اشغال عراق ثمره اي جز نا امني نداشت

در 19 مارس 2003 صدام حسين ديكتاتورسرنگون شده عراق در كاخ" الجمهوري" بغداد درحالي كه در ميان فرماندهان ارتش خود نشسته بود آخرين وضعيت آرايش نيروهاي نظامي عراق را مورد بحث قرار داد.
او درپايان اين نشست در حالي كه دست خود را بشدت بر روي ميز بيضي شكل كاخ مي كوبيد، با صداي بلند وبا لهجه معروف اهالي شهر تكريت فرياد زد " در عراق هر گز سلاح كشتار جمعي وجود ندارد".
درهمان زمان ودر فاصله 12 هزار كيلومتري بغداد "جرج بوش " رئيس جمهوري آمريكا درحالي كه در دفتر كار بيضي شكل خود نشسته بود خطاب به اعضاء بلند پايه شوراي امنيت ملي، صدام را عنصري خطرناك توصيف كرد، كه با داشتن سلاح هاي كشتار جمعي، جهان را تهديد مي كند.
در روز20 مارس 2003 رئيس جمهوري آمريكا فرمان عمليات را به ژنرال "ريچارد مايرز" رئيس كل ستاد مشترك ارتش آمريكا ابلاغ كرد و به  اين ترتيب عمليات  حمله به عراق رسما آغاز شد .
درهمان روزصدام  بر روي  صفحه  تلويزيون عراق  ظاهر شد و اعلام كرد كه  ارتش اين كشور آنچنان مقاومتي از خود نشان خواهد داد  كه " مغولهاي عصر جديد " مجبورخواهند شد در كنار دروازه هاي بغداد دست به خودكشي بزنند.
بغداد سرانجام در 11 آوريل پس از 21 روز به سادگي سقوط كرد وديكتاتورعراق به منطقه "الدوره" در اطراف زادگاه خود" تكريت " گريخت وبه اين ترتيب به عمر25 ساله وحشتناكترين حكومت هاي جهان پايان داده شد.
اما پس ازسقوط سهل وآسان پايتخت قديمي" هارون الرشيد" نه مغولهاي عصر جديد در كنار دروازه هاي اين شهرتاريخي خود كشي كردند ونه سلاح كشتار جمعي در عراق يافت شد.
هدف چيست؟ وچرا بغداد با اين سهولت سقوط كرد؟ و چرا جرج بوش پس از اشغال افغانستان، عراق را مورد تهاجم قرار داد؟.
مسلما پس از حوادث 11 سپتامبر جرج بوش براي  بازسازي غرور ملي آمريكا و تعقيب استراتژي خود مبني برريشه كن ساختن تروريسم نيازبه يك سلسله عمليات نظامي توام با موفقيت داشت.
بوش ضعيف ترين حلقه ها را به لحاظ بافت حكومتي در منطقه انتخاب كرد.
دو رژيم قرون وسطائي يعني " طالبان " در افغانستان و" صدام " در عراق براي تامين اهداف جرج بوش وبازسازي چهره قدرتمندي ازآمريكا مورد تهاجم قرار گرفتند.
اين دو رژيم به دليل نداشتن پايگاه مردمي و اعمال ضد انساني به سادگي سرنگون شدند واين هديه اي بود كه جرج بوش براي ارضاء غرور ملي مردم آمريكا تقديم آنان كرد. اكنون يك سال از حمله تاريخي آمريكا به بغداد مي گذرد و آينده اين كشورهمچنان در هاله اي از ابهام قرار دارد.
عليرغم وعده اي كه رئيس جمهوري آمريكا  براي برقراري دموكراسي درعراق به مردم اين كشور داده است ،  تاكنون هيچگونه اقدامي در راستاي برگزاري انتخابات آزاد و دموكراتيك درعراق از سوي نيروهاي اشغالگر صورت نگرفته است.
همچنين با گذشت يكسال از سقوط بغداد گزارش دستگاه هاي جاسوسي آمريكا و انگليس در مورد وجود سلاح كشتار جمعي در عراق ثابت نشده است.
بنابراين بنظر مي رسد مقوله دموكراسي مورد ادعاي آمريكا درعراق شكل ديگري پيدا كرده  است ، زيرا مفهوم دموكراسي طبق تعريف غربي ها،  يعني حكومت اكثريت براقليت است اما چون اكثريت ملت عراق مجموعه اي هستند كه خوشايند آمريكا نيستند طبيعي است " فضا براي برقراري دموكراسي مناسب نيست ".
امروزنزديك به يك سال است كه از سقوط شهر بغداد مي گذرد وآمريكا با توسل به شيوه هاي مختلف تلاش مي كند ازطريق ايجاد فتنه وآشوب ميان شيعه وسني وكرد وعرب ،  زمينه يك جنگ داخلي را دراين كشور فراهم كند.
تشديد نا امني ها درعراق و ترور شخصيت هاي ديني شيعه وسني وتدوين قانون اساسي ناقص، و ناقض حقوق اكثريت ملت عراق، جزئي ازطرح توطئه آميزآمريكا براي ايجاد آشوب در اين كشور وسپس مجبور ساختن كشورهاي همجوارعراق براي دخالت كردن دراوضاع داخلي اين كشور است .
آنچه كه اين توطئه را در شرايط فعلي خنثي مي كند وحدت ملي همه گروهها وطوايف مختلف عراق و هوشياري رهبران ديني وسياسي اين كشور ونيزهوشمندي سياسي رهبران كشورهاي همجوارعراق است زيرا آمريكا تلاش مي كند تا نا امني هاي عراق را به برخي كشورهاي پيرامون اين كشور نسبت دهد.