پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۱۸ بهمن ۱۳۸۶، ۱۱:۳۸

نگاهی به "حس پنهان" /

پرداختی کهنه از یک مثلث عشقی

پرداختی کهنه از یک مثلث عشقی

فیلم سینمایی "حس پنهان" به کارگردانی مصطفی رزاق‌کریمی با توجه به طرح یک مثلث عشقی آشنا، با جزئیاتی ناکارآمد و پرداختی به شدت کهنه نتوانسته اندکی تازگی به حال و هوای این رابطه وارد کند تا امتیازی نسبت به آثار مشابه خود داشته باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، رزاق کریمی در تجربه اولین فیلم سینمایی خود رابطه یک زوج را محور اصلی قرار می دهد که به گونه ای سهل الوصول مثلث عشق را نه از زاویه ای جدید ترسیم و البته یک کاراکتر روانی به سینمای ایران اضافه می‌کند.

فریدون فرهودی فیلمنامه نویس کار هم از نویسندگان مستقل سینمای ایران است که جز "دختری با کفش‌های کتانی" که کاری مشترک با پیمان قاسمخانی بود، بقیه کارهایش نتوانسته‌اند مورد توجه قرار گیرند و در جشنواره فیلم فجر سال گذشته هم با فیلمنامه "پاپیتال" حضور داشت.

فیلم داستان زوجی معاصر است که مرد (محمدرضا فروتن) شرکت تبلیغاتی دارد و زن (مهتاب کرامتی) هم روانپزشک است و به گونه‌ای کاملاً تصادفی یک خواهر (نیوشا ضیغمی) و برادر جوان (حامد بهداد) وارد زندگی آنها می‌شوند. همین وجه تصادف و حضور زمینه‌چینی نشده از مواردی است که از همان ابتدا منطق فیلم را دچار سستی کرده و هر اتفاقی را بدون زمینه‌چینی ممکن می‌سازد.

نکته ای مهم که در شخصیت‌پردازی کاراکترها به شدت کهنه و توی ذوق زننده است، تعریف تخصصی خاص برای آنهاست که برای ارتباطات بعدی زمینه‌سازی می‌کند و در ذات شخصیت وارد نمی‌شود. به عنوان مثال تخصص امیر مدیریت شرکت تبلیغاتی آن هم فقط برای بستنی دایتی است. حرف‌های او با کارمندانش فقط درباره بستنی، خاطره دوران کودکی او از بستنی خوردن، علاقه خاص او به بستنی و ... است که فقط در جهت برآورده کردن نیاز اسپانسر کارکرد پیدا می کند و بس.

علاقه او به اتومبیلرانی هم هر چند می تواند روحیات درونی شخصیت امیر را عینیت ببخشد ولی وقتی فقط شاهد صحنه های تکراری ماشین سواری در صحرا هستیم، آن هم در لابلای صحنه های مختلف فیلم که از میان شهر به وسط صحرا پرتاب می شود، بدون آنکه بتواند وجهی فراتر از تکرار را دربر داشته باشد، به شدت نمایشی و سطحی می نماید.

سیمین همسر او هم یک روانپزشک است که این ترکیب باید بتواند موقعیت بهتری برای پی بردن به بحران خاص این زوج در پی داشته باشد. ولی در واقع این شخصیت پردازی نوعی چینش نمایشی برای ایجاد رابطه ای تنگاتنگ میان سیمین و دختری (ندا) است که با امیر وارد رابطه شده است.

در واقع شغل سیمین فقط به این دلیل طراحی شده که برادر روانی ندا به او مراجعه کند و در یک سکانس مشاوره سیمین پی ببرد که شوهرش وارد رابطه با ندا شده است. به نظر می‌آید شیوه‌های روایتی مدرن و به روز همگام با نو شدن بسیاری از تکنیک‌ها دیگر چنین چیدمان نمایشی و از پیش تعیین‌شده را کهنه جلوه می‌دهد و عام‌ترین مخاطب سینما هم نسبت به این وجه دافعه پیدا می‌کند.

نویسنده تلاش کرده از روانپزشک بودن سیمین وجوهی را وارد قصه کند ولی این وجوه هم به قدری عام است که نمی‌تواند خاص این شغل باشد. به عنوان مثال سقط کردن سیمین در گذشته، پرهیز او از بچه‌دار شدن به علت ترس از بیماری‌های مختلف جسمی و روحی که با آنها آشناست و ... برخی از این کنش‌های مرتبط با شغل سیمین هستند، اما نوع پرداخت این دغدغه‌ها هم به قدری ساده‌انگارانه و نمایشی است که فقط اطلاعاتدهی صرف را مورد توجه قرار می دهد نه باورپذیری و منطق داستانی.

به عنوان مثال صحنه‌هایی که به مشاوره سیمین با بیماران دیگرش اختصاص دارد، گله‌های شوهرش از او در حضور دوستان و ... لحنی متفاوت با بقیه فیلم دارد و اصلاً تکلیف مخاطب با آنها روشن نیست. تفاوت لحن به گونه ای دیگر در صحنه ای که امیر و ندا در مغازه ای هستند نیز دیده می شود.

صحنه‌ای که دوست امیر و همسرش او را با ندا می‌بینند و کل این صحنه پرداختی معمایی پلیسی دارد که کاملاً سئوال‌برانگیز است. بیشتر به این جهت که در سکانس رویارویی دوستش با سیمین به راحتی این موضوع مطرح و همه چیز به شوخی تعبیر می‌شود. (بماند که این پرداخت دیگر قبح انجام یک عمل ممنوع را هم از بین برده و آن را در حد یک شوخی و شیطنت بچگانه از مردان تلطیف می‌کند!)

حضور کاراکتری با بیماری روحی روانی از مواردی است که در فیلم‌های زیادی باب شده و زمانی تب بازی کردن در نقش یک بیماری روانی بین بازیگران بالا گرفته بود. حامد بهداد تنها بازیگر فیلم است که با ایفای این نقش می‌تواند خاطره‌ای خوش از لحظات حضورش بر ذهن مخاطب باقی بگذارد. اما نکته جالب علاقه فرهودی به حضور شخصیت‌های روانی در آثارش است که سال گذشته در "پاپیتال" هم با بازی مسعود رایگان حضوری محوری داشت.

فیلم "حس پنهان" با توجه به طرح یک مثلث عشقی، از تنها امتیاز ممکن و البته مهم خود بهره نمی‌برد و نتوانسته اندکی تازگی به حال و هوای فیلم بدهد تا امتیازی نسبت به آثار مشابه خود داشته باشد. فیلمی که با جزئیاتی ناکارآمد و البته پرداختی به شدت کهنه حتی از حضور بازیگران مطرح خود هم بهره‌ای نمی‌برد. محمدرضا فروتن همان بازیگر فیلم "کنعان" است؟

کد خبر 634628

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha