و آن تحلیل سنتی است و یک نمونه آن را می توان در جریان "شهید آگاه" دید. این جریان بر علم امام بسیار تاکید دارد. به لحاظ کلامی ما معتقدیم که امام معصوم(ع) عالم است. این جریان از یک سو به علم بسیار اعتنا دارد و از سوی دیگر به تعبد و تقلید توجه بسیاری دارد و تا حدود فراوانی هم تک محور است.
وی افزود: این چند جهت که جمع شود نتیجه این حاصل می شود که قیام امام حسین (ع) صرفاً برای ادای تکلیف است. به دلیل اینکه شهادت بر ایشان مقدر بوده و خدای متعال ماموریت این امام را این گونه تعیین نموده است که با این شهادت به آن مصالح الهی که تمامش بر ما آشکار نبوده دست پیدا می کند. البته امثال جریان شهید آگاه نفی کننده نیست منتهی تاکید بیشتر آنها بر این است که چون تکلیف امام تعیین شده عمل به تکلیف است. لذا تعبد به شهادت را در ایشان و همچنین مبارزه با ظلم و امر به معروف نیز مشاهده می شود. آنها معتقدند که در اینها حکمتها و فوائدی است ولی امام برای این کار به میدان نیامده است بلکه یک وظیفه الهی بوده است.
دکتر صادقی همچنین به جریان "شهید جاوید" اشاره کرد و گفت : در این جریان، قیام امام برای حکومت است. اینها سعی کردند نگاه تاریخ پسندی عرضه کنند. بدین منظور که امام محاسبه اجتماعی کردند و زمان یزید را بهترین فرصت یافتند تا اینکه حکومت ظلم بنی امیه را کنار بزنند تا حکومت عدل اسلامی را برپا سازند. این هم یک جریان است. از این حیث که این جریان با استفاده از جنبه عقلانی و تحلیل علمی این موضوع را تبیین می کند اما شواهد دیگر را نا دیده می گیرد و با این بعد کلامی عصمت و علم امام دچار مشکل می شود.
وی افزود: جریان دیگری داریم که دیدگاه شهید مطهری است که می فرماید قیام برای "احیای امر به معروفو نهی از منکر" است. جریان امر به معروف را یک جریان بسیار مهم می دانند که این جریان یک بعد دینی و اجتماعی دارد. در واقع این جریان به جریانات روشنفکری مانند شهید جاوید و همین طور جریانات سنتی نیز توجه دارد و سعی می کند راهی بر جمع اینها پیدا کنند. ایشان بر محور امر به معروف و نهی از منکری تکیه دارد که از بطن این محور می تواند حکومت و شهادت هم دریافت کرد. البته به این دیدگاه تحلیلهای عمیقی هم وارد شده است.
مدیر مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما همچنین به حرکت امام خمینی(ره) و سخنانش نسبت به قیام امام حسین(ع) پرداخت و گفت : حرکت امام خمینی(ره) و سخنانش نسبت به قیام امام حسین(ع) از دیگر مواجهه های ما با این واقعه است که می توانیم به عنوان یکی دیگر از قرائتهای عاشورایی توجه کنیم و می توانیم یک مطلب اساسی از دل آن بیرون آوریم. آن مطلب اساسی این است که ایشان قیام عاشورا را "قیام برای خدا" و "قیام برای احیای اسلام" می داند. امام خمینی هم در اولین حرکت اجتماعی که از ایشان ملاحظه شده نامه ای به بزرگان که در حدود سال 32 منتشر ساختند آمده است که همه را دعوت به قیام برای خدا می کند. امام هم در تفسیرهای مختلفی که درباره نهضت عاشورا دارند قیام برای احیای دین را مکرر فرمودند. اما چیزهای دیگر هم وجود دارد مانند اینکه می فرمایند امام حسین(ع) برای شکستن اساس سلطنت بنی امیه قیام کردند.
وی افزود: در جایی دیگر برای امر به معروف، احیای اسلام، اصلاح جامعه و در عین حال نیز می فرمایند در صورت امکان حکومت را هم می گرفتند به عنوان یک ابزار مهم برای اقامه عدل. در نظر اصلی امام خمینی قیام امام حسین(ع) را می توانیم اینگونه تفسیر کنیم که چون اسلام در زمان بنی امیه به یک شکل کاملا وارونه ای عرضه می شد امام حسین(ع) برای اینکه اصل امام را از آفات نجات دهد قیام کردند.
دکتر صادقی اظهار داشت: نهایتاً اگر بخواهیم یک تفسیر دیگری بدهیم این است که امام حسین (ع) می خواهد ولایت تاریخی خودشان را انجام دهد. برای این که این موضوع را تشریح کنم می بایست چند مورد را در مورد اصل ولایت توضیح دهم. ولایت به معنای سرپرستی و سرپرستی از شئون امامان معصوم(ع) است و انواعی دارد. یکی سرپرستی بر تفسیر دین است. چرا که امام علم معصومانه و ولایت بر تفسیر دین دارند. بنابراین تفسیری که از دین می کنند برای ما حجت است.
وی افزود: یک بعد دیگر نیز ولایت تکوینی است که هم امامان و پیامبران نیز می توانند این ولایت را داشته باشند. یک نوع ولایت دیگر ولایت اجتماعی است و آن به معنای سرپرستی جامعه است. این بعدی است که میان شیعه و سنی بسیار اختلاف داشته است. یک بعد دیگر ولایت تاریخی است که سرپرستی جامعه را بر عهده دارند. ولایت اجتماعی جریان اجتماع را در یک مقطع زمانی در بر می گیرد اما ولایت تاریخی جریان اجتماعی را در طول حرکت تاریخی در بر می گیرد. این بحث از بعد فلسفه تاریخ قابل پی گیری است.
وی با اشاره به این نکته که امامان معصوم علاوه بر ابعاد دیگر، ولایت تاریخی هم دارند گفت : یعنی اینکه ایشان به گونه ای حرکت می کنند که برای جریان تاریخ موثر باشند به گونه ای که نسلهای مختلف بشر از حرکت آنها درس بگیرد. ما اکنون در زمانی قرار داریم که قرنها از آن حادثه گذشته است. اما اکنون توسط آن حرکت امام حسین(ع) سرپرستی می شویم و حرکتهای ما جریان پیدا می کند و در این جریان می آموزیم که چه باید کنیم هم درس مبازره و هم درس تعلقات خاص می آموزیم. بنابراین تفسیری که باید عرضه کنیم یک تفسیر وزین تری می شود.
دکتر صادقی گفت : شاید مهمترین قسمت حرکت امام را در این قسمت از زیارت امام حسین (ع) بخوانیم که خدایا امام حسین(ع) خون گلویش را در راه تو داد تا اینکه بندگانت را از گمراهی و حیرت ظلالت نجات دهد. کاری که امام می کند یک سرپرستی تاریخی است و اساس دین بر نجات قرار دارد چرا که دین برای نجات انسانها آمده است و امام هم هدف دین را دنبال کرده است. بنابراین چنین نگاهی هم می توانیم به حرکت امام داشته باشیم. امام اگر چه در حرکت انقلاب و اجتماعی خود شکست ظاهری داشت اما در حرکت جریان ساز تاریخی خود و احیای اسلام به پیروزی رسیدند که بر کل جریان تاریخی اسلام سایه افکنده است و در طول تاریخ ثابت ساخته است.
دکتر صادقی تاکید کرد: امام در بعد ولایت تفسیری پیروز است و هم در بعد ولایت تاریخی پیروز است و پیروزی ایشان هم ادامه دارد. وقتی که به طول تاریخ نگاه کنیم می بینیم که بسیاری از حرکتهای انقلابی و مبارزاتی از امام حسین یاد می گیرند که چگونه قیام کنند. بعد از حادثه عاشورا قیام توابین و شهید فخر و انواع قیام های علویان در طبرستان و خراسان که نشانه های پیروزی در آن نهضتها است که حتی تا روزگار ما و انقلاب اسلامی ایران که یکی از همان قیامها است وجود دارد. اگر انقلاب اسلامی پیروز شد به خاطر پیروزی امام حسین(ع) است و پیوند انقلاب با قیام امام حسین نیز (ع) ناگسستنی است.
نظر شما