پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۰ بهمن ۱۳۸۶، ۱۴:۵۱

فلسفه اسلامی و جهان معاصر- 12

آموزش همگانی فلسفی ارتقای فرهنگ را در پی دارد

آموزش همگانی فلسفی ارتقای فرهنگ را در پی دارد

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه : آموزش همگانی هدف ارتقای سطح فرهنگ عامه و آموزش مفاهیم و دانش‌های بنیادین به عموم جامعه را دنبال می‌کند. فلسفه دانش پایه و زیربنای معرفت بشر است ذهن فلسفی و قادر، تیزهوش، کل‌نگر و تحلیلگر است. به همین‌سان آموزش فلسفه برای همگان اهمیتی بالا دارد.

جایگاه تمرین در نظام آموزشی ما به‌خصوص در عرصه آموزش فلسفه اسلامی ما کجاست؟ عموم اساتید فلسفه معتقدند پیش از آموزش فلسفه، دانشجو باید با اصول ریاضیات و علم منطق آشنایی داشته باشد تا گذشته از اینکه توانایی درک استدلال‌های فیلسوفان و احیانا سفسطه‌ها و خطاهای آن را داشته باشد، خود بتواند در مواجهه با یک مساله توان تحلیل، ترکیب و استدلال‌‌ورزی داشته باشد. بدین منظور اهمیت این امر تا جایی است که برخی منطق را ابزاری برای فلسفیدن می‌دانند و تقریباً همه بر پیش‌نیاز بودن آن برای آموزش فلسفه تاکید دارند به گونه‌ای که دانشجویان رشته فلسفه و کلام اسلامی تا پیش از ورود به مباحث فلسفی مجبور به گذراندن 4 واحد (2 درس 2 واحدی) در زمینه منطق مشترک هستند و همزمان با آموزش فلسفه، به ترتیب 3 درس 2 واحدی با عنوان منطق تخصصی می‌خوانند.

در ضمن از آنجا که متون اصلی فلسفه اسلامی به زبان عربی نگاشته شده، دانشجو موظف است پیش از ورود به آموزش فلسفه حدود 25 واحد در زمینه یادگیری عربی شامل صرف و نحوه مکالمه، ترجمه متون و ... بخواند. گذشته از این تمرین‌های پیش‌نیاز همزمان یادگیری فلسفه نیز تمرین‌هایی به دانشجویان محول می‌شود. این تمرین‌ها که معمولاً در دوره کارشناسی به شکل دلبخواهی و غیرالزامی است و به سلیقه و سختگیری استاد مربوط می‌شود، در دوره‌های بالاتر تقریبا جزء لاینفک آموزش است و به ندرت استادی پیدا می‌شود که از دانشجویانش تحقیق، ترجمه و ... نخواهد.

شکل این تمرین گاهی به صورت تحقیق دانشجو پیرامون یک فیلسوف، یک فلسفه، مساله‌ای خاص، کتاب یا کتاب‌هایی خاص یا مقایسه اندیشه‌های یک یا چند فیلسوف است، گاهی به‌صورت ترجمه یک متن (عربی، انگلیسی و...) به فارسی است و گاهی نیز دانشجو موظف است و تحقیق خود را به صورت سمینار در کلاس درس گزارش کند و به پرسش‌های استاد و دانشجویان دیگر پاسخ دهد، گاهی نیز تحقیق دانشجو شامل همکاری او با استاد در یک پروژه علمی و گردآوری منابع و داده‌های مورد نیاز می‌شود.

نخستین متون فلسفی چون نوشت‌های افلاطون به زبان گفت‌وگو نگاشته شده‌اند، این امر تا سده‌های حاضر در آثار فیلسوفانی چون بارکلی و هیوم رایج بوده است. در باب اهمیت گفت‌وگو و کنش ارتباطی نیز فلاسفه‌ای چون هابرماس، گادامر و ریکور به‌قدر کافی بحث کرده‌اند. در اینجا تنها اشاره می‌شود که گفت‌وگوی مورد نظر ما در این بخش به هدف آموزش است و در آن مباحثه میان استاد و دانشجویان، خود دانشجویان یا دانشجویان سطوح مختلف صورت می‌گیرد. در نظام آموزشی ما معمولاً گفت‌وگو با استاد در محل کلاس و پایان درس صورت می‌گیرد و بیشتر به شیوه پرسش و پاسخ و در رابطه‌ای عمودی شکل می‌گیرد. به ندرت اساتیدی یافت می‌شوند که حاضر به مباحثه علمی در خارج از کلاس‌های درس باشند و یا حاضر باشند که کلاس به شیوه گفت‌وگو و نقد و نظر اداره شود.

ناگفته پیداست که بسیاری ادعای این امر را دارند ولی در عمل چنین نیستند با وجود این در نظام آموزش سنتی حوزه‌ها و مدارس رسمی قدیمی باب بوده است که متاسفانه در دانشگاه‌ها و مدارس علمی جدید اثری از آن نیست. مطابق یک سنت قدیمی در حوزه‌ها پس از درس استاد دانشجویان و طلاب به مباحثه پیرامون دروس ارائه شده می‌پردازند و ضمن توضیح فهم خود از سخنان استاد به نقد یکدیگر و ارائه نظر خود مشغول می‌شوند.

سنت نیکوی دیگر تدریس دانشجویان سطح بالا به دانشجویان سطح پایین است. بدین‌ معنا که دانشجویی که مثلاً مقدمات را گذرانده درس‌های این مرحله را به دانشجویان مقدماتی و تازه‌وارد آموزش می‌دهد. از فواید این مباحثات و تدریس دانشجویان گذشته از یادآوری و کمک به درک مطلب می‌توان به تمرین ذهنی دانشجو در استدلال‌ورزی و آمادگی او برای حضور در عرصه عمومی اشاره کرد.

پیش‌بینی «حل تمرین» و «رفع اشکال» در برخی دروس خاص دانشگاهی مثل منطق و ریاضیات پایه (در علوم انسانی) به تنهایی نمی‌تواند این فقدان را جبران کند. ضرورت در نظر گرفتن کلاس‌ها و محل‌هایی برای گفت‌گو به دانشجو امکان تحمل عقاید دیگران یادگیری آداب گفت‌وگو و حضور در اجتماع و اندیشه‌ورزی می‌دهد.

مهم‌ترین هدف یک کارگاه آموزشی نشان دادن و آموزش مهارت‌های عملی به دانشجو و درگیر کردن او با موضوع کارگاه است. نتیجه یک کارگاه آموزشی تنها با همکاری و همفکری همه افراد حاضر در آن حاصل می‌شود، به همین دلیل تعداد افراد هر کارگاه محدود و متناسب با توان و امکانات کارگاه خواهد بود و وجه تمایز کارگاه از نشست و... نیز در همین امر است.

بارها در حاشیه کنفرانس‌ها و همایش‌های فلسفی با نام کارگاه‌های آموزشی مواجه شده‌ایم دشواری مفهوم‌ «کارگاه فلسفی» به دلیل انتزاعی بودن فلسفه و ذهنی بودن مهارت‌های فلسفی است. از همین‌رو در بیشتر موارد در کارگاه‌های فلسفی مذکور همان سخنرانی یا کلاس درس و در بهترین حالت جلسه گفت‌وگو رخ می‌دهد. به دیگر سخن کارگاه فلسفی معمولاً به جلسات بحث و نظری خلاصه می‌شود که در حاشیه کنفرانس و با حضور سخنرانان برگزار می‌شود و در آن به مباحثی پرداخته می‌شود که در سالن اصلی امکان طرح آنها نبوده است و مهم‌تر آنکه شکل (form) برگزاری این جلسات تفاوت چندانی با یک کلاس آموزشی یا نشست خبری نمی‌کند. درحالی که کارگاه آموزشی یک تکنیک نوین آموزشی مبتنی بر مشارکت دانشجویان به منظور یادگیری و بهبود مهارت عملی است.

به‌نظر می‌رسد در کارگاه آموزشی فلسفه گذشته از شکل آنکه بیان شد می‌توان به دانشجویان مهارت اندیشیدن پیرامون مفهوم انضمامی و عینی را آموخت. به دیگر سخن دانشجویان در یک کارگاه آموزشی فلسفی مهارت‌های استدلال‌ورزی و مفهوم‌پردازی خود را پیرامون یک موضوع عینی، اجتماعی و معمولاً غیرفلسفی می‌آزمایند. با توجه به این امر طرح موضوعات فلسفه‌های درجه 2 مثل فلسفه اخلاق، فلسفه سیاست، اخلاق پزشکی، فلسفه تکنولوژی و... در کارگاه‌های آموزشی و دعوت از متخصصان دیگر شاخه‌های علوم می‌تواند کمک شایانی به بارور شدن و بهبود شکل و محتوای کارگاه‌های آموزشی فلسفه کند. این کار ضمن گسترش مطالعات بینا رشته‌ای فلسفه و دیگر علوم به بارور شدن مسائل فلسفی و تقویت ذهنی دانشجویان و تحریک ایشان به مجهز کردن خود به سلاح استدلال کمک می‌کند.

یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های انجمن‌ها مؤسسات و جوامع فلسفی برگزاری نشست‌ها، همایش‌ها و کنگره‌های فلسفی پیرامون موضوعات، فلاسفه و جریان‌های فکری و فلسفی است. این برنامه‌ها که گاه به صورت مناسبتی (سالمرگ یا سال تولد یا بزرگداشت فلاسفه یا یک رخداد سیاسی، اجتماعی و...) برگزار می‌شوند و گاه به صورت دوره‌ای در برنامه فعالیت موسسه یا انجمن قرار دارند، در کنار اهداف نخستین خود (بزرگداشت، بررسی و...) هم به تولید علمی و تحقیق فلسفی پیرامون موضوع مورد بررسی کمک می‌کنند و هم ابراز آموزشی مناسبی برای دانشجویان و مخاطبان علاقه‌مند مباحث فلسفی هستند تا ضمن‌ آشنایی اجمالی با موضوع و یافتن چشم‌انداز کلی در مورد آن در صورت نیاز با مباحث تخصصی‌تر آن موضوع مواجه شوند و از آخرین تحقیقات و یافته‌های متخصصان امر آگاه شوند.

همچنین شرکت فعال و ارائه مقاله در این برنامه‌ها در بسیاری موارد محرک مناسبی برای دانشجویان علاقه‌مند و فعال است تا جهت پذیرش مقاله‌هایشان تلاش کنند. در کشور ما در کنار دانشگاه‌ها و نهادهای آموزش عالی، موسسات و انجمن‌هایی چون موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه، موسسه معرفت و پژوهش و خانه پژوهشگران حکمت و فلسفه به صورت گاه به گاه و بیش‌تر مناسبتی به برگزاری نشست‌ها و همایش‌های فلسفی اقدام می‌کنند و هیچ نهادی وجود ندارد که به‌طور منظم (سالانه، دوسالانه، ماهانه، هفتگی و...) و با برنامه مشخص نشست‌ها و همایش‌های فلسفی را برگزار کند. این نقیصه به نحو مضاعف در مورد فلسفه اسلامی یعنی موضوع پژوهش‌ها آشکار است.

از میان نشست‌ها و همایش فلسفی برگزار شده در کشور ما به ندرت بحثی به یک فیلسوف اسلامی اختصاص می‌یابد.
شایان ذکر است که بنیاد حکمت اسلامی صدرا در تهران از سال 1378 همه ساله در روز اول خردادماه به مناسبت بزرگداشت حکیم صدرالمتالهین شیرازی، همایشی را برگزار می‌کند که هر 5 سال یک‌بار این همایش در سطح بین‌المللی برگزار می‌شود. همچنین بنیاد ابن‌سینا در همدان از سال تاسیس آن یعنی 1380 همه ساله همایشی در روز اول شهریورماه روز بزرگداشت ابن‌سینا و روز پزشک همایش به مناسبت این حکیم مشائی برگزار می‌کند بحث از انجمن‌ها و موسسات فلسفه اسلامی در ادامه خواهد آمد.

آموزش همگانی هدف ارتقای سطح فرهنگ عامه و آموزش مفاهیم و دانش‌های بنیادین به عموم جامعه را دنبال می‌کند. فلسفه دانش پایه و زیربنای معرفت بشر است ذهن فلسفی و قادر، تیزهوش، کل‌نگر و تحلیلگر است و اهمیت آن چنان است که امروز در بیشتر جوامع پیشرفته بحث آموزش فلسفه برای کودکان گسترش یافته است. به همین‌سان آموزش فلسفه برای همگان اهمیتی بالا دارد. سینما، مطبوعات و رسانه‌های همگانی به عنوان ابزار و وسیله آموزشی حامل این وظیفه هستند. ایشان موظفند تا با بهره‌گیری و کاربست ایده‌ها و اندیشه‌های فلسفی به گسترش آموزش همگانی فلسفه یاری رسانند.

بحث مفصل در مورد کمیت و کیفیت نشریات و مجلات آموزشی فلسفه اسلامی در بحث از منابع خواهد آمد. اینجا تنها به کارکرد آموزشی این رسانه‌ها توجه می‌شود. همچنین توجه به باورهای فلسفی در برنامه‌سازی‌های صدا و سیما یا فیلم‌های سینمایی یا حتی تولیدات وسیع هنری از مباحثی است که در حوزه ارتباطات و نقش رسانه‌ها در مطالعات فرهنگی اهمیت بالایی دارد.

ساخت سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی براساس زندگی فلاسفه، پخش و جلسات درس اساتید فلسفه در صدا و سیما، برگزاری نشست‌های تلویزیونی فلسفی، بحث و گفت‌وگوی تلویزیونی و رادیویی با اساتید فلسفه در باب فیلسوفان و اندیشه‌های فلسفی، معرفی کتاب‌ها و فعالیت‌های فلسفی در رسانه‌های جمعی، کاربست اندیشه‌های فلسفی در برنامه‌ریزی‌های پایه‌ای برنامه‌سازان، بررسی سویه‌های فلسفی محصولات هنری و یافتن نسبت آنها با نظام‌های فلسفی، معرفی مشاهیر فلسفی و اهمیت آنها به کودکان و نوجوانان تنها نمونه‌های کوچکی از فعالیت‌هایی جهت آموزش همگانی فلسفه هستند.

کد خبر 635803

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha