۲۳ فروردین ۱۳۸۷، ۱۳:۰۲

نگاهی به فیلم "زن دوم" /

زن دوم زیر سایه سلیقه مخاطب

زن دوم زیر سایه سلیقه مخاطب

فیلم سینمایی "زن دوم" ساخته سیروس الوند که بر اکران سینماهاست از جهت انتخاب زاویه‌ای جدید در نگاه به مثلث عشقی تازه می‌نماید، اما در ادامه این وجه را فدای ذائقه سطحی مخاطب خود می‌کند.

به گزارش خبرنگار مهر، نوزدهمین فیلم کارنامه الوند ضمن پایبندی به مولفه مشترک عشق‌های نافرجام در مجموعه آثارش، واجد نوعی دوگانگی در نگاه به موقعیت جسورانه طراحی شده در کلیت فیلم است.

"زن دوم" این ویژگی مهم را دارد که زاویه دیدی جدید برای نگاه کردن به مثلث عشقی را مورد توجه قرار داده و از ورای این زاویه جدید به تعریفی نسبتاً تازه از عشق، تعهد، زن دوم، زن اول و ... می‌رسد. این وجه هر چند در معدود آثار دیگر هم برجسته شده ولی این بار همراهی مخاطب از ابتدا با زن دوم و چگونگی بر هم خوردن ثبات و آرامش در زندگی‌اش که با ورود زن اول بر هم می‌ریزد، اهمیتی خاص دارد.

با این چینش به نوعی وجه تجاوزگری زن اول به حریم زندگی سه ساله مهتاب و بهرام برجسته می‌شود که نگاهی تازه به  چهره مخدوش شده زن دوم در آثار تصویری و نوشتاری است. اما این تنها آغاز ماجرا و چینش ابتدایی است که به عنوان امتیاز بالقوه فیلم باقی مانده و نمی‌تواند در ادامه این امتیاز را به کلیت فیلم ضمیمه کرده و سازنده اثری خاص و تازه باشد.

فیلم در یک سوم ابتدایی و بخصوص در مقطع ابتدایی معرفی شخصیت‌ها شروعی خوب دارد که مهمترین امتیاز آن نزدیک شدن به زبان سینما و رسیدن به ضرباهنگی مناسب موقعیت بحرانی طراحی شده است. مهتاب (نیکی کریمی) و بهرام (محمدرضا فروتن) در سالگرد سومین سال آشنایی خود به سر می برند.

شرایط به گونه ای چیده شده که رابطه عاشقانه آنها به واسطه سفر به ویلا خارج شهر برای یادآوری خاطره گذشته ترسیم و گذری هم زده می‌شود به چگونگی آشنایی آنها البته تنها در دیالوگ. در این مقطع بر اساس همان اصل همیشگی فیلم‌های کلاسیک که ارائه تصویری باثبات، متعادل و خوشبخت از یک رابطه زمینه بروز بحران است، در واقع بستری مناسب برای روشن شدن جرقه بحران فراهم می‌شود.

این بحران هم چیزی نیست جز تصمیم ناگهانی زن اول بهرام (کتایون) برای بازگشت به ایران همراه دخترشان که زندگی پنهان سه ساله را به بحران می‌کشد. نویسنده و فیلمساز تلاش کرده‌اند جرقه‌های این بحران را با ارائه کدهایی خاص نیز پیش‌بینی کنند که برخی خوب جواب داده است. مثل بازی کارکردی با انگشتر مهتاب که هنگام کار در چاهک فاضلاب آشپزخانه می‌افتد و در آستانه خارج شدن سقوط می‌کند.

این سکانس به گونه‌ای قرینه‌پردازی شده با تماس تلفنی ناگهانی کتایون (آناهیتا نعمتی) با بهرام که خبر بازگشت خود را می‌دهد و ضربه‌ای ناگهانی به ثبات ترسیم شده در رابطه بهرام و مهتاب وارد می‌شود. این جرقه سرآغاز ورود رابطه آنها به سطحی جدید است و کشمکش‌هایی که وجوهی جدید از این رابطه پنهان را بخصوص در شخصیت‌پردازی مهتاب برجسته می‌کند.

مهتاب به عنوان زنی که خودخواسته به عقد رسمی بهرام درنیامده تا در چنین روزی راه را برای انتخاب خود و بهرام باز بگذارد طبعاً جسارتی خاص را در شخصیت خود پایه‌ریزی می‌کند. بخصوص وقتی به بهرام می‌گوید "نمی‌خوام وقتی پیش کتایون هستی دلت پیش من باشه و وقتی دلم برات تنگ می‌شه، پیشم نباشی". در واقع این وجه او را از تصویر زنانی که همواره در تلاش برای انداختن ریسمان تعهد بر گردن مردان هستند، ارتقا داده و متمایز می‌کند.

اما همه اینها تنها معرفی ابتدایی شخصیت مهتاب را واجد پردازشی خاص می‌کند ولی در ادامه مطرح نشدن پرسش‌های معقول و ممکنی که او می‌بایست از بهرام داشته باشد، او را بدل به شخصیتی پا در هوا، بدون تصمیم و برنامه برای ادامه زندگی و رابطه و نهایتاً زنی می‌کند که نه نشانی آشنا دارد و نه می‌توان با او همذات‌پنداری کرد.

پا در هوایی این شخصیت نه تنها انتخاب او برای ادامه مسیر زندگی‌اش را دچار آشفتگی، از این شاخه به آن شاخه پریدن و خط زندگی‌اش را از دراماتیزه شدنی که لازمه این جنس روایت کلاسیک است دور می‌کند؛ شخصیت‌های اطرافش بخصوص بهرام را هم تحت‌الشعاع قرار داده و آنها را نیز الکن و مبهم جلوه می‌دهد.

در حالی که نه توصیه‌های دوست و نه خواهش و التماس‌های بهرام بر مهتاب تأثیر نمی‌گذارد او به سفری بی‌هدف می‌رود و ... از آنجا که این شیوه داستانپردازی از نوعی نیست که شاهد تنهایی و پرسه‌های مهتاب برای رسیدن به خودشناسی و مرور زندگی سه سال گذشته‌اش باشیم، عنصر تصادف و اتفاق به عنوان پرقدرت‌ترین مولفه وارد کار می‌شود.

هر چند می‌توان بازگشت ابتدایی کتایون را هم از همین جنس دانست اما از آنجا که این اتفاق در ابتدای قصه برای ایجاد بحران از درون قصه طرح می‌شود، کمتر وجه آزاردهنده خلق‌الساعه بودن را به همراه دارد. اما روند صعودی این کاربرد در ادامه منطق داستانی را هم زیر سئوال می‌برد و همذات‌پنداری معقولانه، نه احساسات‌زده مخاطب را با فیلم کاهش می‌دهد.

برخورد مهتاب در شیراز با شوهر اولش (امیر)، فلاش‌بک‌های ناکارآمد به چگونگی جدایی آنها، همراهی مقطعی آنها، پرداخته شدن به علت فلج شدن او، مرگ و ... در ادامه بدل به راهکاری سهل‌الوصول شده و این کاراکتر را در لحظه نیاز قصه و البته مهتاب را برای پذیرفتن سرپرستی بچه‌ای که از بهرام باردار شده وارد می‌کند؛ اینها تنها برخی از حوادث اتفاقی هستند که عرض قصه را پر می‌کنند.

معلوم نیست به چه دلیل نویسنده و فیلمساز به زندگینامه‌ای شدن فیلمی تن داده‌اند که پتانسیل اصلی آن در رابطه و کشمکش میان همین سه زوج جریان دارد، ولی در ادامه ما شاهد ادامه این روند در مقاطع زمانی هستیم که منطقی ندارد جز تأمین ذائقه مخاطبی که علاقه به خواندن جنسی از قصه‌ها معروف به "بر سر دوراهی" را دارد.

این کاستی وقتی اوج می‌گیرد که مخاطب خود را درگیر موقعیت امیر (امیر آقایی)، بیماری او، رابطه‌اش با پسر مهتاب و ... می‌بیند در حالی که قصه اصلی در جای دیگری جریان دارد ولی به اصرار روند چینش داستانی آن را به این سمت و سو آورده است. چه اهمیتی دارد که امیر در جبهه دچار ضایعه شده یا جای دیگر، چه اهمیتی دارد که پسر مهتاب و دختر بهرام در بزرگسالی چه دغدغه و شمایلی دارند؟ رابطه بهرام و مهتاب در کجای این چینش قرار می گیرد؟

جز این است که سیمای منفعلانه بهرام که از ابتدا با کم توجهی، سئوالات متعدد را در اطراف خود ایجاد کرده، از یک مقطع به بعد تبدیل به آدمی می‌شود که برای رسیدن به آنچه برایش اهمیت دارد، تلاشی انجام نداده، مقهور شرایط و عملکرد اطرافیان شده و در جایی هم که باید قافیه را می‌بازد؟ در چنین شرایطی می‌توان انتظار داشت که وفاداری نمایشی او به مهتاب با خریدن خانه و سر زدن به آن خانه یا گوش دادن به ترانه داریوش، همذات‌پنداری مخاطب را جلب کند؟

فیلم در بخش پایانی به واسطه دنبال کردن زندگی بدون کنش مهتاب و بهرام در کنار خانواده‌هایشان، علاوه بر افتی فاحش دچار رکود و اضافه‌گویی می‌شود. زمانی که صرف می‌شود تا به گونه‌ای دراماتیک بهرام باز هم با تکیه بر تصادف و اتفاق‌های چیده شده از طریق تلویزیون بفهمد که پسری 12 ساله از مهتاب دارد و ... چقدر تأثیرگذاری دارد؟

این چهره از بهرام به ذهن ماندگارتر است یا تصویر مردی آشفته و درمانده که در جستجوی عشق، به همه چیز پشت کرد و به دنبال مهتاب رفت؟ در این گذشت زمان و بسط دراماتیک در قصه شخصیت‌پردازی زن دوم مد نظر بوده یا آسیب‌شناسی روابط پنهان در سایه عشق یا ... ذائقه‌های سطحی مخاطب و اشک‌هایی که در تاریکی سالن سینما می‌ریزد؟!

فیلم سینمایی "زن دوم" بر مبنای کتابی به همین نام به قلم فرشته طائرپور و مینو کریم‌زاده ساخته شد و اکران نوروزی گروه سینمایی آزادی است. فیلم داستان زندگی عاشقانه مهتاب است که با رسیدن خبری به بحران کشیده می‌شود. آدم‌هایی از گذشته فراموش‌شده هر کدام پا به ماجرا می‌گذارند و تعریفی متفاوت از عشق و حق با خود می‌آورند.

محمدرضا فروتن، نیکی کریمی، آناهیتا نعمتی، امیر آقایی، سحر زکریا و مهتاج نجومی از بازیگران فیلم هستند. از دیگر عوامل فیلم می‌توان به غلامرضا آزادی مدیر فیلمبرداری، جهانگیر میرشکاری صدابردار، ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس و  محمدرضا قومی طراح چهره‌پردازی اشاره کرد.

کد خبر 663384

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha