به گزارش خبرنگار مهر، آبپرور که سابقه ساخت تله فیلمهایی شاخص را در پرونده دارد، به نوعی از سردمداران تثبیت هویت فیلم تلویزیونی در نخستین سالهای تولید این آثار در رسانه ملی به شمار میرود.
در زمانی که تله فیلم هویتی ساختارمند در تلویزیون نداشت، آبپرور در کنار کارگردانانی چون مهرداد خوشبخت به ساخت این آثار ادامه داد تا جایی که امروز فیلم تلویزیونی در رسانه ملی به نوعی جایگاه خود را به دست آورده است. هر چند میتوان این رویکرد اخیر تلویزیون را نسبت به تله فیلم نگاهی برآمده از توجه کمی دانست تا توجه به کیفیت این آثار. یک مقایسه کوتاه بین نخستین فیلمهای تلویزیونی ساخته شده در اوایل دهه 80 نسبت به کیفیت تله فیلمهای اخیر به خوبی موید این نوع نگاه است.
آب پرور که ساخت آثاری چون "شب عقرب"، تهیه و تولید فیلم "خشم و قضاوت" و ساخت فیلمهای سینمایی "ساعت 25" و "قتل آنلاین" را در کارنامه دارد، در مجموعه آثارش بیشتر به مضامین ماورایی توجه داشته و نگاهی به آثاری که در آنها به گونههای مختلف حضور یافته، این وجه را تأیید میکند.
او این بار برای خروج از دایره بسته مضامین آشنا، به سوی قصهای رفته که ادامه منطقی آثارش نیست ولی امتیاز تجربه گرایی را برای خود حفظ میکند. فیلم "بدل" از جنس آثاری است که به نوعی به طبقه فرودست جامعه میپردازد و مشکلات و معضلات طراحی شده برای قهرمان و قشر محوری فیلم را به نوعی زائیده فقر و محرومیت موجود میداند.
رضا (حمیدرضا پگاه) جوانی است که چوب رفاقت را خورده و زندان رفته است. قصه مقطعی از زندگی او را انتخاب کرده که رضا از زندان آزاد شده و به امید فاصله گرفتن از روابط و مناسبات گذشته قصد حمایت از خالهاش (فریده سپاه منصور) را دارد که تنها بازمانده خانواده است. اما در همان اولین گام نیاز دراماتیک رضا با موانعی متعدد مواجه میشود که او را در مقام انتخابی مشکل قرار میدهد.
رضا به عنوان قطب مثبت و قهرمان برای قرار گرفتن در موقعیت کشمکش و به نوعی حرکت برخلاف میلش، نیاز به یک مانع یا طراحی قطب منفی دارد که این پتانسیل در شخصیت جلیل (محمدرضا داودنژاد) متمرکز شده است. جلیل به عنوان خلافکاری با ظاهر مقبول که دست در معامله و کارهای خلاف و غیرقانونی دارد، بهترین گزینه برای قدرتنمایی در مقابل رضا و در واقع قرار دادن او در منگنه شرایط است. کاراکتری که برآمده از این نوع زندگی و این جنس روابط است.
در واقع وجه بیرونی و عینی دادن به آرزو و نیازهای درونی رضا در شمایل قهوهخانه میتواند یک طراحی کارکردی باشد که به این ترتیب انگیزههای او را در تضاد با اتفاقات موجود قرار میدهد. به این ترتیب بازگرداندن سند قهوهخانه که به واسطه سهل انگاری پسرخاله (مهدی صبایی) در ازاء وام در دست جلیل است، شرایطی را پدید میآورد تا رضا به ناچار قسمش را بشکند و دوباره وارد رابطه و معامله با جلیل شود.
در این میان خط فرعی که قرار است رضا را وارد یک بازی جدید کند، از جنسی آشنا و درباره جابجا شدن یک محموله عتیقه آثار فرهنگی از کشور است. هر چند این خط فرعی به واسطه رابطه پسرخاله با طلعت (نگین صدق گویا) دختری از طبقه مرفه حاصل شده، ولی در ادامه قرار است این خط آشنا تا حدی تازه شود و در عین حال زمینهای برای ورود خط فرعی دیگر فراهم کند.
حضور زن رئیس باند قاچاق به عنوان کلفت کر و لال خانه اعیانی از تمهیداتی است که تا جایی جواب میدهد و گرهگشایی خاص را برای یک بعدی نشدن این مناسبات و روابط تدارک میبیند. از وجهی دیگر راهی که رضا برای خروج عتیقه از مرز طراحی می کند، هر چند بدون مقدمه است ولی منجر به ورود خط فرعی پیرمردی به ظاهر کور به نام طالب (رحمان رضایی) به قصه میشود که به تدریج این خط فرعی پررنگ و برجسته شده و بدل به تم اصلی فیلم میشود.
خط فرعی که بنا به نیاز کاربردی قصه به گونهای کوتاه به آن پرداخته میشود و به نوعی سفر به کربلا و کربلایی شدن واقعی را بدل به آرزوی نهان طالب کرده و در ضمن آن به گونهای کوتاه به گذشته و عشق پنهان و بینا بودن او هم پرداخته میشود که کوتاه و در حد نیاز قصه است.
فیلم "بدل" به جهت انتخاب بازیگران هم سعی بر آشناییزدایی از ذهنیت مخاطب ندارد و با انتخاب بازیگرانی که حضور آنها در نقش کاراکترهای مختلف قابل انتظار است (جز پگاه)، به نوعی تفکر پشت شکلگیری کار را پررنگ میکند. این تفکر که به نظر میآید در شکلگیری فیلم "بدل" آنچه بیش از همه اهمیت داشته، ساخت فیلمی استاندارد مطابق با الگوهای آشناست و در واقع تعریف یک قصه آشنا مطابق با لزومات خاص و تعریف شده آن به نوآوری و آشنازدایی ارجحیت داشته است.
از این روست که چه در مضمون چه در کارگردانی و ... شاهد نگاه و حضور نوآورانه و خاص قابل انتظار این فیلمساز نیستیم چون خوب تعریف کردن یک قصه آشنا با جلوههایی از تازگی در لایههای زیرین، مهمتر از همه چیز بوده که همین هدف تعیین شده را هم به خوبی جوابگوست.
فیلم تلویزیونی "بدل" با نام قبلی "زائر" داستان جوانی به نام رضاست که پس از آزادی از زندان به خاطر حفظ قهوهخانه خالهاش مجبور به همکاری با مردی به نام جلیل میشود تا یک محموله عتیقه را از کشور خارج کنند. در این فیلم پگاه، صبایی، صدق گویا، رحمان باقریان، سپاهمنصور و داودنژاد بازی کردند. این فیلم جمعه 30 فروردین ساعت 16 از شبکه اول سیما پخش شد.
نظر شما