به گزارش خبرنگار مهر، افزایش قیمت نفت سبب شده تا کشورهای تولیدکننده نفت، درآمدهای حاصل از فروش این محصول ارزشمند را برای خرید کالایی ارزشمند نظیر طلا هزینه کرده و در نهایت عدم تعادل میان عرضه و تقاضا که همواره یکی از بحثهای مهم برهم زننده تنظیم بازار در همه نقاط دنیا است، باز هم خودنمایی کند.
بازار طلای ایران و تحولات جهانی
در این میان ایران نیز از تحولات جهانی این کالا مصون نمانده و همواره بازاری پرنوسان را طی ماه های اخیر تجربه کرده است. در کشور، حوزه های کشف شده معادن کم نیستند و به راحتی می توان گفت یک درصد از تولید طلای جهان در ایران بوده و معادن آن نیز کشف شده است.
در حال حاضر، حدود 11 معدن از جمله معدن طلای موته اصفهان، کانسار زرشوران آذربایجان شرقی، کانساز آق دره آذربایجان، کانسار داش گستن کردستان، کوهزر کاشمر، طرقبه مشهد، ارقش نیشابور، بندی دامغان، آستانه اراک، کالکافی انارک و زرتشت جیرفت جزو بزگترین معادن هستند که در ایران کشف شده اند.
هم اکنون در کل کشور بیش از یک تن استحصال طلا وجود دارد که این رقم گاهی به 700 کیلو نیز می رسد؛ در صورتیکه مصرف شمش طلای کشور حداقل برای مصرف تولید زینتی طلا، حداقل روزانه یک تن است. به این معنا که نیاز کشور سالانه حدود 300 تن است که از این رقم، تنها حدود یک تن از منابع داخلی تامین و بیش از 299 تن از خارج کشور و به صورت تقریبا غیررسمی وارد کشور می شود.
راه اندازی بورس طلا در مناطق آزاد
با تصویب راه اندازی اولین منطقه ویژه اقتصادی طلا و جواهر در قشم که در ماه های پایانی سال 86 توسط هیئت دولت صورت گرفت، شاید یک گام دیگر به راه اندازی بورس طلا در کشور نزدیک تر شده ایم و با تکیه بر آن می توان اندکی از نوسانات بازارهای جهانی در کشور مصون ماند.
اگرچه بسیاری از کارشناسان معتقدند که بورس مجازی طلا هم اکنون نیز در تهران و بسیاری از شهرستانهای دیگر در حال حیات است، اما این حیات قطعا به صورت اصولی و علمی و به شیوه های نوین اداره بورسهای دنیا نخواهد بود.
اخیرا بحثی در کشور شروع شده و عده ای راجع به اینکه طلا وارد بورس کالا شود، اظهار نظرهایی داشته اند. بانک مرکزی و متولیان صنفی نیز در مقابل این خواسته رفلکس نشان داده اند؛ اما واقعیت این است که در خصوص راه اندازی بورس طلا و یا وقوع هر اتفاق دیگری باید ابتدا پیش شرط ها و زیرساختهای آنرا در کشور فراهم کرد. راه اندازی بورس طلا نیاز به پِیش زمینه هایی دارد.
باطن بورس طلا در ابتدا باید با لینک با بورسهای بین المللی ساخته شود؛ چراکه طلا به صورت فیزیکی و در ذات خود توانسته با دنیا ارتباط برقرار کند. این درحالی است که بانک مرکزی برای طلا صبح یک قیمت ارائه می دهد و آن قیمت تا بعدازظهر دویست مدل قیمت تغییر می کند، در چنین شرایطی چه طور می توان روی بورس کالایی که خرید و فروش آن به لحاظ قیمتی به صورت لحظه ای در دنیا تغییر می کند، بدون وجود زیرساخت وارد شد.
باید شیوه های راه اندازی بورس طلا را مشخص و فراهم کرد. در این راستا چند ارگان درگیر هستند، وزارت امور اقتصادی و دارایی که زیرمجموعه گمرک را دارد، وزارت بازرگانی که سازمان توسعه تجارت را درگیر این امر کرده و بانک مرکزی که به هرصورت خود را متولی امر طلا در کشور می داند.
هیچ کس در تولی گری و نظارت دولت در رابطه با طلایی که متعلق به خودش است شکی ندارد؛ اما بحث این جا است که آیا دولت روی طلای مردم نظارت دارد؟ چون این نظارت از سوی دولت وجود ندارد، پس چرا اصرار دارد که روی تمام طلا باید کنترل داشته باشد. دولت بیاید طلای خود را کنترل کند و در مقابل، اجازه دهد بازار قیمت طلایی که در دست مردم است را تعیین سقف کند.
این جا قطعا رقابت بوجود می آید؛ ولی رقابتی که در آن دست عوامل سودجود و عواملی که اطلاعات غلط به دولت می دهند کوتاه می شود. درچنین فضایی دقیقا کسانی وارد می شوند که شفاف عمل می کنند؛ یعنی کسانی که دوست دارند وارد بیزینس طلا شوند و به نوعی حرفه ای هستند این کار را به عهده خواهند گرفت.
اما در این میان ایده راه اندازی بورس طلا در یکی از مناطق آزاد کشور مطرح شده است؛ این درحالی است که به اعتقاد برخی کارشناسان، مناطق آزاد ایران معمولا به جهت دوری از مرکزیت کشور و تمرکز امکانات در پایتخت، نمی توانند مناطق مطلوبی برای احداث منطقه ویژه و خاصی برای طلا و جواهر باشند. اخیرا در کیش چند کارخانه رجوع کردند که کار طلا و جواهر را در آنجا راه اندازی کنند. برخی نیز استارت زده اند اما با مشکلات عمده ای برخورد کرده اند و این مشکلات نه به دلیل قوانین است بلکه به دلیل دوری از تامین مواد اولیه و ارائه به بازارهای ثانویه است.
مشکل مطرح دیگر، قوانین بانکی است.نمی توان در کشوری برای کار طلا و جواهر وارد شد که اصولا بانکهای آن طرز کار با این صنعت را بلد نیستند و نمی دانند وام طلایی دادن یعنی چه. بانکهای ما هنوز نمی دانند می توانند با منابع شمش طلای خود به عنوان پشتوانه بانکی برخورد کرده و آن را در اختیار تولید کننده طلا بگذارند و مجددا از او شمش طلا بگیرند.
به گفته دست اندرکاران این امر، بانکهای ما هنوز قابلیت وارد شدن به این محدوده را پیدا نکرده اند و متاسفانه ما با بانکهای خارجی نیز که برای ورود به این بخش وارد صحبت شده ایم می شنویم که می گویند قوانین شما هنوز برای ما سهل نیست و یا قوانین شما از نظر مسائل اقتصادی و سیاسی به نحوی است که ما نمی توانیم خود را با آنها تطبیق دهیم.
اینکه آیا شرکتی استارت زده برای اینکه با خارجی ها جوینت شود پاسخش این است که در منطقه های مختلف این اتفاق افتاده اما هنوز به نتیجه نرسیده است.
چشم انداز آتی بازار طلای دنیا
تقریبا به خاطر رو به پایان بودن منابع زیرسطحی و روسطحی، استخراج از معادن طلا در عمق 3 تا 4 هزار متری رو به تقلیل است و استخراج کنندگان مجبورند برای استخراج طلا به عمق 6 هزار متری روند. بنابراین، نموداری به ما نشان می دهد که از طرفی تقاضا برای طلا رو به افزایش است و از سوی دیگر منابع در حال کم شدن است.
در چنین شرایطی کشور باید به این نتیجه رسد که در آینده، قیمت طلا افزایش می یابد. بنابراین ضروری است که اجازه واردات شمش طلا به وفور به کشور داده شود تا بتوان از این منابع طلایی، استفاده کرد.
واردات طلا به ایران، به دونوع صورت می گیرد، یکی به صورت شمش به عنوان مواد اولیه است؛ این درحالی است که ورود مواد اولیه به کشور مشمول 4 درصد سود و عوارض گمرکی است که روی شمش طلا، نقره و پلاتین اعمال می شود.
این در حالی است که 99درصد این کالاها به صورت قاچاق وارد می شود. این قسمت همان بخش مواد اولیه طلا است که می توان گفت فاجعه ای رخ داده است. بخش دوم نیز به صورت مصنوعات است.
به هرحال، بورس طلا حتما باید راه اندازی شود اما قبل از آن باید زیرساختها فراهم شده باشد، اگر زیرساخت فراهم نشود راه اندازی آن عملا با عدم وجود آن فرقی ندارد.
نظر شما