قاعده طلایی یکی از مهمترین آموزههای اخلاق دینی است. این قاعده بدان جهت قاعده طلایی نام گرفته که هر امر و عملی با توجه به آن محک می خورد درست نظیر طلا که در میان فلزات و اجسام نقش محک را برای اشیای دیگر بر عهده دارد.
این قاعده به افراد توصیه میکند که فراتر از خودخواهی و خودمحوری خویشتن هرچه به ما صدمه بزند به دیگران نیز صدمه خواهد زد؛ همان طور که هرچه خوشایند ما باشد برای دیگران نیز خوشایند است.
تقریباً در همه ادیان، اخلاقیات فردی با این اصل ساده شروع می شود: با افراد چنان رفتار کنید که مایلید با شما آنگونه رفتار شود. از این جنبه، قاعده طلایی، بنیادینترین اصل فضایل فردی به شمار میرود و ایمانها همه نوعی تفسیر از این پیام جهانشمول به شمار می روند:
- هیچ یک از شما مؤمن به حساب نمیآید مگر آنکه برای مؤمنان دیگر آن چیزی را بخواهد که برای خود میخواهد ( اسلام)؛
- به دیگران آسیب نرسان ، با فکر و عمل بدانها صدمهای وارد نکن و واژهای مگو که باعث درد و رنج آنها شود. ( هندوییسم)؛
- آنچه برای خود نمی پسندی برای دیگران نیز مپسند ( مکتب کنفسیوس)؛
- اگر میخواهی با تو بدرفتاری نشود با کسی بدرفتاری نکن ( آیین زردشت)؛
- با عشق به همنوعان و خدا نجات خواهیم یافت ( مکتب سیک).
در اخلاق دینی همچنین شفقتورزی وزن مهمی را دارا است. واژه " شفقتورزی" به معنای " رنج بردن" است. شفقتورزی بدان معناست که شما میتوانید درد و رنج دیگران را احساس کنید. در مسیحیت ، یهودیت و اسلام شفقتورزی نشاندهنده آن است که چگونه مؤمنان از مهربانی بیپایان خداوند به بندگانش تقلید میکنند. هرچند که قابلیت انسانها برای شفقتورزی و مهربانی به اندازه قابلیت خداوند در این زمینه نیست مؤمنان میتوانند این قابلیت خود را تقویت کنند، حتی زمانیکه این کار سخت است. چراکه این مشی آنها را به خدا نزدیکترمیسازد.
در ادیان ابراهیمی ، همچنین فروتنی نشانه احترام به خدا و آگاهی به این نکته است که خیرات از خدا به بندگانی ارسال میشود که شکرگزاری را وظیفه خود میدانند. به طور مثال در یهودیت ، حضرت موسی به جهت این فروتنی مورد توجه است. مسیحیت هم عبارت دینی مشخصی با این عنوان دارد که : اصل آن است که آنها که چیزی در اختیار دارند آرامی و تواضع خود را حفظ کنند.
پیام مسیح در این عبارت که در ادیان دیگر نیز وجود دارد این است که جهان مادی قدرت و ثروت را بهرسمیت میشناسد اما جهان دینی آنهایی که جهان مادی را نادیده گرفتهاند بالا میبرد و ارتقا میدهد. بنابراین تواضع صرفاً یک فضیلت محسوب نمیشود بلکه فضیلتی سلبی مقابل آنها که جهان غیردینی را به رسمیت میشناسند به حساب میآید.
در اسلام ( که خود این واژه تسلیم شدن معنا می دهد ) فروتنی یک اصل مهم است. مسلمانان آگاهی خود از عظمت خداوند و موقعیت بشر در جهان را در قالب پنج اصل نشان می دهند و هر اصل بر نظم مناسب جهان تآکید می کند.
نظر شما