پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۳ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۱۷:۵۲

متن کامل/ تودیع وزیر اقتصاد -1

انتقاد دانش جعفری از نحوه تصمیم گیریهای اقتصادی دولت

انتقاد دانش جعفری از نحوه تصمیم گیریهای اقتصادی دولت

داوود دانش جعفری در مراسم تودیع خود از وزارت امور اقتصادی و دارایی، به انتقاد شدید از نحوه تصمیم گیریهای دولت پرداخت.

به گزارش خبرنگار مهر، بخش اول متن کامل اظهارات داوود دانش جعفری در مراسم تودیع خود از وزارت امور اقتصادی و دارایی که علاوه بر قرائت آن در اختیار خبرنگاران قرار گرفته ، به شرح ذیل است:

سلام به روح پرفتوح حضرت امام راحل،

با آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت برای مقام معظم رهبری

با عرض ارادات به کلیه همکاران اقتصادی

معمول این نوع جلسات این است که آمار عملکرد بدهیم. من به نظرم رسید این زحمت روتین را به روابط عمومی بدهیم و یا حداقل من خیلی مختصر در این رابطه وارد شوم تا اینکه وقت بیشتری برای طرح مسائل مهمتر باشد.

مهمترین ویژگی عملکرد من این بود که در دوره ای مسئولیت پذیرفتم که ناهمواری های بسیاری برای انجام کار وجود داشت و خیلی از مسائل غیر قابل پیش بینی بود:

اول- نسبت به تجربه گذشته کشور و یا آدمهایی که تجارب خوبی داشتند نظر مثبتی وجود نداشت و حداقل این بود که با ابهام به آن نگریسته می شد. این در حالی بود که هنوز نقشه راه برای آینده موردنظر نیز آماده نشده بود. بسیاری از مفاهیم پذیرفته شده علم اقتصاد در دنیای امروز از قبیل تاثیر نقدینگی در تورم و یا چگونگی تقسیم کار مطلوب بین دولت و مردم زیر سئوال بود. به برنامه چهارم به عنوان سندی لازم الاتباع نگاه نمی شد، این در حالی بود که هیچ تلاشی برای تغییر آن نیز نمی شد.

دوم - مسایل جنبی دست چندم کشور که اصولا اهمیت نداشتند در شرایطی ، تبدیل به مسئله دست اول کشور می شدند . مثل تعیین ساعت کار بانکها که ماهها ما را به خود مشغول کرد.

در مسایل جاری و اجرایی دستگاههای وابسته، نیز ما همواره شاهد فعالیت گروههای فشار بودیم که سعی می کردند با اطلاع رسانی غلط حرکت امور را در جهت موردنظر خود تغییر دهند. در موارد زیادی پیامکهای دسته جمعی قبل از رسیدن حکم به ما دریافت می شد. در حالی که در موارد زیادی به اقتصاد کشور آسیب می رساندند.

سوم- دولت به دلایل متعدد با حوزه پیرامونی خودش دچار مسئله می شد و این فضای سنگین بر کار دستگاههایی مثل وزارت امور اقتصادی و دارایی سایه افکنده بود. مسایلی که هنوز هم بسیاری از آنها حل نشده است.

- مشکل با مجلس.

- مشکل با مجمع تشخیص مصلحت.

- مشکل با اشخاص خاص.

- مشکل با صدا و سیما.

- مشکل با روزنامه ها.

- مشکل با نامزدهای رقیب در انتخابات قبلی ریاست جمهوری.

- مشکل با نامزدهای بالقوه در انتخابات دهم.

- و دهها مسئله دیگر که قابل ذکر نیست.

این مسایل هر کدام به تنهایی کافی بودند که حرکت تند و سریع و پرشتاب را از دستگاههای اجرایی بگیرند.

چهارم - در طول این دوره به نظر می رسید مهمترین برنامه دولت مبارزه با برنامه تحریم فزاینده مالی آمریکا علیه ایران باشد و قاعدتا ما می بایستی همه توان خود را حول این محول بسیج می کردیم.

ما وارد یک بازی سنگین و نفس گیر شطرنج با وزارت خزانه داری آمریکا شده بودیم. آنها یک معاون صهیونیست خود را به نام "استوارت لوی" مامور متوقف کردن اقتصاد ایران نموده بودند. این فرد شخصا به اکثر کشورهای دنیا سفر می کرد و با اشخاصی که از نظر تشکیلاتی  چند رده پایین تر از او بودند هم ملاقات می کرد.

اول از طریق تشویق و تطمیع تقاضای همکاری بر علیه ایران می کرد و اگر به نتیجه نمی رسید با تهدید کار خود را دنبال می کرد. به لطف خدا در سال گذشته موفق شدیم روی حریف را کم و او را مات کنیم. در حالی که خیلی زودتر باید این کار را می کردیم. آنها تحریم مالی بانکی علیه ما به راه انداختند تا تجارت خارجی ما را متوقف کنند ، اما ما نگذاشتیم و مردانه ایستادیم. در این دوره مدیران شایسته ای ظهور کردند و زندگی خود را در این راه فدا کردند. باید از آنها به عنوان یک قهرمان ملی ستودنی یاد کرد. افرادی مثل آقای درخشنده که نگذاشت بانک سپه ، این بانک مهم کشور در این فشارها دچار افت شود.

علیرغم همه فشارهایی که به ما وارد شد ما نگذاشتیم طرح شیطانی لطمه زدن به اقتصاد کشورمان عملی شود و تجارت بین المللی پرشتاب نیز به راه خود ادامه داد.

- در سال گذشته خوشبختانه میزان صادرات نفت و گاز به حدود 61 میلیارد دلار رسید.

- میزان صادرات غیر نفتی با احتساب میعانات گازی به حدود 21 میلیارد دلار رسید.

- میزان واردات ما نیز به 48 میلیارد دلار رسید.

بدخواهان شکست خوردند و اقتصاد ما به راه تعالی خودش ادامه می دهد. البته باید اذعان کرد که به مردم فشار آمد. اما چه باید کرد؟ جنگ اقتصادی را دشمن آغاز کرده بود. همانطوری که صدام جنگ نظامی را آغاز کرد و طبعا در جنگ وظیفه ما دفاع بوده است.

آنچه که در این کارزار ابهام انگیز است، اینکه در این دوره که بیشترین فشار خارجی به نظام مالی کشور وارد می آمد به ویژه در بخش بانک و بیمه، عده ای نیز در داخل با نقد غیر منصفانه موجبات تضعیف آن را فراهم می نمودند.

انتقادهایی که می شد گاهی به اتهام و شبهه ربوی بودن بعضی از عملیات بانکی، گاهی به خاطر بالا بودن سود بانکی، گاهی برای تبدیل بانکها به بانک قرض الحسنه،گاهی به دلیل داشتن ارتباط سیاسی بعضی از مدیران با بعضی از اشخاص با نفوذ، گاهی  به خاطر معوق شدن بازپرداختها، گاهی  به خاطر دادن تسهیلات به اشخاص خاص، گاهی به خاطر ندادن تسهیلات کافی به طرحهای مورد نظر دولت.

داستان بیمه ایران هم برنامه ای بود که در نهایت همه مطلع شدند، اما موجبات تضعیف نظام بیمه ای کشور را فراهم نمود.آتش تهیه این حملات عموما از طرف کسانی ریخته می شد که حتی یک روز هم سابقه فعالیت در نظام بانکی و بیمه ای کشور را نداشتند و صرفا با برداشتهای غیر اجرایی خود عملکرد این مجموعه ها را نظاره می کردند.

عده ای سعی می کردند با اعمال نظرهای مختلف در ظاهر تحولی بوجود آورند ولی ما عملا مشاهده کردیم که آنها دارند این مجموعه های ارزشمند را از کار می اندازند. زیرا که طرحی جایگزین نداشتند و صرفا از وضع موجود ایراد می گرفتند.

در هر صورت نظام بانکی در این دوره به صورت مستمر تحت فشارقرار داشت. من وقتی نگاه آنها را به نیمه خالی لیوان دیدم، جلوی آنها ایستادم و اجازه ندادم جلوتر بروند، زیرا فکر می کردم این نوع برنامه ها فراتر از وظیفه یک دستگاه است و باید برای انجام آن توافق ملی و حتی قانون وجود داشته باشد. به یاد ایده انحلال ارتش افتادم که عده ای در آن موقع چه ها برای آن می گفتند ولی امام چگونه مسئله را با دوراندیشی هدایت کرد و آن وقت دیدیم که همین ارتش در دوره دفاع مقدس چه خدمات ارزنده ای به انقلاب اسلامی نمود. صیاد شیرازی ها هدیه همین ارتش بودند.

در طرح مربوط به انحلال سازمان برنامه هم دیده بودم که این اقدام حساب شده نبود و جز ایجاد سرخوردگی و یأس برای کارکنان این سازمان عظیم اثر دیگری نداشت.

از ویژگی های دیگر این دوره هیجانی، این بود که هر کس به خود اجازه می داد در مسائل کلان اقتصادی کشور دخالت کند. نمی دانم چه فایدهای از این کار می بردند.

یک بار آقای دکتر رحیمی رئیس کل دیوان محاسبات در یک مصاحبه داخلی - خارجی اعلام نمود که یکی از قراردادهای نفتی که در دولت قبل منعقد شده است، مسئله دار است و لذا باید این قرارداد را که 20 میلیارد خسارت به کشور می زند لغو شود. هم من و هم وزیر نفت جداگانه با ایشان صحبت کردیم و گفتیم این نحوه رفتار شما با قراردادهای بین المللی حیثیت ما را زیر سئوال می برد و دیگر در بستن قراردادهای جدید به ما اعتماد نمی کنند. اگر اشکالی وجود دارد باید آن را رفع کرد ونه اینکه بامصاحبه مطبوعاتی هو و جنجال راه بیاندازیم. از طرف دیگر دلیلی وجود ندارد که قبل از اینکه این پرونده رسیدگی شده باشد و حکمی صادر شده این بحث ها رسانه ای شود.

ایشان خیلی ساده گفت: "من از شما دستورنمی گیرم." بعد از آن با هیئت رئیسه مجلس صحبت کردم و خوشبختانه آنها با روشهای خود، فتیله این بحث را پایین آوردند. به نظرم می رسد ریشه این هیجانات بر می گردد به یک سری اطلاعات کارشناسی نشده یا پردازش نشده که بدون بررسی به مراجع بالاتر می رسد.

به قرار اطلاع در قسمت بازرسی رئیس جمهور افرادی نفوذ کرده بودند که جزو ناراضی های دستگاهها بودند . عده ای هم بودند که صلاحیت پذیرش شغل را نداشتند، به طور مثال معاون اقتصادی بازرسی یک دامپزشک بود. قاعدتا اشراف او به مسائل اقتصادی نمی تواند بالا باشد.

این افراد با دسترسی محدودی که داشتند، به خوداجازه می دادند در مسائل پیچیده گزارش تهیه کنند و با دسترسی آسانی که به مقام بالا داشتند، ذهنیت کارشناسی نشده خود را منتقل کنند. اینها مدیران بالای دستگاههای اجرایی، حتی وزرا را نیز که منتخب مجلس رئیس جمهور بودند و از مجلس رای اعتماد گرفته بودند، به راحتی زیر سئوال می بردند و در موارد بسیاری باعث شکل گیری مدیریت دوگانه یا موازی در دستگاه.

البته تهیه این نوع گزارشات فقط مختص بازرسی رئیس جمهور نبود و از اشخاص درون دستگاهها هم استفاده می شد. گاهی باتشویق و گاهی هم با تهدید. ولی ویژگی همه این گزارشات این بود که با رئیس دستگاه مشورت نمی شد و به یکباره تصمیم بر علنی شدن گزارش می گرفتند.

یکبار نامه آوردند که کلیه مدیران شعب خارجی بانکها به دلیل اینکه بازنشسته هستند باید برکنار شوند. کی؟! موقعی که تحریم بانکی شروع شده بودیم! یکبار نامه آوردند که گروهی از مدیران سطح میانی بانکها به دلیل حرف گوش نکردن باید برکنار شوند. از شش ماه قبل فشار برای برکناری بی دلیل آقای درخشنده، این جانباز فعال که الحق نقش برجسته ای در بازسازی بانک سپه شروع شد ولی من همه اینها را علیه منافع ملی می دانستم و لذا همکاری نکردم.

فشار بیمه ایران، از ناحیه دیگر اعمال شد . یک گزارش ساده در مورد تخلف مدیران قبلی بیمه ایران که در دوره من هم نبود، به زودی تبدیل به یک مسئله ملی شد و بعد جمع کردن موضع چقدر نیرو برد!

در همین سخنرانی اخیر قم نیز که بازتاب وسیعی داشت، ریشه های این نوع گزارشات غیر کارشناسی که بدون چک کردن به مراجع  بالاتر رسیده به راحتی  قابل مشاهده است. در جلسه دولت با جناب آقای دکتر صحبت کردم و گفتم طرح این بحثها به کشور آسیب می رساند.

ایشان گفتند منظور من این بوده که مشکلات نظامهای مالیاتی، گمرک و بانک را بشکافم و قصد دیگری در کار نبوده است. با این حال وقتی بعدا به مطلب دقیق شدم، همان نگرانی که داشتم، بیشتر شد. اولا هیچیک از روسای گمرک، مالیات و یا دخانیات از مسائل مطروحه باخبر نبودند و ایرادات اشاره شده جملگی قابل خدشه است.

به گزارش مهر دانش جعفری افزود: به طور مثال همه می دانند که در حال حاضر واردات سیگار در کشور کاملا آزاد است و هیچ امتیاز انحصاری به کسی داده نشده است. 21 شرکت بزرگ و کوچک، بازار واردات رسمی سیگار ایران را در اختیار دارند و در سال 1386 حدود 300 میلیون یورو واردات داشته اند. چطور ممکن است فردی برای گرفتن مجوز واردات سیگار که هیچ مانعی هم برای آن وجود ندارد، حاضر باشد 5 میلیارد حق حساب بدهد؟! این بحث منطقی به نظر نمی رسد؟ و با این مطلب که گفته شد دو کارخانه مثل هم که هر دو یک چیز تولید می کنند و به یک اندازه تولید خود را فروخته اند، چرا از یکی 300 میلیون تومان و از دیگری 3 میلیون تومان مالیات گرفته اند؟!

بررسی های انجام گرفته نشان می داد چنین موضوعی هیچ سابقه ای در سازمان مالیاتی ندارد. تازه نظام مالیاتی ما بر اساس فروش نیست که هر دو به یک اندازه مالیات بدهند. در نظام مالیاتی ما، بر اساس درآمد (یعنی فروش منهای هزینه) مالیات تعیین می شود. این امکان وجود دارد که هزینه دو کارخانه به هر دلیل متفاوت باشد. ای کاش جزئیات موضوع قبلا مورد بررسی دستگاه مربوطه قرار می گرفت و این طور شتاب زده عمل نمی شد!

در مورد دخالت بانکهای خصوصی و موسسات اعبتاری در بازار مسکن نیز تاملاتی وجود دارد ! رشد مانده تسهیلات بانکهای خصوصی در بخش مسکن در سال 1386 فقط 16 درصد بوده است.

به طور کلی باید توجه داشت که برای تحلیل مشکلات بخش مسکن باید خیلی از نکات رامورد توجه قرار دهیم. پرسیدند: چه کسی می گوید افزایش تولید بد است؟!

گفتم : افزایش تولید خوب است ولی باید توجه داشت که تا موقعی که تولید به بهره برداری نرسیده باشد، این فعالیت تورم زا خواهد بود.از طرف دیگر سئوال اینجاست که وقتی هزاران طرح نیمه تمام داریم، چه ضرورتی دارد که طرح جدیدی را شروع کنیم.

قاعده اقتصادی می گوید اگر یک میلیارد تومان پول داشته باشیم و با آن فقط یک طرح را در یک سال می توان به پایان برد، وقتی دو طرح را شروع می کنیم- البته باقصد خدمت - حتما به زودی در خواهیم یافت که هر دو طرح در پایان سال فقط می توانند 50 درصد پیشرفت فیزیکی نمایند و لذا مردم را برای یک سال از بهره برداری از همان یکطرح اولی محروم کرده ایم.

نکته دیگر اینکه عمده افزایش تقاضای مسکن مربوط به افزایش تقاضای واقعی با نیاز واقعی نیست و بلکه بخش اصلی را تقاضای سوداگرانه با هدف سرمایه گذاری برای فروش مسکن تشکیل می دهد.  

بگذاریم یک داستان واقعی را برای شما بازگویی کنم:

سال گذشته خانم من برای نیاز دندانپزشکی، پیش یک خانم دکتری می رفت ، بعد از جلسه خانم دکتر برای من پیغام داده بود. محتوای پیام این بود:

"من 300 میلیون تومان پس انداز دارم. آقای دکتر دانش جعفری مرا راهنمایی کند، با این پول چه باید بکنم؟ او گفته بود علاقمند به تولید است ولی حوصله دوندگی ندارد. از طرفی نمی داند راه و روش تولید چیست؟" و در خاتمه گفته بود "اگر دکتر دانش جعفری جواب مرا ندهد، مجبورم برم یک تکه ملک بخرم".

این واقعیت اقتصاد ماست، چرا نمی خواهیم آن را بپذیریم.

حتی من در همین وزارتخانه بایک پدیده مشابهی برخورد کردم. چند نفر از کارمندان ما با ابتکار خودشان جمع شده بودند هر کدام از 100 هزار تومان تا چند میلیون گذاشته بودند و یک آپارتمان مشاع خریده بودند و گذاشته بودند تا قیمت بالا برود.

در همان گزارش عملکرد 9 ماهه بانک مرکزی می گوید در حالی که در سال گذشته نرخ بازدهی اوراق مشارکت 5/15 درصد بوده است؛ اما نرم بازدهی سهام 0/19 درصد، تغییرات قیمت سکه بهار آزادی 1/7 درصد، تغییر قیمت دلار  1/1 درصد ودر ضمن شاخص قیمت زمین در مناطق شهری؛ 2/43 درصد تغییر داشته است. و از طرف دیگر خیلی از بازارهای سنتی ما که مردم کوچه و بازار در آن سرمایه گذاری می کردند مثل خودرو و تلفن همراه اخیرا جاذبه ندارد.

بنابراین طبیعی است که تقاضاهای سوداگرانه، به بخش مسکن روی آورد، زیرا سودآوری آن در مقایسه با بقیه فعالیتها بالا بوده است."

بخش دوم صحبتهای دانش جعفری تا لحظاتی دیگر منتشر می شود...

کد خبر 670208

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha