به گزارش خبرگزاری مهر، با نزدیک شدن به زمان صدور گزارش جدید (مارس 2008) محمد البرادعی درباره فعالیت های هسته ای ایران، جدیدترین آرایش طرف های مختلف درگیر با این معادله درحال آشکار شدن است و همانگونه که انتظار می رفت گویا سرانجام زمان بهره برداری از بخش های خاص و پنهان در گزارش نهادهای اطلاعاتی آمریکا موسوم به NIE درباره فعالیت های هسته ای ایران که با بهت طرفداران برخورد سخت با ایران مواجه شد، فرا رسیده است.
توجه به گزارشی که نیویورک تایمز( 15فوریه 2008 ) درخصوص ادعای دولت آمریکا با ارائه اطلاعات جمع آوری شده نهادهای اطلاعاتی خود به آژانس بین المللی انرژی اتمی منتشر کرد در این خصوص ضروری است . چرا که به وضوح بخشی از مسیر اصلی بازی آتی واشنگتن در صفحه شطرنج تحولات مسئله هسته ای ایران را روشن می کند.
آنگونه که منابع دیپلماتیک آمریکا مدعی شده اند، اطلاعات مذکور بر فعالیت های هسته ای ایران تا سال های 1382 و قبل از آن متمرکز است و این زمان، همان محدوده زمانی است که دربخش های منتشر شده گزارش NIE مورد اشاره وتاکید قرار گرفته بود. بدین ترتیب ارائه اطلاعات جدید به آژانس چنانچه مربوط به فعالیتهای بعد از سال 2003 باشدمغایر با گزارش 16 نهاد اطلاعاتی آمریکا و اگر مربوط به فعالیتهای قبل از 2003 باشد با مجموعه بازرسی ها و گزارش های آژانس تا کنون مغایرت دارد.
به هر صورت "بازگشت تاکتیکی" واشنگتن به گزارش NIE در مقطع کنونی علاوه بر آن که از دور جدید فشارهای بخش ضد ایران در گروه کشورهای موسوم به 1+5 حکایت می کند، اما به نوعی اقدام ایالات متحده برای "تامین اطلاعاتی آژانس" ( ای بسا با ارائه سرخط های گمراه کننده تازه) را نیز گوشزد می نماید.از سوی دیگر با توجه به سابقه رفتاری آمریکا بسیار محتمل است که جنگ روانی روزهای اخیر علیه ایران به منظور فرار به جلو در برابر گزارش مثبت آژانس از آخرین مراحل طرح اقدام باشد.
این سخن به آن معناست که آمریکا همزمان با پیگیری روند سابق خود برای مقابله با دستیابی تهران به فن آوری صلح آمیز هسته ای و درکنار تشدید سیطره خود بر دیده بان هسته ای سازمان ملل، ناکارآمد ساختن "استراتژی ایران" برای تعامل اصلی با آژانس به عنوان مرجع اصلی به جای گروه 1+5 را نیز پیگیری می کند و در این میان نوعی رقابت میان تهران و واشنگتن برای تاثیرگذاری بر موضع آتی آژانس از دو فاز فنی و سیاسی آغاز شده است. واشنگتن نگران آن است که رویکرد فنی ایران را بر راهبردهای سیاسی خود چیره ببیند.
براین اساس آمریکا به خوبی دریافته که راهکار سه ضلعی جمهوری اسلامی ایران برای گریز از تحریم های شورای امنیت با به کارگیری "رهیافت مدالیته" به میزان قابل توجهی به بار نشسته و لذا برای توقف روند انشقاق دو شاخه ای که در این مسیر ایجاد شده، به اتخاذ رویکردی تازه در این جریان ناگزیر گشته است.
در همین رابطه یادآوری این نکته نیز لازم است که تهران توانست با عملیاتی ساختن طرح اقدام با سه ضلع لاریجانی(ایران)، البرادعی( آژانس) و سولانا( 1+5) در چند گام حساب شده، برای مدت قابل ملاحظه ای ماشین قطعنامه ساز آمریکا و تحرک بخش رادیکال 1+5 را متوقف سازد. نگاهها اکنون بیشتر از نیویورک به سمت وین نشانه رفته است.
در این مسیر ایران ابتدا با تمرکز کامل بر مذاکرات فنی با آژانس "فاز حقوقی" پرونده هسته ای اش را پیش برد و پس از رسیدن این بخش به نیمه، با برداشتن گام دوم و ارائه پیشنهاد مذاکرات بدون پیش شرط و همه جانبه با 1+5 "فاز سیاسی" طرح خود را نیز تکمیل نموده و اکنون ، با فراغ خاطر از پیروزی در میدان همکاری با آژانس، در انتظار پاسخ کشورهای غربی به پیشنهاداتی است که در جریان سفر اخیر سعید جلیلی به بروکسل به طرف های غربی ارائه کرده است.
اما در این مرحله دو سناریوی کلی در مقابل طرف های درگیر با ایران قرار گرفته است؛ سناریوی نخست آن است که 1+5 با تن دادن به "ابتکار سه ضلعی ایران" و پاسخ به حسن نیت تهران در پاسخگویی و رفع ابهامات دیده بان هسته ای سازمان ملل، با استقبال از پیشرفت کامل و مشهود و حتی نهایی طرح اقدام، رسالت خود به عنوان "ضلع سوم" این ابتکار را انجام داده و مذاکرات سیاسی خود با ایران را از نقطه ای برابرآغاز کند . در این صورت آنچه از سوی علی لاریجانی به عنوان "مذاکرات مستقیم ایران و 1+5" عنوان شده بود، کلید خواهد خورد.در چنین مذاکره ای ایران قطعا از جایگاه یک عضو باشگاه اتمی دنیا برخوردار خواهد بود.
سناریوی دوم که با توجه به سابقه این کشورها و فشارهای بخش ضد ایرانی 1+5 عملی شدن آن غیر متحمل به نظر نمی رسد، اتخاذ مجدد مسیر تقابل با ایران و تکمیل اقدامات انجام شده در جهت صدور قطعنامه جدید علیه کشورمان است که البته جدیدترین تحرکات واشنگتن در انتشار گسترده ادعای آزمایش سانتریفوژهای جدید با نام IR-25 یا کابرد واژه هایی تکراری چون "اطلاعات حساس از یک کامپیوتر لب تاپ"، مدارک جدید از پروژه هایی چون "نمک سبز" یا مواردی چون "ریخته گری فلز اورانیوم" در همین چارچوب قابل ارزیابی خواهد بود.اتهاماتی که تاکنون فقط بر سر زبان آمریکایی ها بوده است.
تداوم این مسیر آمریکا و سایر کشورهای همسویش را دچار بن بستی خودساخته خواهد ساخت که نخستین نتایج آن تضعیف کارآمدی آژانس بین المللی انرژی اتمی از سویی و عدم التزام این کشورها به قراری است که برای حل یک مسئله بین المللی متعهد شده اند |
در صورت تحقق سناریوی دوم که به جهت ناکارآمد ساختن اجباری یک ضلع طرح اقدام، از تحقق مقصود اصلی آن پیشگیری خواهد کرد، گزارش محمد البرادعی اهمیتی دو چندان می یابد. هر چند که از اظهارات اخیر البرادعی این طور برمی آید که گزارش وی درباره فعالیت های هسته ای ایران با توجه به همکاری سازنده تهران مثبت است اما شکی نیست که مدیر کل آژانس همچون گذشته خصوصیت "خاکستری بودن" گزارش خود را حفظ کرده و از این طریق موجبات عدم رنجش کامل طرفین این ماجرا را فراهم می آورد و گلایه های جنجالی او از مباحثی چون شنود مکالمات تلفنی اش نیز در همین چارچوب توجیه می گردد.
به گزارش مهر ، با این اوصاف نباید انتظار داشت پیشرفت های فنی ایجاد شده در چارچوب طرح اقدام، روند غیرمنطقی کشورهای غربی در مواجه با این موضوع را زیر و رو سازد. بدون شک تداوم این مسیر با توجه به اینکه دو ضلع این ابتکار یعنی ایران به طور "کامل" و آژانس به طور "محافظه کارانه و دوپهلو" تعهدات خود در قالب "طرح اقدام" را انجام داده و به بار نشستن آن در این مرحله که به گفته دکتر لاریجانی به "فینال موضوع هسته ای ایران" قابل تشبیه است، دیگر ربط مستقیمی به تصمیم آتی 1+5 نخواهد داشت.
به نظر می رسد شفافیت و تدبیر دیپلماتیک ایران به نقطه فینال نزدیک شده است و آمریکا، خود و سایر کشورهای همسویش را دچار بن بستی خودساخته نموده که نخستین نتایج آن تضعیف کارآمدی آژانس بین المللی انرژی اتمی از سویی و عدم بهره بردن از همکاری قدرتمندترین کشور ژئواستراتژیک منطقه یعنی ایران از سوی دیگر خواهد بود.
روزهای آینده ثابت خواهد شد که آژانس مجبور است در مناقشه 5 ساله فعالیتهای هسته ای ایران ، به جای نیویورک تسلیم تهران بشود.
نظر شما