پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۷ اسفند ۱۳۸۶، ۱۳:۳۰

"هنر همیشه بر حق بودن" منتشر شد

کتاب "هنر همیشه بر حق بودن" اثر آرتور شوپنهاور با ترجمه عرفان ثابتی از سوی انتشارات ققنوس تجدید چاپ شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، آرتور شوپنهاور (۱۷۸۸–۱۸۶۰ میلادی) فیلسوف آلمانی با گوته نویسنده آلمانی و هگل فلیسوف مشهور رابطه داشت و چندی بعد به‌وسیله یک هندو از عقاید بودائیان آگاهی یافت و پس از تجسس و تفکر زیاد به آئین بودایی اعتقاد کامل یافت.

او را در سال ۱۸۲۲ به عنوان استادیار به دانشگاه برلین دعوت کردند. او همان ساعات هگل را برای تدریس انتخاب کرد و این کار باعث شرکت نکردن دانشجویان در کلاس او شد. به همین دلیل استعفا داد و هجونامه‌ای بر ضد هگل نوشت.

شوپنهاور نه به روح معتقد است نه به ماده بلکه به جهان موجود علاقه دارد، بیشتر فلاسفه را مورد تمسخر قرار می‌داد و می‌گفت فلسفه نباید با جملات پیچیده آمیخته گردد، زیرا که همه مردم باید به فلسفه آگاهی کامل داشته باشند. شو پنهاور در سال ۱۸۶۰ به مرگی ناگهانی درگذشت.

در بخش از این کتاب آمده است: سقراط و افلاطون نسبت به سوفسطائیان دیدگاهی منفی داشتند و آنها را افرادی می‌دانستند که در قبال دریافت اجرت و بی‌توجه به حقیقت و عدالت به دیگران می‌آموختند چگونه هر ناراستی را راست و هر راستی را ناراست جلوه دهند. بنابراین آنها از سفسطه به این معنا نفرت داشتند. چرا که خواهان دستیابی به خیر و حقیقت بودند. آیا مقصود آرتور شوپنهاور از نگارش کتاب «هنر همیشه بر حق بودن» تمرینی در باب تعریض بوده؟ این جستار توصیه‌های عملی نیشداری دربارة چگونگی غلبه بر خصم در مجادله بیان می‌کند، توصیه‌هایی که بی‌هیچ عذر و بهانه‌ای ماکیاولیایی هستند. 

 

کد خبر 644256

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha