پرویز خائفی - شاعر و محقق ادبی - در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب گفت: ادبیات ایران در سالی که گذشت، جهت و سمت و سوی مشخصی نداشت و در مجموع هدفمند نبود. به طور کلی فعالیتهایی که در عرصه ادبیات - به خصوص شعر - صورت می گیرد پراکنده است.
وی افزود: می توان گفت توجه عمومی امسال بیشتر به سمت ادبیات سنتی بود. شاید دلیل این امر این باشد که جهتها و رویکردهای ادبیات نوین هنوز چندان شناخته نشده است. البته فعالیت نسل جوان را در حیطه شعر نمی توان نادیده گرفت. هر چند آثار این نسل هنوز به تکاملی که باید دست نیافته است اما می توان امیدوار بود که با پشتکار بیشتر به شناخت و اشراف دقیق تری در شعر امروز و نو دست یابند.
این شاعر خاطرنشان کرد: در وهله نخست شاعر، نویسنده یا مترجم می بایست از فطرت یا ذهنیتی خاص خود برخوردار شود. شاعران جوان تر باید تاریخ ادبیات متغیر پیش و پس از نیما را به دقت مطالعه کنند تا بتوانند از برآیند آن به نقاط روشن و تحلیلهای تازه دست یابند. بدون مطالعه جریانات ادبی سنتی و نو نمی توان به موفقیتی در عرصه ادبیات رسید.
پرویز خائفی در پایان درباره بهترین مطالعات خود در سال 86 گفت: در سالی که گذشت دو کتاب "موسیقی شعر" اثر دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و "در تیررس حادثه" به قلم حمید شوکت را خواندم که نظرم را به خود جلب کردند؛ به خصوص کتاب "در تیررس حادثه" که ضمن ارائه برشی از زندگی سیاسی قوام السلطنته به تحلیل موشکافانه ای درباره حوادث 28 مرداد 32 و تاریخ معاصر می پردازد.
نظر شما