پیام‌نما

لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ * * * هرگز به [حقیقتِ] نیکی [به طور کامل] نمی‌رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید؛ و آنچه از هر چیزی انفاق می‌کنید [خوب یا بد، کم یا زیاد، به اخلاص یا ریا] یقیناً خدا به آن داناست. * * * لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّی تُنفِقُواْ / آنچه داری دوست یعنی ده بر او

۱ اسفند ۱۳۸۶، ۱۰:۲۶

نقد "کلبه عمو تم" در مهر/

"کلبه عمو تم" جهل را دردناکتر از فقر تصویر می‌کند

"کلبه عمو تم" جهل را دردناکتر از فقر تصویر می‌کند

بهروز غریب‌پور در نشست نقد و بررسی نمایش "کلبه عمو تم" در خبرگزاری مهر حرف و نگاه اصلی این نمایش را نه صرفا طرح مشکلات ناشی از فقر بلکه توجه بیشتر به جهل ذکر کرد، چرا که جهل دردناکتر از فقر است.

به گزارش خبرنگار مهر، در این نشست که با حضور محمد ساربان، شهین علیزاده، نعمت‌الله اسداللهی، بهنام جوادیان، سیاوش چراغی‌پور و سیامک حلمی بازیگران نمایش برگزار شد، غریب‌پور درباره دلیل کار روی متن "کلبه عمو تم" پس از اجرای یک اپرای عروسکی گفت: "من سال‌هاست به صورت موازی هم کار صحنه انجام می‌دهم هم نمایش عروسکی. بنابراین اجرای یک نمایش صحنه‌ای پس از اپرای عروسکی "مکبث" عجیب نیست."

وی خاطرنشان ساخت: "من به هر دو حوزه اجرایی عاشقانه نگاه می‌کنم و محدودیتی برای هیچکدام قائل نیستم. پس از موفقیت نمایش "بینوایان" در گام نخست که پر از نگات تازه و بدیع بود، به صرافت افتادم یک رشته از رمان‌های مشهور جهان را با اهداف مشخص به شکل صحنه‌ای اجرا کنم. دومین اثر در همین زمینه "سلمان فارسی" بود که آن را به عنوان اثری ملی و مذهبی پیشنهاد دادم و بعد "کلبه عمو تم" که البته "سلمان فارسی" به نتیجه نرسید."

این کارگردان در مورد توجه به مسئله فقر و عدالت به عنوان تم اصلی نمایش‌های "بینوایان" و "کلبه عمو تم" توضیح داد: "در نمایش‌های من فقط یک محور وجود ندارد. زیرا زندگی پیچیدگی خاصی دارد و نیازمند شکافتن و تحلیل کردن است. تم مشترک این دو اثر نیز مذهب است و تعبیر و تاویل‌های نادرست از کتاب‌های مقدس در "بینوایان" به یک شکل بروز می‌کند و در "کلبه عمو تم" به شکلی دیگر."

کارگردان "کلبه عمو تم" ادامه داد: "بسیار طبیعی است که در جهان سختگیری و فشار به طبقات فرودست به یک زبان، شکل و دلیل واحد نیست، بلکه به قوانین، نژاد و مذهب متوسل می‌شوند تا توجیهی برای کارهای خود پیدا کنند. در این آثار فقط طرح مشکلات ناشی از فقر مد نظر من نبوده است. بلکه جهل بیش از فقر را مورد توجه قرار داده‌ام. چون دردناکتر از فقر است."

غریب‌پور با اشاره به دیگر جنبه‌های موضوعی نمایش اظهار داشت: "نکته مهم این نمایش توجه به مسئله تبعیض در جهان است. با اینکه داستان درباره سفیدپوستان و سیاهپوستان است، ولی تبعیض و سوء استفاده از احساسات موجود در جامعه بشری و ربط دادن آن به خدا موضوعی کهنه نیست. من پس از "بینوایان" روی چند رمان کار کردم. اسکات هس از نقاشان برجسته آمریکا و دوست صمیمی من وقتی متوجه پرداخت من به "کلبه عمو تم" شد، نوع رویکرد من برایش بسیار جالب بود."

وی یادآور شد: "تبعیض در آمریکا از بین نرفته و شاید در دهه‌های اخیر به لحاظ علمی تغییر کرده، ولی همچنان وجود دارد. سانسور رسانه‌های سیاهپوستان یا نوع برخوردی که با این قشر پس از توفان کاترینا شد، به خوبی نشاندهنده این تبعیض‌هاست. داستان این نمایش غشاء بیرونی را تشکیل می‌دهد، ولی در دل قصه موضوع‌های مهم دیگری نهفته و پرسش‌هایی عمیق دارد. در کشور خود ما نیز رفتاری که با مهاجرین افغانی می‌شود، چندان دور از مضمون اصلی این نمایش نیست."

این فعال عرصه نمایش درباره فرآیند نگارش متن "کلبه عمو تم" و تبدیل کردن رمان به نمایشنامه گفت: "متنی که هریت بیچر استو نوشته با "بینوایان" ویکتور هوگو قابل مقایسه نیست. هوگو فیلسوفی جامع‌الاطراف است که رمان، داستان و نمایشنامه‌های متعدد نوشته و در عرصه تئاتر یکی از پیشروان نهضت رمانتیسیسم محسوب می‌شود. بنابراین به هیچ وجه "کلبه عمو تم" با "بینوایان" قابل مقایسه نیست."

وی با ادامه مقایسه این دو اثر اظهار داشت: "هوگو در نوشته‌هایش انگار از دو دوربین مختلف برای نشان دادن جنبه‌های مختلف آدم‌ها استفاده کرده است. یک دوربین که بیرون و مسایل پیرامونی را نشان می‌دهد و یک دوربین خصوصیات درونی آدم‌ها را. در "بینوایان" این کیفیت در تمام جنبه‌های متن دیده می‌شود. برای نمونه در این متن اگو پاریس به زن تشبیه شده و 23 صفحه در مورد آن توضیح وجود دارد که حتی یک کلمه آن اضافی نیست."

غریب‌پور ادامه داد: "بیچر استو این نمایش را بر اساس مستنداتی هولناک نوشته که از سال‌های برده‌داری در آمریکا وجود دارد. در اصل این نویسنده مستندات را تبدیل به داستان کرده است. به همین خاطر وقایع بسیار واقعی و زائیده خیال نیست. به همین خاطر کیفیت این رمان با دیگر نوشته‌های همین نویسنده قابل مقایسه نیست."

وی درباره تمهیدی که برای نمایشی کردن "کلبه عمو تم" به متن اثر افزوده توضیح داد: "من با اقتباس صحنه‌ای سعی کردم بر عنصر تخیلی اثر اضافه کنم. صحنه‌ای که شخصیت‌های داستان را در  کلیسا نشان و خانم شلبی کشیش را مورد خطاب قرار می‌دهد در داستان وجود ندارد. در رمان آدم‌های متعدد و مختلفی وجود دارند که من آنها را خلاصه کردم. نبرد تفکر هاریس و مادام شلبی بخشی از تلخیص نمایشی است."

غریب‌پور ادامه داد: "من به توصیه دوست نقاش آمریکایی‌ام ابتدا روی نمایشنامه‌ای کار کردم که در سال‌ها در برادوی اجرا شده است. اما دیدم این متن داستانی است نه فلسفی. به همین خاطر کار را روی ترجمه ایتالیایی متن آغاز کردم. من برای تبدیل یک رمان به نمایشنامه مجبور بودم دهها بار رمان را بخوانم و با حذف و اضافه به متن نمایشی برسم. البته به چارچوب اصلی داستان کاملا وفادار ماندم."

کارگردان "کلبه عمو تم" درباره انتخاب محل اجرای این نمایش توضیح داد: "سال 1978 پیتر بروک در گاراژی در حومه پاریس یک نمایش اجرا کرد و این کار با هدف توسعه فضاهای فرهنگی انجام شد. به این مفهوم که سراغ سالن رسمی نروید، بلکه در کشف فضاهای جدید خلاقیت داشته باشید. در نمایش بروک صندلی برای تماشاگران وجود نداشت و هر کس باید جای خود را تعیین می‌کرد. در لحظه‌ای از نمایش بارش باران باعث خیس شدن زمین و تماشاگران شد. به نحوی که یک ربع پایانی را ایستاده تماشا کردیم. بروک با رندی خواست مخاطب در اجرا دخیل باشد."

این کارگردان در مورد فعالیت برای تبدیل محلی غیرنمایشی به سالن اجرای تئاتر توضیح داد: "من دو سالن مربوط به کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را تبدیل به محل ثابت اجرای نمایش کردم که ابتدا برای بسیاری باورکردنی نبود. همچنین در اصفهان برای اجرای دو نمایشم سینما اندیشه را که کاملا متروک بود تبدیل به سالن تئاتر کردم. من همواره سعی کرده‌ام در فضاهایی کار کنم که عنوان فرهنگی و هنری ندارند."

وی با اشاره به تداوم این تلاش فرهنگی گفت: "در شورای انتخاب آثار تئاتر شهر به من اجرا در سالن اصلی این مجموعه پیشنهاد شد. ولی من اصرار داشتم در فرهنگسرای بهمن اجرا کنم. احساس می‌کردم باید به آنجا برگردم تا دوباره رونق بگیرد. سالن نمایش این فرهنگسرا نسبت به اجرای "بینوایان" کاملا تغییر کرده بود و این موضوع ذهنیت من را به هم ریخت."

این هنرمند ادامه داد: "با این حال با تلاش گروهی پذیرفتم به جای بازگشت به تئاتر شهر این محل را بازسازی کنم. مدیریت تالار شهید آوینی نیز انگار فرزندی به خانواده بازگشته باشد برخوردی بسیار صمیمانه با گروه اجرایی داشت و تمام نقطه نظرات من را پذیرفت. بودجه مورد نیاز در این مورد داده شد و با اندکی تحلیل امکان اجرا شدن نمایش مورد قبول گروه قرار گرفت."

وی در مورد استفاده از میکروفن بی‌سیم هنگام اجرای نمایش گفت: "تئاتر ما با تکنولوژی بیگانه است و به خاطر نداشتن سفر به خارج کشور و ندیدن آثار نمایشی دیگر کشورها از توجه تئاتری‌ها به فناوری‌های اطلاع ندارد. من هنگام اجرای "بینوایان" بیش از آنکه درباره مفاهیم اثر توضیح بدهم درباره استفاده از میکروفن بی‌سیم باید توضیح می دادم. من از فناوری‌های نوین صوتی سالن‌های نمایش استفاده می‌کنم. زیرا از اغراق در بازیگری نفرت دارم."

این کارگردان افزود: "حدود 31 سال پیش از همین سیستم میکروفن بی‌سیم در اجرای نمایش در ایتالیا استفاده می‌شد. آن زمان تعبیری جالب در استفاده از سیستم وجود داشت با این عنوان که سرانجام زمزمه شنیدنی شد. پیشتر وقتی بازیگران می‌خواستند با خود گفتگو کنند، باید به گوشه آوانسن می‌آمدند و با صدای بلند صحبت می‌کردند و تماشاگر بر اساس قراردادهای نمایشی باید بپذیرد که این صحبت را دیگران نمی‌شنوند. در حالی که فناوری صوتی شنیده شدن زمزمه واقعی بازیگر را امکانپذیر می کند."

وی با اشاره به شرایط اجرایی نمایش "کلبه عمو تم" اعلام کرد: "استفاده نکردن از میکروفن بی‌سیم در نمایش‌هایی که در این سالن‌ها اجرا می‌شود، برخی اوقات نقش را نابود می‌کند. در صورتی که این فناوری یکدستی صدا به وجود می آورد. یعنی صدای بازیگران برای همه تماشاگران برابر و یکدست می شود و بازی شکلی واقعگرایانه تر به خود می گیرد. فقط مشکل این است که در این نمایش ما به جای 50 میکروفن بی‌سیم، فقط هشت میکروفن در اختیار داریم."

غریب‌پور با بیان سابقه تاریخی استفاده از فناوری تقویت صدا در نمایش گفت: "البته استفاده از روش‌هایی که صدا را بلندتر و یکدست پخش کند سابقه سه هزار ساله دارد. در اجرای نمایش‌های یونان باستان در ماسک‌های نمایش یک بلندگو جاسازی می‌شد که صدای بازیگران را بلندتر و آن را به نیمه‌خدایان نزدیکتر می‌کرد. ولی رفته رفته استفاده از میکروفن بی‌سیم باعث شنیده شدن پچه پچه‌ها و صداهای آرام شد و صدای نیمه خدایان را به صداهای انسانی نزدیکتر کرد."

وی در مورد یکدستی بازی‌های نمایش با توجه به تفاوت تجربه بازیگران گفت: "کارگردان در صحنه نمایش با ماده زنده مواجه است. به همین خاطر من به کارگردانی سیال روی می‌آورم. یعنی به بازیگران می‌گویم هر نقش میدان کهربایی دارد که می تواند بازیگر را به خود جذب کند. همین مسئله باعث شد بازیگران در صحنه مرگ عمو تم دور جسد او حرکتی نیمدایره انجام دهند. در حالی که من به آنها نگفته بودم و به صورت مستقیم انجام این حرکت را توصیه نکرده بودم."

این کارگردان تاکید کرد: "در این نمایش همه گروه عاشقانه کار کردند و از میان 55 نفر بازیگران نمایش، 40 اسم وجود دارد که از یکم تا 22 بهمن به طور مداوم تا چهار بامداد کار کردیم تا بتوانیم این نمایش را در زمان مقرر آماده اجرا کنیم. زیبایی های این اثر حاصل کار همه ماست. این آخرین ریسک من نیست. من پیش از این هم تقاضا کرده‌ام انباری یکی از چوبفروشی‌های تعطیل شده پل چوبی را به من بدهند تا به عنوان سالن نمایش از آن استفاده کنم."

وی درباره شیوه طراحی صحنه و لباس نمایش "کلبه عمو تم" گفت: "همواره این موضوع مطرح می‌شود که هزینه طراحی صحنه و لباس نمایش‌های زیاد است. در حالی که من این نمایش را با کمترین هزینه طراحی کردم. ما گاری‌های دستی را به ازاء هر کدام 31 هزار تومان خریدیم و با توجه به این کارگاه ساخت دکور فعالیتی برای ما انجام نداد، تمام طراحی‌های صحنه را خودمان درست کردیم. هنگام دوخت لباس‌ها نیز خانه هر کدام از ما تبدیل به بخشی از کارگاه طراحی لباس شده بود."

غریب‌پور درباره درگیر کردن مخاطب با نمایش در صحنه فرار زن و کمک خواستن از تماشاگران اظهار داشت: "در طراحی اولیه نمایش در رویای کارگردان، من در نظر داشتم لحظه فرار زن و حرکت روی رودخانه یخزده با پوشانده شدن کف صحنه به وسیله شیشه سکوریت انجام شود که بازیگر با اسکیت روی آن حرکت می‌کند. اما هیچ اسپانسری برای انجام این کار پیدا نکردیم. صحنه رجوع زن به تماشاگر لحظه‌ای است که مخاطبان دیگر نظاره‌گر صرف محنت نیستند و با آن همراه می شوند."

وی درباره حضور بیلی با پرچم آزادی در میان تماشاگران در حالی که در صحنه‌ای از نمایش کشته می‌شود، گفت: "در این صحنه به مخاطب تاکید می شود که داستان را فراموش کنید، ما جهان بشری هستیم. به همین خاطر تمام بازیگران نمایش که نقش برده‌داران را بازی می‌کنند نیز به مویه و زاری می‌پردازند. نکته دیگری که در این نمایش مورد توجه قرار می گیرد و به نظر من دلیل تمایل سیاهپوستان به اسلام است این است که به صراحت در دین ما آمده همه مومنان با یکدیگر برادرند."

این کارگردان ادامه داد: "علت وجود این تعداد بازیگر در این نشست نباید سوء تفاهمی بر این مسئله باشد که غیبت آنها به دلیل بی اهمیتی نقش یا حضورشان در نمایش است. من از تماشای بازی تمام بازیگران نمایش لذت می‌برم و به نظرم همه زیبا بازی می‌کنند. آنچه باعث حضور این تعداد از دست‌اندرکاران در این نشست خبری شد محدودیت فضا و زمان گفتگو است."

در ادامه نشست ساربان درباره شرایط اجرایی نمایش "کلبه عمو تم" گفت: "ما پیش از آمدن به این سالن در اداره تئاتر تمرین می‌کردیم و فضایی محدود در اختیار داشتیم. حضور ما در سالن شهید آوینی من را دچار دغدغه خاطر کرد که بازیگران به چه شکل با میزانسن‌های گسترده هماهنگ خواهند شد، بی‌آنکه ریتم اثر تغییر کند. به خصوص که سالن بزرگ، سقف بلند و بدون آکوستیک است. اما سه جلسه تمرین در سالن شهید آوینی و مدیریت بسیار خوب کارگردان باعث هماهنگی افراد گروه شد."

علیزاده هم درباره بازی در این نمایش گفت: "من سال ها در عرصه تئاتر فعالیت کرده ام، اما کارگردان این نمایش سبکی ویژه دارد که در وهله نخست به بازیگر اجازه فعالیت و کار روی نقش را می دهد و پس از اینکه بازیگر برداشت خود را از نقش ارائه کرد، حشو و زوائد آن را می‌زند و بازیگر را به سمت مورد نظر خود هدایت می‌کند. وی ضمن جدی بودن در کار بسیار مهربان است و همانند یک پدر رفتار می کند."

وی ادامه داد: "در این نمایش 60 بازیگر با تجارب مختلف در زمینه حرفه‌ای حضور دارند. غریب‌پور به قدری روی بازیگران نمایش تاثیرگذار بود که هیچکس برای حضور در نمایش مشکل نداشت. همه به یکدیگر احترام می گذارند و همه چیز سر جای خود قرار دارد. این در حالی است که گاهی یک نمایش که فقط پنج شخصیت در آن بازی می‌کنند با مشکلات زیاد مواجه می‌شود."

اسدالهی هم با نگاهی به مضمون اثر درباره پیام کلی "کلبه عمو تم" گفت: "محور اصلی این نمایش تبعیض است. مشکلی که در تمام ادوار تاریخ وجود دارد. تبعیض‌های مختلف در جهان وجود دارد که می‌تواند جامعه را برای جنبش‌های مختلف تحریک کند. در میان تبعیض‌هایی که در این نمایش مطرح می‌شود، گاه از مذهب نیز سوء استفاده می‌شود. اسلام تنها دینی است که از همان ابتدا توجه خاص به این موضوع دارد و پیامبر اسلام (ص) بلال را در کنار بزرگان مکه می‌نشاند."

وی درباره قدرت مدیریت کارگردان نمایش توضیح داد: "کشور ما صاحب کارگردان‌ها و بازی‌سازان شناخته شده بسیاری است. اما جدا از کار بازیگردانی مسئله مدیریت فرهنگی و هنری در یک نمایش مطرح است که جدا از مدیریت اداری است. مسئله‌ای که در این نمایش توسط کارگردان به خوبی اعمال می‌شود و همه اعضاء گروه به همدیگر کمک می کنند."

این بازیگر تاکید کرد: "نگاه کلی غریب‌پور ارائه اجراهای تازه است. این اثر متمایل به تعزیه است و طرح اولیه کاملا بر این شیوه منطبق می‌شد. حتی سکوی وسط صحنه رفته رفته تغییر کرد و به شکل کنونی درآمد. این شیوه نوآوری در نحوه اجرای نمایش به وجود آورد. بازیگر باید شیوه ای را انتخاب کند که از نظر شکل و محتوا با اثر هماهنگ باشد."

جوادیان درباره ارتباط ذهنی بازیگران با فضای نمایش گفت: " این نمایش چندان دور از ذهن ما نبود. نمایش به اندازه ای وجه جهانشمول داشت که ما به راحتی توانستیم با آن ارتباط برقرار کنیم. در حال حاضر نیز در اطراف ما ظلم‌های بسیاری انجام می‌شود که با نمادهای موجود در نمایش ارتباط دارد. پیرامون همه ما آدم‌هایی وجود دارند که فقط به پول فکر می کنند. در این نمایش نیز افراد جاهل و مال اندیش و خواهان تبعیض و ستم وجود دارد."

چراغی‌پور درباره حضور بازیگران با تجربه‌های مختلف در نمایش "کلبه عمو تم" گفت: "در این نمایش دو طیف بازیگر وجود دارد؛ آنها که از تجربه فعالیت صحنه‌ای قابل توجه دارند و تعدادی که نخستین تجربه‌های فعالیت‌شان روی صحنه است. ولی همه بازیگران به گونه ای عمل می‌کنند که تمام افراد گروه هماهنگ شوند. ما پیش از این در نمایش "بینوایان" که گسترده‌تر از "کلبه عمو تم" بود نیز این موضوع را تجربه کرده‌ایم."

وی ادامه داد: "بازیگران این گروه به خاطر شیوه کارگردانی آمادگی هر گونه فعالیت و انطباق با اجرای اثر را دارند. همچنین نوعی هارمونی و یکدستی در ریتم نمایش به وجود آمده که در کل گروه جریان دارد. ایجاد این زنجیره وابسته به انرژی است که گروه نمایشی از کارگردان اثر می گیرد."

سیامک حلمی درباره نقش عمو تم و نگاه نمایش به این شخصیت گفت: "عمو تم یک قدیس و به نوعی مسیح است. صلیبی که وی بر دوش می‌کشد، رنج دوران همه آدم‌هاست. نوری که از پشت سایه من بر کف یا دیوارهای دکور می‌افتد، بر شکل تصویری این رنج کشیدن تاکید می‌کند. من زیر این صلیب بسیار سبک احساس می‌کنم تمام رنج‌های دنیا بر دوش من قرار دارد و همین مسئله من را خمیده و افتاده می‌کند. به نحوی که نفسم بند می‌آید."

وی درباره جنبه‌های مختلف بازی خود افزود: "گاهی این رنج به اندازه‌ای بر من چیره می شود که تاثیر آن را می‌توان در نگاه مخاطبان و حتی بازیگران صحنه کلیسا دید. من در این صحنه گاه که نگاهم به حالت‌های تماشاگران می‌افتد، دیده‌ام یک خانم و آقا صورت‌شان غرق اشک شده است. این واکنش‌ها سنگینی این بار را بر دوش من بیشتر می‌کند. این لحظات از دشوارترین لحظه‌های نمایش است."

کد خبر 641785

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha