پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱۷ بهمن ۱۳۸۶، ۱۲:۳۶

فلسفه دین در جهان معاصر (3)

رویکردهای تشبیهی و تنزیهی در باب صفات خداوند

رویکردهای تشبیهی و تنزیهی در باب صفات خداوند

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: یکی از نکاتی که در فلسفه دین مطرح است بحث صفات خدا است. ادیان ابراهمی خدا را با صفاتی چون: عادل، مهربان، بخشنده، عالم و ... می‌شناسند. این صفات بحثهاتی مهمی را در دین‌شناسی فلسفی به وجود آورده‌اند.

بحث صفات خدا بجد در ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام مطرح می‌شود. با این همه در پاره‌ای از ادیان پیش از یهودیت که جوامعی چندخدایی را در بر می گرفتند نیز بحث صفات خدا مطرح بودند. با ادیان ابراهمی اما ما شاهد مباحثی جدی در این زمینه هستیم. در این ادیان بالاخره خداوند به صفاتی منتسب می‌شود. به او جمال و جلال می‌گوییم و معتقدیم وی با انسان سخن می‌گوید، به همه چیز علم دارد و اراده وی بر همه اراده ها متفوق است.

در اینجا دو سنت فربه نمایانگر می شوند که به یکی سنت تشبیهی و به دیگری سنت تنزیهی می‌گوییم. در دل تفکر و سنت تشبیهی بسیاری از ویژگیهای انسانی به خدا نسب داده می‌شود و فردی که این عمل را صورت می‌دهد می‌داند که خدا فراتر از همه این تشابهات است اما از آن بابت که انسان بناگزیر باید خدا را توصیف کند دست به دامن صفات انسانی می شود تا تصویری بهتر و جامعتر از خداوند کسب نماید.

صفات تنزیهی اما خداوند را از بسیاری از صفات مبرا می‌کند و به تعبیردیگر ما در اینجا تصریح می‌کنیم که خدا چنین نیست و چنان نیست و بدین وسیله سعی می‌کنیم به تصویری نزدیک به واقع از سر هستی و راز وجود برسیم. بحثهای این چنینی، فلسفه دین را به مضامینی چون معرفت شناسی، فلسفه ذهن و فلسفه علم می کشاند چرا که فی‌المثال برای آنکه بدانیم باور خداوند چگونه باوری است باید میان انواع باورها و تمایز باورهای انسانی و غیرانسانی مطالبی را بدانیم و این تمایزات در فلسفه ذهن و تا حدی در فلسفه علم مطرح می شوند.

از سوی دیگر چه در باب علم و قدرت خداوند و چه در باب جاودانگی و خیر و عظمت و شکوه وی ادبیاتی گسترده در فلسفه دین وجود دارد که شرح و بسط آنها فراتر از حوصله این مقال است که قصد دارد امهات پرسشها و مسائل فلسفه دین را برشمرد.

هم اکنون در حوزه فلسفه دین این پرسش که آیا مسائل مربوط به مابعدالطبیعه یا معرفت شناسی اولویت اصلی گستره فلسفه دین باشند محل بحث و اختلاف نظر بسیار است. شکی نیست که فلسفه دین هم اکنون هم تا حدی دکارتی است یعنی یک فیلسوف دین از مباحث معرفتی در با شناخت خدا و ایمان و باور شروع می کند . به نظر دکارت هر موضع معرفتی که در باب منابع معرفت و نوع معرفتمان اتخاذ کنیم تأثیر آن بر دین شناسی ما هم هویدا و پیدا است. اما عده ای از افراد این دیدگاه مبناگرایانه را نمی‌پذیرند.

بحثهای جدی و ژرفی که فیلسوفان دین در این چند دهه اخیر سامان داده‌اند تمایزی را میان کلام جدید و قدیم به وجود آورده و این نکته از رویکردهای جدیدی که در زمینه صفات خدا مطرح هستند پررنگ است.

کد خبر 634159

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha