خبرگزاري مهر- سرويس بين الملل : منابع خبري از حضور شماري از صهيونيستها به عنوان كارگر در منطقه باستاني بابل خبردادند كه زير نظر چهار خاخام يهودي و با همكاري نيروهاي لهستاني مستقر در منطقه به كشف آثار و ابنيه تاريخي شهر حله پرداخته اند.
لازم به ذكر است منابع خبري جهان عرب از جمله روزنامه الشرق الاوسط و برخي مطبوعات مصري و عربستاني از زمان اشغال عراق تاكنون اخبار فراواني در خصوص حضور كاروانهاي مختلف حامل تجار، جهانگردان و مزدوران سازمان جاسوسي رژيم صهيونيستي (موساد) با نظارت و حمايت آمريكائيان داده اند.
رفت و آمدهاي گسترده و محرمانه صهيونيستها به مناطق مختلف عراق بويژه شمال آن كشور، پس از اشغال عراق توسط نيروهاي ائتلاف با عكس العملها و واكنشهاي متفاوتي روبرو شده است چرا كه حمايت همه جانبه نظاميان آمريكايي و تلاش آنها در مخفي نمودن انگيزه هاي سفر اين گروههاي باستان شناس به عراق كه براي كشف آثار مرتبط با تاريخ يهود به آن كشور سفر كرده اند، عليرغم رعايت تمامي ملاحظات نظامي و امنيتي با بيداري و واكنش منفي مردم و ادارات مربوطه مواجه شده است.
در خبرها آمده كه موساد در تلاش است تا با بهره گيري از نيروهاي خود و اجير نمودن افراد عراقي در يك فعاليت گسترده و سازماندهي شده هزاران قطعه از آثار باستاني و تاريخي عراق را به فلسطين اشغالي انتقال دهد.
اين آثار كه مربوط به دوران حمورابي و همچنين دوران پادشاهي بخت النصر پادشاه بابل است و از لحاظ تاريخي از آثار نفيس و كم نظير به شمار مي رود مدتها قبل بعنوان بخشي از مدرك و دليل حضور يهوديان در اين منطقه توسط يهوديان به سرقت رفته وبا كاميون به بصره منتقل و سپس از آنجا با كشتي به فلسطين اشغالي برده شده است.
جالب است بدانيم هيات هاي باستان شناسي رژيم صهيونيستي بلافاصله پس از سقوط صدام از موزه هاي قديمي شهرهاي بغداد، نينوا و بابل و موصل با حمايت نيروهاي اشغالگر بازديدهاي محرمانه اي را بعمل آوردند تا در آن با آثار باستاني عراق بويژه آثار داراي ارتباط با تاريخ يهود از نزديك آشنا شوند.
در همين رابطه يك مسوول عراقي كه نخواست نامش فاش شود اظهار داشت اطلاعات موجود نشان مي دهد كه بسياري از آثار ارزشمند قديمي عراق كه در خلال جنگ به سرقت رفته بود، هم اكنون در شهرهاي فلسطين اشغالي به فروش مي رسد و فعاليت گسترده موساد در منطقه شمال عراق به حدي است كه آنها مي كوشند اين منطقه را به عنوان پايگاهي در راستاي منافع خود تبديل نمايند.
دور جديد فعاليت صهيونيستها در حفاري و كشف آثار باستاني منطقه بابل كه توسط نيروهاي لهستاني با يك كمربند ايمني محاصره شده است و هيچ كس اجازه ورود به اين محل را ندارد نشانگر اين موضوع اساسي است كه آنها در پي يافتن آثار و منابعي از تاريخ گذشته خود مي باشند كه بنوعي نشان دهنده حضور و مشاركت در اين منطقه تاريخي است. حتي برخي معتقدند آنها به دنبال يافتن علائم و نشانه هايي از بازار بزرگ يهوديان كه در زمان بابلي ها در اين منطقه وجود داشته، دست به چنين اقداماتي مي زنند.
كليه اين اقدامات در شرايطي انجام مي شود كه آثار باستاني شهر بابل اكنون به عنوان منطقه حفاظت شده نيروهاي اشغالگر توسط لهستانيها اداره مي شود و مردم و مسوولين عراقي از آنها خواسته اند تا ضمن حفظ آثار باستاني از اين منطقه خارج شوند ولي تاكنون هيچ اقدامي عملي و جدي در اين باره صورت نگرفته است.
با اين حال تمامي اقدامات صورت گرفته از زمان اشغال عراق تاكنون توسط صهيونيستها از حضور فيزيكي، خريد زمين، طرح ادعاهاي ارضي و فعاليتهاي جاسوسي همگي نشان دهنده اين است كه رژيم صهيونيستي با توجه به طرحهاي توسعه طلبانه خود در منطقه خاورميانه به دنبال اهداف و منافعي است كه در راستاي طرحهاي بلند مدت آن رژيم و معنا و مفهوم يافته و مي يابد.
طرحهايي همانند خاورميانه جديد، از نيل تا فرات، سرزمين موعود از جمله اهداف بلند مدت رژيم صهيونيستي است كه آن رژيم مي كوشد در زمانهاي مختلف و به بهانه هاي گوناگون و با اعلام و پيگيري آن به اهداف خود برسد به همين جهت در شرايط فعلي كه رژيم صهيونيستي از دو بعد داخلي و خارجي در بحران بسر مي برد و از بعد داخلي كه بحران هويت گريبانگر آن شده و حكومت شارون در برقراري امنيت و آسايش و رفاه شهروندانش با مشكلات عديده مواجه گرديده است، اين موضوع مي تواند تا حدودي به كاهش التهابات و هيجانات آن جامعه بيانجامد.
آنچه مسلم است اينكه شهروندان رژيم صهيونيستي در پي مقاومت جانانه مردم فلسطين به دليل دفاع از كيان و حيثيت و هويت خود تا مرز جان در برابر يك سوال عمده و اساسي قرار گرفته اند كه اين همه جنگ و خونريزي و جنايات و ترور براي چيست؟
در برابر اين سوال تمامي رهبران و مقامات جنگ طلب رژيم صهيونيستي ادعا دارند كه آنها براي بازپس گيري سرزمين مقدس پدري خود مي جنگند ولي تاكنون نتوانسته اند افكار عمومي جهاني و مردم خود را براي اين جنگ بخوبي توجيه نمايند و لذا بحران هويت و سرگشتگي و ايجاد شكاف بين نسلهاي مختلف تا آنجا پيش رفته است كه بسياري از سربازان از جنگ خودداري كرده، بسياري از خلبانان به عمليات بمباران نمي روند، قريب به اتفاق مهاجرين در فكر بازگشت به سر زمينهاي اصلي خويش وانجام مهاجرت معكوس بوده و بسياري از مردم نيز از رهبران خود در برابر سيل هجمات خونين عليه مردم بي دفاع فلسطين سوال مي برند. در اين حال است كه بن بست عقيدتي و راه گريز رواني، عاطفي و يافتن يك لنگرگاه اطمينان بخش مي تواند به اضطرابهاي رهبران رژيم صهيونيستي در اين شرايط سخت تا حدودي تسكين دهد.
شايد سنگواره هاي بجاي مانده از گذشته سرزمين عراق با ترفندها ،تحريفها و جنجالهاي ساختگي خاخانهاي يهودي بتواند براي لحظاتي رهبران افراطي رژيم صهيونيستي را آرام سازاد و ليكن اين آرامش چندي بيش دوام نخواهد داشت.
نظر شما