به گزارش خبرنگار مهر، "کار و فراغت ایرانیان" رساله ای است که از به هم پیوستن، بازبینی و گسترش دو مقاله یکی با عنوان "ضعف اشتیاق به کار در میان ایرانیان" و دیگری با نام "فرهنگ سرگرمی خواهی" در دو روزنامه کشور به چاپ رسیده است.
این کتاب شرحی است درباره چیستی و چگونگی "کار و "فراغت" در جامعه ایران و نیز اشاره هایی به چرایی هایی نظیر اینکه "اگر باید گفت کار و فراغت شمایل انسان اند، چرا ما چندان کار نمی کنیم همچنان که پیامد آن چندان هم به فراغت نمی پردازیم. بی اشتیاقی ما به کار و گریزمان از فعالیتهای زمان فراغت از کجا ناشی می شود؟"
نویسنده در پاسخی مختصر به این پرسش که در ابتدای کتاب آورده، ریشه مشکل را در بیگانگی از کار و فراغت در میان ایرانیان برشمرده و در عین حال این بیگانگی را تا حدی از بیگانگی کار و فراغت در جوامع غربی متمایز دانسته است: "بیگانگی کار در میان ما عمدتاً در زحمت و اشتغال آشکار می شود و بیگانگی زمان فراغت در سرگرمی خواهی."
فصل اول این کتاب با ارائه تعریفی از کار و فراغت و نیز معرفی زحمت و اشتغال و سرگرمی خواهی به عنوان اشکال بیگانه شده آنها، آغاز شده و در ادامه مفهوم کار در معنای محدودتر آن و عمدتاً در فعالیتهای خدماتی و تولیدی به کار برده شده است.
نویسنده در بخش نخست فصل دوم به برخی عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نیز روان شناختی که در تمام تاریخ ایران همچون موانعی در برانگیختن تمایل ایرانیان به کا موثر بوده اند، پرداخته و کوشیده است نشان دهد که این عوامل اگر در بی انگیزگی ما به کارعملی موثر بوده اند، تنها به اشکال متفاوتی ممکن بوده ما را از جسارت ورزیدن به کار فکری نیز بازدارد. در بخش دوم این فصل نیز برخی ویژگی ها و کارکردهای فرهنگ سرگرمی خواهی مطرح شده است.
در پی گفتار این کتاب نیز نویسنده با تاکید بر نقش رهانندگی کار و فراغت، اشاره هایی به این مسئله داشته که در شرایط کنونی جامعه، ما به عنوان مردمان در حال گذار به تجدد (مدرنیته) چه ادراکی از خصلت رهانندگی کار و فراغت و در نتیجه چه رویکردی به چنین ادراکی می توانیم و باید داشته باشیم؟
نویسنده همچنین در توضیح توجه زیاد به آثار بیگانگانی که از ایران بازدید کرده و دریافتهایشان را از این جامعه ثبت کرده اند، آورده است: "بالطبع آنان بیش از خود ما به چنین موضوعاتی توجه نشان می داده اند."
"کار و فراغت ایرانیان" این هفته وارد بازار کتاب می شود.
نظر شما