۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۱۱:۳۱

دکتر قراملکی در گفتگو با مهر:

مطهری متکلمی فیلسوف و در عین حال مدافع دین بود

مطهری متکلمی فیلسوف و در عین حال مدافع دین بود

استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران معتقد است که استاد مطهری، بدون تردید، یکی از موثرترین متکلمان روزگار ما در فرهنگ معاصر اسلامی است که بنا به ‏تعریف غایی که خود از کلام ارایه می‌کند متفکری با دغدغه کلامی برای دفاع از دین است.

دکتر احد فرامرز قراملکی، استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی، در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت : استاد مطهری، بدون تردید، یکی از موثرترین متکلمان و الهیات پژوهان روزگار ما در فرهنگ معاصر اسلامی است. وی بنا به ‏تعریف غایی که خود از کلام ارایه می‌‏کند متفکری با دغدغه کلامی برای دفاع از دین است.

وی افزود: دکتر مطهری در قلمرو معرفتی با حفظ اصالت وحی توانست آموزه‏‌های آن را روشن، مستدل و معقول به مخاطبان وحی عرضه کند. بنابراین، نه تنها به‏ سؤالها پشت نمی‌کند و آنها را به کناری نمی‌نهد بلکه به نحو فعال و با خلاقیت به طرح مسائل کلامی ‏می‏پردازد. اگرچه مسائل کلامی بسیار فراخ دامن است یعنی هر آنچه را به مقبولیت آموزه‏های وحی نزد مخاطبان امروزی مرتبط باشد در بر می‌گیرد.

استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران در ادامه به مواردی که دغدغه استاد بود اشاره کرد و گفت: مسئله تبیین دینداری یا منشای پیدایش دین نزد بشر، مسئله کارکرد و نقش دین در شدن بشری، بنیان فرامین اخلاقی ‏و مبانی اخلاق، مسئله حجاب و حقوق زن به طور کلی، ماتریالیسم، علم و دین، مسئله دیگر ادیان، وحی، اعجاز و...علی ‏رغم تنوع از حیث تعلّق به گستره‌ های معرفتی و تمایز روشی در رسالت دفاع گرایانه استاد، در زمرة مسایل‏ کلامی اند.

دکتر قراملکی استاد مطهری را از حامیان و دوستداران حکمت متعالیه برشمرد و گفت: مطهری به دلیل تعلق به سنت حکمت متعالیه صدرایی، هرگز به نظام معرفتی و یا شاخه‌‏ای از دانش‌ها، مانند فلسفه، کلام، عرفان و... محدود نشد بلکه ورود به شاخه‏های مختلف در حوزه مطالعات دینی را فراتر از مفهومِ ‏چندرشته ‏ای به نحو مطالعات میان‌رشته‌‌ای سامان بخشید. آنچه در سامان‌بخشی اهمیت بنیادین دارد، اخذ مبانی و بنیان ‏نهادن روشمند مسائل بر آن مبانی است.

دکتر قراملکی معتقد است که هر نظریه‏‌ای سه گونه ثمر دارد: لوازم منطقی، آثار عینی که در زندگی فردی و اجتماعی‏ نمود پیدا می‌کند و نتایج‏ معرفتی. یکی از نظریه‏‌هایی که استاد مطهری سعی در تدوین و نظریه‌‏پردازی آن دارد، به طور مثال اعتقاد به فطرت برای انسان است. در واقع جستجو از نتایج معرفتی نظریه ‏فطرت در نظام کلامی استاد مطهری است. به تعبیر دقیق‌تر، نظریه فطرت نه تنها مبنای حل‏ مسائل فراوان است، بلکه محوری برای نظریه‌ پردازی در تفسیر و تبیین بسیاری از پدیدارها، رفتارها و آموزه‏‌های دینی ‏است.

وی همچنین افزود: علی‏رغم اهمیت زیرساختی نظریه فطرت در اندیشه استاد مطهری، این نظریه به صورتی غیرمدّون مطالعة ‏درون‏ دینی روی ‏آورد استاد است و نه روش وی. ایشان در اثبات نظریه فطرت از روش برون دینی یعنی فلسفی مدد می‌جوید. روش فلسفی ایشان آمیزه‌‌ای از روش تحلیلی منطقی و ارجاع به تجارب فلسفی همگان است. ناشی از یک‏ فکر فلسفی است که در همه افراد بشر است.

دکتر قراملکی در ادامه بحث به یکی دیگر از دغدغه های استاد مطهری در حوزه کلامی از منظر  ارزش معرفت‌‏شناختی اشاره کرد و گفت : یکی از مسائل جاودان فلسفی بحث از مسئله‌‏ای است که استاد مطهری آن را ارزش علوم و ادراکات می‏خواند و آن به ساده‏‌ترین تقریر این است‏: آیا آنچه ما با حس یا عقل خود می‏فهمیم‏ واقع و نفس‏ الامر هم همین ‏طور است که ما می‌‏فهمیم یا نه؟ مقالة سوم "اصول فلسفه و روش ‏رئالیسم" متفکل پاسخ به این مسئله است. این پاسخ مبتنی بر علوم فطری است و استاد مطهری در مقدمه و پاورقی‌های آن ارزش معرفت شناختی فطرت‏شناخت را به تفصیل بیان می‏کند و در مقام بحث از نظریه فطرت نیز به همین امر اشاره می‏کند.

استاد دانشکده الهیات و معارف اسلامی همچنین درباب خداشناسی نزد مطهری گفت : استاد مطهری، به حق مسئله خداشناسی را مهم‌ترین مسائل کلامی می‌‏داند. استاد، نه تنها وجود خدا بلکه اصل رستاخیز را آنگونه که قرآن عرضه می‏دارد، فطری می‏داند. اعتقاد به رستاخیز در مفهوم قرآنی که همان انا للَّه‏ و انا الیه راجعون است، فطری می‏باشد.

وی با تأکید بر این نکته که مطهری سعی در فهم فلسفی از اندیشه‌های دینی داشت گفت : مطهری نه فلسفه را در خدمت کلام می‌گیرد و نه اندیشه کلامی را در خدمت فلسفه می‌گیرد. مطهری به دلیل قایل بودن به پژوهش میان‌رشته‌ای به یک نوع تلفیق منسجمی از معرفت عقلی و معرفت دینی می‌رسد و نظام معرفتی را درست می‌کند که هم عناصر عقلی صرف و هم عناصر دینی صرف را دارد.

قراملکی افزود: اینکه ما داوری کنیم ایشان فیلسوف یا متکلم بوده است منوط به این است که الگوی پژوهشی مطهری را به‌دقت به دست بیاوریم. شکی نیست که ایشان عالم دینی بود و وظیفه خود می‌داند که از آموزه‌های دینی به‌جد دفاع کند اما از سوی دیگر همانند هر فیلسوفی در مقابل اندیشه‌های دینی تأمل می‌کرد. استاد مطهری در پاسخگویی به مسائل نوین کلامی در مقایسه با معاصران خود، بالاترین میزان موفقیت را کسب کرده است و این حکایت از کارآمدی روش شناختی استاد در تفکر کلامی نوین دارد.

دکتر قراملکی افزود: مطهری در مواجهه با معضلات کلامی به اخذ مواضع عجالتی بسنده نکرده و خود را به مشکلات کلامی محدود نساخت بلکه سعی کرد مشکلات کلامی را با فنون مختلف به مسائل تبدیل کند و پس از صورت‌بندی دقیق مسئله، در جستجوی نظریه ای استوار بر مبانی سازگار بود. دستیابی ایشان به نظریه فطرت نمونه ای از این جستار اثر بخش بود.

وی افزود: تحلیلی که ایشان از فلسفه‌های رقیب جهان‌بینی اسلامی می‌کرد نشان می‌دهد که وی حاضر نبود این نوع اندیشه‌ها را ضعیف بداند. مواجهه مطهری با اندیشه‌های رقیب دینی مواجهه فلسفی بود.

دکتر قراملکی کتاب "اصول فلسفه و روش رئالیسم" را از این دسته آثار برشمرد که مواجهه‌ای فلسفی با اندیشه‌های مارکسیستی داشت. اگر ما بگویم مطهری روش دیالکتیکی را در این راه برگزیده بوده سخن گزافی نگفته‌ایم.

کد خبر 674398

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha