پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۶ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۱۳:۵۶

نگاهی به "توفان تگرگ" /

جذابیت تگرگ‌های غول‌پیکر

جذابیت تگرگ‌های غول‌پیکر

فیلم خارجی "توفان تگرگ" ساخته نیکل کینسلا با حرکت بر مسیر الگوهای آشنا به نوعی از قواعدی از پیش تعیین‌شده تبعیت کرده و تعلیق و جذابیتی ورای نشان دادن تگرگ‌های غول‌پیکر برای مخاطب ندارد.

به گزارش خبرنگار مهر، این فیلم هر چند از تولیدات دهه اخیر تلویزیون آمریکا محسوب می‌شود، ولی به واسطه حضور مولفه‌های آشنا و از پیش تعیین شده در ساختار کلی اثر به فیلمی کهنه‌تر از زمان خود می‌ماند.

خواه ناخواه مدیوم تلویزیون در آمریکا هم مانند کشور خودمان بیشترین تأثیر را بر ساختار و مضمون این آثار می‌گذارد و فیلم "توفان تگرگ" بهترین نمونه این وجه است. فیلمی که بخصوص با وامداری به الگوی آشنای داستانی برای مخاطب این دهه که آثار مدرن، جدید و تجربه‌گرا را دیده، تولید این آثار تکراری را حتی در عرصه تلویزیون زیر سوال می‌برد.

فیلم با نسخه‌برداری نعل به نعل از الگوی کلاسیک و یا مدل آشنای سید فیلدی، کاملاً منطبق بر اصول دراماتیک کاشت، داشت و برداشت طراحی و اجرا شده و اینگونه است که یکبار دیگر اهمیت رویکردهای مدرن در فیلمسازی و بخصوص شیوه‌های روایی در عرصه تصویر ضروری به نظر می‌رسد.

یک خانواده در موقعیت اولیه خاص تصویر می‌شود که یک حادثه در گذشته، مادر را نسبت به مسئولیت پذیری پدر دچار تردید کرده و او که یک پزشک است خود را به تنهایی مسئول حمایت و مراقبت از سلامت فرزندان و آسایش خانواده می‌‌داند. این وجه بخصوص در رابطه متقابل زن و مرد سوءتفاهماتی را ایجاد کرده است.

آسیب‌پذیری جدی روابط در این خانواده از همان ابتدا به ساکن در دیالوگ‌های جاری بین آنها آشکار می‌شود، جایی که دختر و پسر خانواده با وجود قول و رضایت پدر نمی‌توانند به کوهنوردی و حراجی خودرو بروند چون مادر دیگر به تصمیم گیری‌های مرد برای مصلحت خانواده اطمینان ندارد.

هر چند این وجه در نوع دیالوگ های رد و بدل شده میان آنها نمود پیدا می‌کند اما طبق همان الگوی آشنا ریشه در اتفاقی در گذشته خانواده دارد که موجب شده پسر کوچکشان دچار آسیب دیدگی کلیه شود. این چینش اولیه با توجه به حساسیت‌های مادر و شکافی که در رابطه او و شوهرش ایجاد شده، به سرعت این کد را در اختیار مخاطب می‌گذارد که با طراحی موقعیتی بحرانی قرار است این شکاف آسیب شناسی شده و مادر را به نوعی بازنگری وادارد.

در چنین موقعیت‌های آشنا که قرار است اجبار موقعیت، آدم ها را در مسیری غیرقابل پیش بینی قرار دهد تا در واقع روند تغییر و تحول آنها به گونه‌ای نمایشی و دراماتیک فشرده شود، حوادث و بلایای طبیعی نقشی عمده به عنوان کاتالیزور بر عهده دارند. چند فیلم سراغ دارید که در آنها زلزله، طوفان، سیل، آتش سوزی و ... موجب نزدیک شدن آدمها به هم و رفع سوء تفاهم‌ها و مشکلات حل نشدنی آنها شده است؟

در فیلم "توفان تگرگ" با توجه به نام مستقیم آن قرار است تگرگ‌های غول آسا این شرایط اضطراری و غیر قابل پیش‌بینی را برای آدم‌های قصه فراهم کنند. بعلاوه یک خط داستانی اولیه هم از ابتدا به گونه‌ای تنیده شده که با تلفیق آن با این حادثه محوری، به گونه‌ای مسئله و نیاز دراماتیک این خانواده در تعامل با توفان تگرگ قرار بگیرد و به گفته آنها تنها ناظر این اتفاق نباشند.

همان کد گذشته کمک می‌کند تا مشکل کلیه پسر خانواده ایجاد ماجرا کند. یک هواپیمای کوچک که در حال انتقال یک کلیه سالم برای پیوند زدن به اوست، گرفتار همین توفان و تگرگ می‌شود و ... اینجاست که تگرگ و مشکل خانواده به هم گره خورده و موقعیتی چیده می‌شود تا در یک فرصت فشرده شده، همه مشکلات و مسائل بیرونی و درونی خانواده در تعامل با یکدیگر قرار بگیرند.

زن در شرایطی قرار می‌گیرد که متوجه سختگیری‌های خود نسبت به بچه‌ها و شوهر می‌شود و مقصر دانستن او را در این سال‌ها واکنشی احساسی و غیرمنطقی می‌بیند. به این ترتیب که پدر خانواده مسئولیت‌پذیری خود را در نجات بچه‌ها از موقعیت‌های گرفتار شده به اثبات می‌رساند.

در واقع توفان تگرگ هر از چند گاهی که موقعیت چیده شده کارکرد و نقش نمادین خود را در رابطه ایجاد شده به اتمام می‌رساند، به گونه‌ای بیرونی وارد عمل می‌شود تا موقعیت را از سکون خارج و یک گره دراماتیک دیگر را ایجاد و بلافاصله حل کند.

به این ترتیب مخاطب تلویزیونی می‌تواند خیالش از این بابت راحت باشد که بی‌ثباتی که در میانه فیلم به موقعیت و فضای موقعیت و خانواده محوری حاکم شده، به واسطه حضور تگرگ‌های غول پیکر به نوعی حل و فصل شود و در انتها هم مشکل بیرونی و جسمانی خانواده که بیماری پسرک است به پایانی خوش برسد و هم رابطه مختل شده خانواده بخصوص با تغییری که در دیدگاه مادر ایجاد می‌شود، به سرانجامی با ثبات برسد.

به نظر می‌آید از فیلمی که مطابق با الگوهای آشنا و امتحان پس داده آنهم در مدیوم تلویزیون ساخته شده، نمی‌توان انتظاری بیش از این داشت. اما جایگاه خرید، دوبله و پخش چنین آثاری در تلویزیون وطنی جای سوال دارد. با توجه به پر و پیمان بودن باکس تولید تله فیلم های وطنی و در عین حال هدف روشن ارتقاء سلیقه مخاطب با پخش فیلم‌های جدید در رسانه ملی، پخش چنین فیلمی در شب تعطیل از شبکه اول سیما و آنهم در زمان آشنای پخش برنامه "سینما یک" سوال برانگیز است.

فیلم تلویزیونی "توفان تگرگ" محصول 2003 آمریکا با کارگردانی نیکل کینسلا پنجشنبه پنجم اردیبهشت ساعت 22 در قالب برنامه سینما یک از شبکه اول پخش شد. در خلاصه داستان فیلم "توفان تگرگ" آمده است: پسربچه‌ای به نام جیسن (مایلز جفری) مشکل کلیه دارد و قرار است با هواپیما برای او کلیه‌ای اهدایی فرستاده شود. هواپیما حامل این کلیه در توفان تگرگ سقوط می‌کند و ... تاد مگینلی، لیندا پرل، استیسی کیچ و نیکل پیجی دیگر بازیگران فیلم "توفان تگرگ" هستند.

کد خبر 671627

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha