پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۹ اسفند ۱۳۸۶، ۹:۱۰

شلایرماخر و شکل‌گیری هرمنوتیک جدید

شلایرماخر و شکل‌گیری هرمنوتیک جدید

خبرگزاری مهر - گروه دین و اندیشه: شلایرماخر نقشی عمده در شکل‌گیری هرمنوتیک جدید ایفا می‌کند. به همین جهت نمی‌توان آرا و نظریات وی را در چرخش زبانی که در یکی - دو سده اخیر در مغرب‌زمین رخ داده نادیده گرفت.

فریدریش دانیل ارنست شلایر ماخر ( 1834 – 1768 ) را شاید نتوان یکی از بزرگترین فلاسفه آلمانی قرن هجدهم و نوزدهم دانست ( در کنار فلاسفه‌ای همچون کانت، هایدگر، هگل، مارکس و یا نیچه ) اما بی‌شک می‌توان او را یکی از فلاسفه درجه دوم این دوره در نظر گرفت. او تنها یک فیلسوف نبود بلکه متخصص دوره کلاسیک و همچنین یک الهی‌دان نیز بود. اکثر آثار او در حیطه فلسفه مذهب می‌گنجیدند اما ازنظر فلسفه مدرن به دلیل نظراتی که در باب علم هرمنوتیک دارد ( به عنوان مثال نظریه تفسیر ) دارای اهمیت زیادی است، البته نظریه ترجمه او نیز توجهات بسیاری را به سمت خود جلب کرده است.

فریدریش شلایر ماخر در سال 1768 در برسلو به دنیا آمد. پدر او یک روحانی انقلابی بود. او آموزشهای اولیه را در مؤسسه "موراوین برترن " دید و در همین مؤسسه بود که علاقه خاصی به علوم انسانی پیدا کرد و توانست در این زمینه مطالعات زیادی داشته باشد. او در حالی که در پایه‌های فکری مسیحیت دچار شک و تردید شده بود در سال 1787 به دانشگاه لیبرال هال رفت. و در آنجا به تحصیل در رشته الهیات مشغول شد.

او به دلیل علاقه ای که به فلسفه و ادبیات داشت رشته فلسفه و لغت شناسی را در این دانشگاه به عنوان رشته دوم خود انتخاب کرد. شلایر ماخر در سال 1790 امتحانات الهیات را با موفقیت پشت سر گذاشت. در این زمان او به طور ویژه و بسیار جدی به مطالعه فلسفه نقد کانت مشغول شد. حاصل این دوره مطالعاتی او را می‌توان در مقالاتی که بعدها منتشر کرد دید. از جمله این مقالات می‌توان به « در باب برترین خیر » ( 1789 )، « در باب آن چیزی که به زندگی ارزش می دهد » ( 3-1792 ) و " در باب آزادی " ( 3 – 1790 ) اشاره کرد که در آنها شلایر ماخر مفهوم کانت در باره " خیر برین " را به عنوان یک عامل لازم برای ایجاد شادمانی در بیابان اخلاقی رد کرد و همچنین ارتباط کانت با پیش‌فرضهای زندگی بعد از مرگ روح و خدا را مورد تردید قرار داد و در نهایت یک نظریه ضد کانتی از علتمندی رفتار انسان مطرح کرد.

در سال 4 – 1793 دو مقاله « اسپینوزا گرایی » و « ارائه نظام اسپینوزا » را  درباره اسپینوزا نوشت. فاجعه اصلی که از این مقاله‌ها منتج شد اثر یاکوبی در سال 1785 « در باب تعالیم اسپینوزا، نامه‌هایی به آقای موز مندلسون » بود که از یک سو نقد شدید و اساسی‌ای بر اسپینوزا گرایی محسوب می شد و از سوی دیگر نشان دهنده تاثیرات کتاب « خدا » هردر در سال 1787 بود. « چند گفتگو » مقاله دیگری است که در آن شلایر ماخرسعی داشت فرمی از یگانه‌گرایی اسپینوزا را در ارتباط با ویژگی هردر شرح دهد. او همچنین تلاش کرد با تطبیق این دیدگاه با مشخصه‌های اصلی فلسفه نظری کانت از آن دفاع کند. این دیدگاه اسپینوزایی جدید را می‌توان مهمترین نظریه شلایر ماخر درباره فلسفه مذهب دانست که آن را به طور کامل در کتاب « در باب مذهب: گفتارهایی درباره مخالفت های فرهنگی با آن » در سال 1806 منشر شد.

این کتاب بارها تا سال 1821 تجدید چاپ شد و در سال 1831 شلایر ماخر با افزودن بخش تشریحات نسخه جدیدی از آن منشر کرد. او در این کتاب در جستجوی حفظ مذهب در مقابل دیدگان مخالفین با آن بر آمد. این کتاب شلایر ماخر یک شهرت جهانی برای وی به همراه داشت. در سال نخستین انتشار این کتاب یعنی سال 1799 او به انتشار مقاله‌ای در باب موقعیت یهودیان با نام « نامه هایی در باب موقعیت امور سیاسی – الهیاتی خانواده های یهودی » دست زد. در این مقاله او اجبار یهودیان در دادن غسل تعمید برای برخورداری از حقوق شهروندی را رد کرد و از حقوق کامل شهروندی برای یهودیان تحت هر شرایطی دفاع کرد.

در همین سال او یک مقاله دیگر با نام « به سوی یک نظریه هدایت اجتماعی » منتشر ساخت که اولین اثر او در باب اهمیت هنر گفتگو محسوب می شود. نهایتا در سال 1799 دوباره به نوشتن اثری انتقادی درباره فلسفه کانت با نام « جهان شناسی کانت » دست زد این اثر به طور خاص فلسفه دوگانه انگارانه کانت در باب ذهن را مورد مطالعه قرار داد.

کد خبر 651325

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha