توجه به آموزش فلسفه بهطور کل و فلسفه اسلامی بهطور خاص در نظام آموزشی تحصیلات ابتدایی و متوسطه ما اگر نگوییم هیچ، باید گفت ناچیز است. به عهده متخصصان و کارشناسان است که آسیبها و مضرات این کمتوجهی را مورد بررسی قرار دهند.
در این بخش به حضور فلسفه اسلامی در دورههای مقدماتی و متوسطه در مدارس جدید میپردازیم. در دورههای ابتدایی نظام آموزشی تقریباً هیچ اشارهای به فلسفه و مباحث فلسفی نمییابیم و تنها در کتابهای «فرهنگ اسلامی و تعلیمات دینی» با پایهایترین مباحث کلامی جهت اثبات وجود خدا (براساس برهان نظم)، ضرورت نبوت (اصل هدایت)، ضرورت معاد (اصل سعادت)، لزوم امامت و اثبات عدل آشنا میشویم.
در دوره راهنمایی نیز همین موارد به اضافه برخی دیگر از مباحث فقهی و کلامی گسترش و بسط مییابد، بدون اینکه اشارهای به نام فلسفه و آموزش روشهای استدلالی شود. بهگونهای که ذهن دانشآموزان در این دورهها تنها از طریق ریاضیات و هندسه با استدلال آشنا میشود و استدلال ناب را تنها در مورد اعداد و اشکال (صور انتزاعی و بیروح جهان فرضیات افلاطونی) به کار میبرد.
در دورههای متوسطه در شاخه نظری 4 رشته ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم و معارف اسلامی و ادبیات و علوم انسانی موجود است. معارف اسلامی با نام «دین و زندگی» در تمام شاخههای نظری و عملی و کار و دانش الزامی است و در آنها دانشآموزان با نخستین مباحث خداشناسی استدلالی آشنا میشوند و دیگر مباحث کلامی به صورت مختصر مطرح میشوند.
وضعیت در 2 رشته ادبیات و علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی متفاوت است. در این 2 رشته دانشآموزان به ضرورت درسهای «منطق»، «فلسفه» و «فلسفه اسلامی» میخوانند. در این 2 رشته، «منطق» در سال سوم تدریس میشود. نگارنده کتاب دکتر محمد خوانساری، استاد منطق دانشگاه تهران است که کتاب را در 14 درس تنظیم کرده است. این دروس به ترتیب عبارتند از: پیدایش منطق و اهمیت آن در معارف و فرهنگ، علم و اقسام آن، فکر و خطای آن، مبحث الفاظ، مبحث تصور (جزئی و کلی)، کلیات خمس، تعریف، مبحث قضایا، احکام قضایا، حجت یا استدلال، قیاس اقترانی، صورت و ماده قیاس، صناعات خمس.
با دقت در مباحث طرح شده و با توجه به تخصص نگارنده کتاب «منطق صوری» و مترجم «ایساغوجی» روشن میشود که دانشآموزان در دوره متوسطه با منطق جدید آشنا نمیشوند و تنها کلیاتی در مورد منطق ارسطویی میآموزند. قدیمی بودن کتاب و عدم بازنگری در آن نیز از دیگر مشکلات این مساله است.
درس «فلسفه» در رشتههای ادبیات و علوم انسانی و علوم و معارف اسلامی در سال سوم دوره متوسطه تدریس میشود. برای این درس کتابی در 60 صفحه توسط دکتر حمید طالبزاده استادیار فلسفه دانشگاه تهران نوشته شده است که در بخش نخست به اختصار گزارشی در مورد چیستی فلسفه و ربط آن به علوم انسانی ارائه میشود. در بخش دوم با عنوان نخستین فلاسفه بزرگ شرقی مختصری در مورد سه فیلسوف بزرگ یونانی، سقراط، افلاطون و ارسطو ارائه میشود.
در مقطع پیشدانشگاهی، دانشآموزان دو رشته مذکور با مهمترین درس فلسفه در دورههای متوسطه آشنا میشوند. بدینمنظور کتاب «فلسفه» (آشنایی با فلسفه اسلامی) که در طرح جلد آن از تصویر علامه سیدمحمدحسین طباطبایی فیلسوف صدرایی استفاده شده است به قلم دکتر حمید طالبزاده نگاشته شده است. در فصل نخست این کتاب 132 صفحهای به کلیات اختصاص یافته است و در آنها ضمن معرفی روش و هدف مابعدالطبیعه به نسبت دین و فلسفه در آیات و روایات اشارهای میشود.
نگارنده کوشیده است در شرحی تاریخی، ذهن دانشآموزان را مباحث عمده فلسفه اسلامی آشنا کند. بدین منظور پس از شرحی در مورد نهضت ترجمه متون فلسفی از یونانی و سریانی به عربی در سدههای اول تاریخ اسلامی در فصل دوم و فصل سوم به مبانی حکمت مشا میپردازد و به معرفی مباحثی چون «اصل واقعیت مستقل از ذهن، مغایرت وجود ماهیت»، «وجوب و امکان و امتناع»، «مواد قضایا» و «تقسیم وجود» میپردازد. فصل چهارم شماری دیگر از مهمترین مباحث فلسفه اسلامی چون «علت و معلول» و مباحث مرتبط با آن طرح میشود و به برهان وجوب و امکان ابنسینا و برهان فارابی اشاره میشود. نگارنده در فصلهای پنجم و ششم دو تن از مهمترین چهرههای مکتب مشاء و بلکه فلسفه اسلامی یعنی فارابی و ابنسینا معرفی میشوند. مولف در این فصول پس از شرح زندگی و خصوصیات اخلاقی و شخصیتی این فیلسوفان به معرفی آثار و شاگردان آنها میپردازد و مهمترین اندیشههای آنها را به نحو موجز طرح میکند.
فصل هفتم با اشاره امام محمد غزالی و امام فخر زاری به افول حکمت مشاء آغاز میشود. در فصل هشتم حکمت اشراق در چهره و آثار شیخ شهاب الدین سهروردی معرفی میشود و اندیشههای مرکزی این حکیم متاله در «جغرافیای عرفانی» او ترسیم میشود. فصل نهم کتاب به منظور پیشزمینهای برای طرح ظهور صدرا در مکتب اصفهان، به عمدهترین جریانهای فکری عالم اسلام و روشهای ایشان اشاره میشود.
صدرالمتالهین شیرازی مؤسس حکمت متعالیه فصلهای دهم و یازدهم کتاب را به خود اختصاص داده است. نگارنده پس از اشاره به زندگی، آثار و شیوه تحقیق صدرا به مبانی فلسفه او چون اصالت وجود تشکیک وجود، فقر وجودی، حرکت جوهری و تکامل جهان میپردازد. در فصل دوازدهم به دو تن از حکمای معاصر در فلسفه اسلامی یعنی علاوه طباطبایی و امامخمینی(ره) اشاره میشود و در معرفی او مباحث مهمی چون «هستها و بایدها» و ادراکات اعتباری در اندیشه علامه طرح میشود.
فصل پایانی کتاب با عنوان «حیات فرهنگی» و دو زیر عنوان «خاورشناسی» و «سنت فلسفی» ضمن اشاره به شرقشناسی برآمده از سدههای اخیر سنت فلسفه اسلامی و نگاه کلنگر آن به مثابه یک دیدگاه مدرن الهی اشاره میشود.
از شرح آنچه آمد روشن میشود که دانشآموزان در دورههای مقدماتی و متوسطه اسمی از فیلسوفان سدههای میانه و جدید غربی نمیشوند اما چشماندازی کلی از فلسفه اسلامی برای ایشان ترسیم میشود که میزان دقت و صحت آن باید مورد بررسی اساتید و محققان قرار گیرد. اگرچه این شیوه فقط دانشآموزان را با تاریخ فلسفه اسلامی آشنا میکند و روح فلسفیدن در جریان اسلامی کمتر به چشم میخورد.
نظر شما