به گزارش خبرگزاری مهر، موضوع حقوق بشر، سلاحهاى کشتار جمعى، مخالفت با روند سازش خاورمیانه به سبب بی توجهی به حقوق مشروع وغصب شده ملت فلسطین، حمایت از تروریسم و مباحث مربوط به انرژی هسته ای از مسائلی بودند که در 30 سال گذشته، نظام سلطه در عرصه تقابل خود با انقلاب اسلامی روبرو بوده است.
الف) مقوله نقض حقوق بشر:
بحث نقض حقوق بشر سوژه ای است که ایالات متحده آمریکا نه تنها در برابر جمهوری اسلامی ایران، بلکه برای تمام مخالفان خود از جمله چین گرفته تا میانمار به کار می گیرد.
این کشورهر ساله در گزارشی که ازسوی وزارت امورخارجه خود منتشر می کند؛ کشورهایی را که در تلاش هستند تا در تعامل خود با نظام سیاسی حاکم بر آمریکا به عنوان یک واحد سیاسی مستقل برخورد نمایند؛ در فهرست کشورهایی قرار می دهد که به ادعای واشنگتن از ناقضان حقوق بشر هستند.
ایران نیز درست بلافاصله پس از انقلاب به فهرست کشورهایی درآمد که به زعم کاخ سفید جزو کشورهای ناقض حقوق بشر است. نقض حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی، سرکوب مخالفان سیاسی از جمله اتهاماتی بود که مسلسل وار از رسانه های آمریکایی علیه ایران تبلیغ می شود.
مقامهای آمریکایی درطول بیش از ربع قرن گذشته از انقلاب، هر ساله به طور مکرر ایران را به تلاش برای پاکسازی قومی و اعمال فشار بر اقوامی متهم می کنند که در نقاط مرزی سکونت دارند.آذری ها، کردها،عربهای خوزستان، ساکنان بلوچستان و دیگر نقاط از مواردی بودند که بیشترین تبلیغات درباره آنها صورت می گرفت و تلاش واشنگتن بر آن بود تا بذر نفاق و تفرقه را در بین قومیتهای ایرانی بیفکند.
"مایکل روبین" از مشاوران اسبق وزیر دفاع آمریکا و از کارشناسان و نومحافظه کاران مؤسسه "امریکن اینترپرایز" در مقاله ای با مضمون قومیتها در ایران علناً به بوش توصیه می کند تا برای تغییر نظام سیاسی در ایران تحریکات قومی در بلوچستان، آذربایجان و خوزستان را در دستورکار خود قرار دهد و این موضعی بود که به شدت از سوی دیگران همقطاران وی که از مشاوران ارشد بوش در دو دوره گذشته بودند، توصیه می شد.
ب) موضوع سلاحهاى کشتار جمعى :
مبحث تولید سلاحهای کشتار جمعی نیز از اصول حاکم بر دیگر اتهامات آمریکا پیروی می کند. سران کاخ سفید بارها ایران را متهم به تولید سلاحهای کشتار جمعی کرده اند و برآنند تا با ایجاد رعب و وحشت در منطقه بتوانند جبهه ای واحد علیه بزرگترین چالش خود که همان حق طلبی جمهوری اسلامی و مخالفت ایران با حضور سلطه جویانه آمریکا در خاورمیانه است به وجود آورند، در حالی که بر اساس تاییدات سازمان ملل متحد، ایران خود یکی از قربانیان سلاحهای شیمیایی و کشتارجمعی در طول جنگ 8 ساله بوده که غرب عامل بروز چنین فجایعی معرفی شده است.
آمریکا در سالهای اخیر پا را فراتر گذاشته و ایران را به عنوان یکی از تهدیدات موشکی برای منافع و خاک خود اعلام کرده است.این کشور در ماه ژانویه سال جاری (2007) به لهستان و جمهوری چک که پیش تر از اعضای بلوک شرق بودند، پیشنهاد داد تا یک سامانه دفاع ضد موشکی شامل 10موشک رهگیر در لهستان و یک سیستم راداری در خاک جمهوری چک مستقر کند.
واشنگتن هدف از استقرار این سامانه را مقابله با تهدیدهای موشکی ایران اعلام کرده و ظاهراً بر آن است تا با بزرگنمایی توان دفاعی ایران و نشان دادن آن به عنوان رویکردی تهاجمی در سطح کلان نیز میدان داری کند.
ج) مخالفت با روند صلح خاورمیانه:
ایران اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) از همان اوان پیروزی انقلاب و بیداری اسلامی ، مخالفت خود را با هرگونه سازش با رژیم صهیونیستی اعلام کرد و به اعتقاد ایران، اسرائیل یک عنصر مجعول و واحد سیاسی نامشروع بود که از سوی استکبار غربی انگلیس و آمریکا برای تداوم تنش آفرینی و خدمت به منافع غرب و به ویژه کمک به جریان فروش تسلیحاتی غربی در منطقه به وجود آمد.
در تفکر انقلاب اسلامی ایران ، روابط با رژیم صهیونیستی به گونه ای که در دوره پیش از انقلاب بود معنا نداشت و بیانیه و مانیفست انقلاب نیز این نکته را فریاد می زد که سازش با رژیمی که به جنگ افروزی زنده است، بی نتیجه خواهد بود.
آمریکا با استناد به مواضع اصولی ایران که در طول چند دهه گذشته درستی و صحت آن به اثبات رسید، ایران را به عنوان مخالف روند صلح خاورمیانه معرفی کرد و در تبلیغات تلاش کرد که انقلاب اسلامی ایران را در مقابل جریان جهانی برای کمک به حل مناقشه اسرائیلی – فلسطینی قرار دهد، اما آنچه که پس ازسالها گفتگوی بی حاصل و آخرین کنفرانس به اصطلاح صلح در آناپولیس مریلند رخ داد، نشان داد که مواردی که باید در یک کنفرانس صلح واقعی مورد مذاکره قرار گیرد از سوی یکی از طرفهای گفتگو به عنوان خط قرمز تعریف شده است.
در پی این کنفرانس، اسرائیل بار دیگر ساخت شهرک سازی را آغاز کرد و رسانه های رژیم صهونیستی خبر دادند که تل آویو بر آن است تا در سال 2008 میلادی ساخت 740 واحد مسکونی در شرق شهر بیت المقدس اشغالی و کرانه باختری را آغاز کند.
وزارت عمران رژیم اشغالگر قدس در روز 2 دیماه اعلام کرد که بودجه پیشنهادی برای سال 2008 میلادی شامل ساخت 500 دستگاه آپارتمان در منطقه هارهوما(جبل ابوالغنیم) درشرق بیت المقدس می شود. همچنین ساخت 240 آپارتمان دیگر نیز در معاله آدومیم، یکی از بزرگترین شهرکهای صهیونیست نشین در کرانه باختری پیش بینی شده است.
گرچه پس از کنفرانس آناپولیس، "عمرو موسی" دبیرکل اتحادیه عرب اعلام کرد که اسرائیل در مقوله صلح جدی نیست، ولی آمریکا تا کنون از اذعان به این واقعیت خود داری کرده که صلح واقعی در خاورمیانه می تواند بیشترین نفع را برای ایران داشته باشد، بنابراین طرح اتهام مخالفت با صلح واقعی علیه کشورمان نشات گرفته از موضع خصمانه است.
د) شانتاژ حمایت از تروریسم با محوریت تل آویو
حمایت از تروریسم یا "محور شر" اتهام دیگر آمریکا علیه ایران موضوعی است که ارتباطی مستقیم با حمایت ایران از مقاومت اسلامی در سرزمینهای اشغالی فلسطین و لبنان دارد.
حمایت ازجنبشهای رهایی بخش در سراسر جهان و به ویژه حمایت از جنبشهای اسلامی یکی از اهدافی بود که نظام اسلامی برای خود تدوین کرده بود و ایران اسلامی تاکنون چندین باراعلام داشته در مبارزات ملتها در جهان کنونی بین مبارزات مشروع ملتها برای احقاق حقوق واقدامات کور برخی دیگر تمایز قائل است.
در این چارچوب ایران اسلامی با الهام از اندیشه های بلند امام درحوزه مبارزه با امپریالیسم خطوط و رویکرد خود را در برابر مسائل مهم جهان اسلام تدوین کرد و به یکی از مهمترین حامیان مقاومت اسلامی در منطقه و مردم فلسطین و لبنان برای آزاد سازی این سرزمینها از اشغال رژیم صهونیستی درآمد.
درپی این روند بود که روحانی شیعه لبنانی به نام "شیخ راغب حرب" با کمک و رهنمودهای فکری و معنوی امام خمینی(ره) وهمچنین کمک بهره گیری از پتانسل خفتخ نیروی شیعیان درجنوب لبنان گروه مقاومت اسلامی را تحت عنوان حزب الله تاسیس کرد.
در واقع جنبش حزب الله در اوایل سالهای 1980 در لبنان ظهور کرد و به عمدهترین جنبش اسلامی در منطقه مبدل شد که مصمم به بیرون راندن نظامیان اسرائیلی از لبنان بود که این روند از آغاز تشکیل آن تا خروج نیروهای اشغالگر از جنوب لبنان در سال 2000 و همچنین شکست به ویژه شکست روانی ارتش رژیم صهیونیستی در تهاجم تابستان سال گذشته خود به لبنان، به خوبی طی شد.
همچنین رویکرد انقلاب ایران به قضیه فلسطین و تلاش برای تشویق مقاومت، و مخالفت با هرگونه سازش از سوی سازشکاران، سبب شد تا بعد دیگری از مقاومت برای ملت فلسطین روشن شود.مردم تحت اشغال فلسطین پس از سرخوردگی از گفتگوهای شکست خورده اسلو سرانجام به این نتیجه رسیدند تا ندای مقاومتی را که از آن سوی مرزها به گوش می رسید با الگو برداری از مبازرات انقلابی، راهنمای مبارزاتی خود قرار داده و رویکردی ویژه را درمسیر رهایی از اشغال در پیش بگیرند.
ملت فلسطین در پی شکست گفتگوهای به اصطلاح صلح، شیوه ای تازه از مبارزه را که به اذعان تمام تحلیلگران و کارشناسان منطقه ای و بین المللی قطعاً ریشه در اندیشه های مقاومت داشت، در پیش گرفتند و آغاز دو جریان مبارزاتی تحت نام های "انتفاضه اول" و "انتفاضه مسجد الاقصی" در چند دهه گذشته هزینه های بسیاری را بر پیکره رژیم صهیونیستی تحمیل کرد.
ادامه این روند و بیداری منطقه ای، موضوعی بود که برای ایران در محیط فرا منطقه ای، تبعاتی را در پی داشت.این بیداری که در واقع منافع آمریکا و منافع حامیان و همپیمانان این کشور را تهدید می کرد کاخ سفید و سران آن را در طول قریب به سه دهه گذشته بر آن داشت تا با بهره گیری از تمام ابزاهای تبلیغاتی، اقتصادی، و سیاسی فشارهایی را بر ایران وارد کرده تا بتوانند شاهد عقب نشینی هایی در این حوزه باشند.
تحریمهای اقتصادی شدید، قرار گرفتن برخی از نهادهای ایران در فهرست گروههای تروریستی مانند اقدامی که اخیراً کنگره آمریکا علیه سپاه پاسداران ایران انجام داد، تهدید به حمله، و استفاده از نهادهای بین المللی برای فشار بر ایران را تنها و تنها می توان بخش کوچکی از اقدامات آشکارا تقابل گرایانه آمریکا و غرب دانست که در چند دهه گذشته علیه انقلاب اسلامی صورت گرفت.
ه) موضوع انرژی هسته ای
مخالفت آمریکا با برنامه هسته ای صلح آمیز ایران، کشوری که پیش از انقلاب قراردادهای هسته ای بسیاری با آن کشور و هم پیمانان آن داشت، مقوله ای است که تنها می توان آن را در قالب موضع خصمانه این کشور در برابر دستیابی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای به فناوری پیشرفته ارزیابی کرد.
آلمان، فرانسه، ژاپن، آمریکا کشورهایی بودند که با ایران پیش از انقلاب توافقنامه های بسیاری در زمینه انرژی هسته ای منعقد کرده بودند، اما این کشورها در پی وقوع تحولات عظیم در ایران، همگی از عمل به تعهدات خود طفره رفتند و به سبب نیاز روز افزون به انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز، همین مسئله سبب شد تا ایران با استفاده از برخی ابزارهای خود، راه خود را در مسیر دستیابی به انرژی هسته ای برای مقاصد صلح آمیز طی کند.
گرچه بارها "آژانس بین المللی انرژی اتمی" و "محمد البرادعی" مدیرکل آن در گزارشی اعلام کرده اند که ایران، برنامه هسته ای برای مقاصد نظامی در دست ندارد، اما آمریکا با استناد بر اطلاعات گروهکهایی همچون گروهک تروریستی منافقین و برخی دیگر از منابع بسیار بی اعتبار همچنان بر عناد و مخالفت خود با نظام جمهوری اسلامی در منطقه تاکید دارد.
همچنین با وجود آنکه "برآورد سازمان اطلاعات ملی" آمریکا اخیرا در گزارشی مفصل نیز اعلام کرد که ایران در سال 2003 فعالیتهای هسته ای نظامی خود را متوقف کرده، اما جرج بوش رئیس جمهوری این کشور نیز همچنان در تلاش است تا ایران را تهدیدی برای امنیت و صلح جهانی معرفی کند.
نظر شما