به گزارش خبرنگار مهر، آغاز سال 86 با افت اجرای نمایشها در سالنهای تئاتری همراه بود. تئاتر شهر در این سال کار خود را دیرتر از موعد مقرر آغاز کرد و علت آن بازسازی مجموعه بود. در اردیبهشت 86 رپرتوآر تئاترهای اجرا شده در سال 85 در مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
نمایشهایی نظیر "پنجره فولاد"، "ددالوس و ایکاروس" و "کالون و قیام کاستلیون" در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفتند. شاید استقبال مجدد از این نمایشها خوب بود، ولی نمیتوان آنها را به عنوان اتفاقی نو در حوزه تئاتر به حساب آورد. در این میان منحل شدن انجمن نمایش و استعفاء حسین مسافرآستانه از ریاست انجمن نیز تأثیر منفی روی هنرمندان و حوزه تئاتر گذاشت.
در کنار این نمایشهایی نیز در تالارهای سنگلج، مولوی، فرهنگسرای نیاوران و خانه نمایش روی صحنه رفتند که غیر از چند مورد معدود باقی نمایشهایی نبودند که حتی مورد استقبال مخاطبان تئاتر قرار بگیرند. جشنوارههایی نظیر تئاتر بانوان و آئینی سنتی و تئاتر دفاع مقدس نیز در تابستان نیز برگزار شد که باز هم تأثیر و اتفاقی جدید حتی در حوزه فعالیت خود نداشتند.
البته جشنواره تئاتر آئینی سنتی و تئاتر بانوان به لطف برگزاری در شهر تهران با اقبال نسبی مخاطبان همراه بودند. شاید تنها اتفاقی که اواخر تابستان 86 رخ داد تعطیلی مجموعه تئاتر شهر بود که این خود در ابتدا اتفاقی خوب مینمود، ولی با گذشت زمان و تأخیر در بازگشایی مجدد آن تئاتر را دچار تزلزل کرد.
در تعطیلی تئاتر شهر و تالار سنگلج در تالارهای مولوی، خانه نمایش و سالنهای مراکز و نهادهای دیگر نمایشهایی روی صحنه رفت و حشنوارههایی نیز برگزار شد، ولی آنها را نمیتوان به عنوان اتفاقهای تئاتری خاص در نظر گرفت، زیرا تأثیری بر روند تئاتر کشور نداشتند.
تعطیلی مجموعه تئاتر شهر که خاستگاه تئاتری کشور است باعث شد رکود و رخوتی در بین اهالی تئاتر حاکم شود. گروههایی که خود را برای اجرا در فصل پائیز و زمستان آماده میکردند مدام زمان اجرایشان به تعویق میافتاد و همین به گروه و تمرینات آنها لطمه میزد و بلاتکلیفی باعث شد بسیاری از آنها دست از تمرین بردارند.
در این میان اندک نمایشهایی نظیر "کوآرتت" محمدرضا کوهستانی، "اتاق شماره 6" ناصر حسینیمهر و "یک سمفونی ناکوک" آتیلا پسیانی توانستند مخاطبان و علاقمندان تئاتر را در فصل پائیز به سمت خود بکشانند و باقی نمایشها از اقبال مناسب برخوردار نبودند و تحرکی خاص در بدنه تئاتر دیده نمیشد.
شاید تنها اتفاقهای تئاتری اواخر پائیز رخ داد و آن اجرای نمایشهای "افرا" بهرام بیضایی و "ملاقات بانوی سالخورده" حمید سمندریان بود. این دو استاد تئاتر با وجود نواقص و نبود سالن مناسب کارهای خود را اجرا و یخ تئاتر را به نوعی آب کردند. البته سهم "مرغابی وحشی" نادر برهانی مرند را نیز نمیتوان در این میان نادیده گرفت.
دیگر اتفاقی که تا حدی شکل گرفت ولی بینتیجه ماند برگزاری بیست و ششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر به صورت گسترده در سطح تهران بود که باعث شد عده بسیاری از مردم با مقوله تئاتر آشنا شوند.
بعد از جشنواره نیز نمایش "ملاقات بانوی سالخورده" به کار خود ادامه داد و باعث شد مخاطبان بسیاری به مجموعه تئاتر شهر بیایند. در این میان "تهرن" محمود استادمحمد نیز در جذب مخاطب موفق بود، ولی باقی نمایشها باز هم از اقبال خوبی برخوردار نبودند.
اکنون در آستانه پایان سال 86 وقتی به ماههای گذشته نگاه میکنیم شاهد گذشت زمانی هستیم که غیر از مقطعی کوتاه بدون هیچ اتفاق سپری شد و نمیتوان آنها را در بازه زمانی یکساله به عنوان اتفاق بزرگ در تئاتر به حساب آورد.
نظر شما