۱۲ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۹:۱۱

نصر شیفته فرهنگ ایرانی - اسلامی است؛ گزارش مهر از نشست نقد و بررسی کتاب "معرفت جاودان"

نصر شیفته فرهنگ ایرانی - اسلامی است؛ گزارش مهر از نشست نقد و بررسی کتاب "معرفت جاودان"

نشست هفتگی شهرکتاب در روز سه‌شنبه دهم اردیبهشت به نقد و بررسی کتاب "معرفت جاودان؛ مجموعه مقالات دکتر سید حسین نصر" با حضور دکتر غلامرضا اعوانی، دکتر حسین کلباسی، حسن سیدعرب و دکتر سیدحسن حسینی اختصاص داشت.

به گزارش خبرنگار مهر، در نشست نقد و بررسی کتاب «معرفت جاودان» نوشته دکتر سید حسین نصر که در شهر کتاب مرکزی برگزار شد، دکترسید حسن حسینی، گردآورنده این مجموعه سه جلدی، به معرفی و توضیح فصول و بخشهای این کتاب که مجموعه نود و چهار مقاله از آثار جوانی دکتر نصر به فارسی است، پرداخت.

دکتر حسینی کتاب سه جلدی معرفت جاودان را نوعی دایره‌المعارف در حوزه معرفت و تفکر فلسفی خواند و گفت: این کتاب مجموعه 94 مقاله از دکتر سید حسین نصر در دهه‌های 1330 تا 1350 به فارسی را در بر می‌گیرد. این مقالات در 12 فصل تنظیم شده‌اند.

وی سپس به ترتیب به مهمترین بخشهای کتاب پرداخت و گفت: فصل نخست با عنوان مطالعات اسلامی و ادیان تطبیقی به بحث بسیار مهم تکثر ادیان می پردازد. اهمیت این موضوع از آن حیث است که دکتر نصر در دهه‌های 1330 و1340  یعنی زمانی از این مباحث سخن می‌راند که هنوز هیچ حرفی از تکثرگرایی دینی در میان ایرانیان گفته نشده است. او با تکیه بر دیدگاه
وحدت متعالی ادیان، تکثر ادیان را می پذیرد، ضمن اینکه به اکملیت دین اسلام باور دارد و به هیچ وجه قائل به برابری ادیان نیست.

وی تأکید کرد: در این فصل همچنین نقد نگاه تاریخی در مطالعات دین مورد نظر دکتر نصر است. او به آثار مخرب رنسانس و تکفر مدرن بر دین و معنویت اشاره می کند و ضمن اشاره به روی آوردن به تفکر شرقی، به شیعیان هشدار می‌دهد که آشنایی غربیان با اسلام به تفکر اهل تسنن منحصر شده است. پویایی شریعت دین اسلام در عین ثبات آن از محورهای مهم این بحث است. همچنین نفی اخلاق و معنویت بدون آیین از نکات مهم تفکر اوست. به دیگر سخن دو محور توجه به علم قدسی و توجه به فرهنگ و تمدن ایرانی و نقش آن در اشاعه و بسط علم در حوزه‌های مختلف و پذیرش دین اسلام بدون زور و شمشیر در ایران درجای جای آثار دکتر نصر مشهود است.

دکتر حسینی سپس به فصل دوم کتاب درباره تصوف، عرفان و هنر سنتی پرداخت و گفت: در این فصل مقاله دلنشینی درباره مینیاتور ایرانی نگاشته شده است. فصل سوم که بسیار مهم است، به بحث از فلسفه اسلامی می پردازد و ضمن اشاره
به ابداعات فیلسوفان مسلمان، نقش فیلسوفان ایرانی در فلسفه اسلامی روشن می‌سازد. در این فصل همچنین راجع به عشق و اهمیت متون فلسفی وعرفانی و تقسیم بندی متون درباره عشق با تاکید بر سهروردی می‌پردازد.

وی در ادامه به دیگر فصول کتاب اشاره کرد و گفت: فصل چهارم به مباحث علمی و تاریخ علم اختصاص یافته است که در آن ضمن نقد روش انحصاری تجربه‌گرایی، به تفاوت شیمی و کیمیا اشاره شده است. در این فصل مقاله بسیار مهم «عوامل
مؤثر در علم و تحقیق در ایران» قرار دارد. فصل پنجم پیرامون بزرگان تفکر اسلامی چون فارابی، غزالی، مولانا و شیخ اشراق است و فصل ششم به تفکر ایرانی و هویت ایرانی می‌پردازد. فصول هفتم تا دوازدهم به ترتیب به دانشمندان معاصر و خاطرات آنها، سنت و تجدد و بحران دنیای معاصر، فلسفه، تصوف و عرفان، مقدمه و نقد سایر کتابها توسط ایشان و چندین ترجمه از
مقاله‌های ایشان از سایر زبانها اختصاص یافته است.

نصر شیفته فرهنگ ایرانی - اسلامی است

سخنران بعدی این نشست دکتر غلامرضا اعوانی، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، بود که به بیان خاطرات و اندیشه‌های استادش دکتر سید حسین نصر پرداخت.

دکتر غلامرضا اعوانی سخن خود را پیرامون دکتر نصر با اندکی مکث آغاز کرد و به نقل خاطراتش از استاد اختصاص پرداخت و گفت: سابقه شاگردی من نزد نصر به سال 1343 یعنی زمانی که در دانشگاه امریکایی بیروت درس می خواندم بازمی‌گردد. در آن زمان به ما گفتند که استادی ایرانی برای سخنرانی به اینجا می‌آید و من با شور در این سخنرانی‌ها شرکت می کردم، استقبال علاقه‌مندان فوق تصور بود، به‌گونه‌ای که بعد از استقبال فراوان این 18 جلسه سخنرانی در کلیسایی برگزار شد و جالب آنکه باز علاقه‌مندان در خیابان می‌نشستند.

وی تأکید کرد: در همان زمانها من در کلاسهای تاریخ اسلام و فلسفه اسلامی صدرای دکتر نصر شرکت می‌کردم و اساتیدی چون پروفسور چیتیک و پروفسور کندی، رئیس انجمن بین المللی ریاضیات در این کلاسها جهت یادگیری حضور می‌یافتند.

دکتر اعوانی با اشاره به اینکه آشنایی اش با دکتر نصر فراتر از اطلاعات کتابهاست گفت: دکتر نصر شاید تنها فیلسوف آسیایی باشد که در مجموعه کتابخانه فیلسوفان زنده که با دیویی آغاز شده است و بزرگانی چون اینشتین و ژیلسون در آن حضور دارند، مجموعه‌ای به او تعلق دارد. او همچنین تنها آسیایی و مسلمانی است که در سلسله سخنرانی‌های مشهور گیفورد که 6 ماه الی یک سال به طول می‌انجامد سخنرانی کرده است و شاید از معدود افراد در جهان باشد که این هر دو افتخار را با یکدیگر دارد.

وی گفت:  دکتر نصر زمانی که 27 ساله بود، به عنوان اولین سخنران مجموعه سخنرانی‌های هاروارد دعوت شد که همانجا سخنرانی سه حکیم مسلمان را ارائه کرد که به همین عنوان منتشر شد. همچنین دو سخنرانی بعدی او نیز در آنجا به کتابهای خوبی تبدیل شدند. او شخصیتی اولا و بالذات عالم است که متأسفانه نسبتهای ناروا به او می‌دهند، اما از نظر علمی شخصیتی اصیل در
سراسر جهان است. یکی دیگر از خصوصیات او نثر شیوای انگلیسی اوست. اساتید او از برجسته‌ترین اساتید در سراسر جهان بوده‌اند. ضمن آنکه نصر تا بن دندان مسلمان است و هر چه قلم زده در راه اسلام بوده است.

دکتر اعوانی در بخش دیگری از سخنش محور اصلی کتاب را دین خواند و گفت: دکتر نصر اصل دین را حکمت و معرفت می‌داند و به دقت از رابطه اسلام با دینهای دیگر سخن می‌گوید و معتقد است که اصل دین نبوت است. در نگاه سنت‌گرایانه نصر، اسلام نسبت به ادیان دیگر مهیمن است، یعنی هم حافظ ادیان دیگر است و هم نسبت به دیگر ادیان هیمنه دارد. حکمت و فلسفه اسلامی از
نگاه نصر از بزرگترین سرمایه‌های ماست و این حکمت در میان اهل تشیع دامن می‌زند. دکتر نصر در زمینه احیا و اشاعه فلسفه اسلامی در ایران و جهان کارهای بزرگی به‌خصوص در انجمن حکمت و فلسفه کرده است.

وی در پایان بار دیگر به اهمیت شخصیت علمی و پژوهشی دکتر نصر تأکید کرد. 
 
نصر از گفتگو به‌مثابه بزرگترین میراث فلسفی بهره برده است

 دکتر حسین کلباسی اشتری، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، نیز به بررسی اندیشه‌های دکتر نصر و نسبت آن با کتاب مذکور پرداخت.

 دکتر کلباسی سخنانش را در دو بخش مرتبط به یکدیگر یعنی یکی درباره اندیشه‌ها و آرای دکتر نصر و دیگری درباره کتاب، تقسیم کرد و گفت: دکتر نصر مشخصه‌ای دارد که کمتر در کسی مشاهده می شود و از این رو صفت علامه و حکیم در زمانه ما بر ایشان قابل اطلاق می‌شود. این نکته برای دانشجویان ما حائز اهمیت است که دکتر نصر در عصر حاضر که عصر تفرق و تخصصی شدن علوم است، اینچنین در همه علوم صاحبنظر و دارای جامعیت است. گو اینکه میان این وجوه متکثر وحدتی انسجام بخش مشهود است.

وی تأکید کرد: در تفکر دکتر نصر همچنین عبور از شرق‌شناسی علاوه بر گذر روش شناختی صرف به معنای ادوارد سعید و نگاه درونی به مقوله سنت و نقد نگاه روشنفکرانی که با روش‌شناسی‌های غربی به پژوهش دینی می‌پردازند، مشهود است. دکتر نصر که در دانشگاههای غربی علوم جدید را آموخته است، به نحو شگفت‌انگیزی همواره با اساتید و اقطاب حکمت چون سید کاظم عصار، شعرانی، کمپانی، فاضل تونی، علامه طباطبایی و سید جلال الدین آشتیانی هم‌نشین بوده است و همواره تعلقات دینی داشته است.

این استاد فلسفه توجه عمیق نصر به حکمت نبوی و اتصال آن به حکمت وحیانی را نکته حائز اهمیتی در تفکر نصر خواند و گفت: داستان حکمت نبوی به منزله اصیل‌ترین و جاودانه‌ترین صورت حکمتی که از زمان طلوع تفکر تا قیام قیامت ظهور یافته برای مخاطب ایرانی بسیار مهم است. نزد نصر آنچه به نام حکمت شناخته می‌شود، منبعی جز منبع وحیانی نمی‌تواند داشته باشد که واسطه نبوت است و وحدت متعالیه ادیان نیز با همین واسطه ایجاد می‌شود.

دکتر کلباسی در بخش دیگری از سخنانش به محتوای کتاب پرداخت و گفت: کتاب «معرفت جاودان» هم از نظر محتوایی و هم از نظر صوری قابل توجه است. مقاله‌هایی از این کتاب، مثل مقاله «هرمس و نوشته‌های هرمسی» بسیار عمیق و در حد یک کتاب قطور است. نکته حائز اهمیت دیگر در کتاب توجه به روحیه ایرانی و توان قابل توجه فرهنگ ایرانی در انجذاب و گردآوری عناصر متضاد است. تأکید بر نقاط تاریک و بسط تفکر فلسفی در ایران دیگر سخنی است که در کتاب دکتر نصر به‌خوبی بیان شده است.

وی گفت: نصر در این کتاب به‌خوبی جنبه‌های زیباشناختی فرهنگ و تمدن و ادبیات و عرفان اسلامی را بیان کرده است و به زیبایی در مورد اهمیت توجه به زبان فارسی سخن گفته است.

 دکتر کلباسی در پایان گفت: تعاطی جوهر فلسفه است و تجلی لفظی این تعاطی محاوره است و وجه تاریخی بزرگ این تفکر اصیل فلسفی در سقراط است. دکتر نصر گرچه به لحاظ دانشجوی دانشگاهی آکادمیک از لیسانس تا دکترا فلسفه نخوانده اند، اما با اشتیاقی و همت و غیرت ایرانی-اسلامی که داشته جوهریت فلسفه را در آثارشان نهادینه کرده اند. آقای نصر اهل تعاطی است و این بزرگترین میراث حکمت فلسفی است. سخنان ایشان نیز چون از حکمت نبوی بهره برده است، به همان میزان اثر گذار است.

نصر باید چگونگی ارتباط با عالم مدرن را تبیین کند

حسن سید عرب، عضو هیئت علمی دانشنامه جهان اسلام، نیز به اهمیت نصر در اشاعه فلسفه اسلامی و نگاه خاص او به شهاب الدین سهروردی، شیخ اشراق پرداخت.

سید عرب سخن خود را با تأکید بر نقش دکتر نصر در توجه آکادمیک به فلسفه اسلامی آغاز کرد و گفت: دکتر نصر اگر نخستین فرد نباشد، از نخستین افرادی است که به طرح ماهیت فلسفه اسلامی می‌پردازد و از نخستین کسانی است که متوجه شدند، بحث پیرامون فلسفه اسلامی و آرایشان امری مهم و حائز اهمیت است.

وی گفت: طرح بحث البته ابداع خود نصر است و گفتگوهایش با هانری کربن نیز تأثیر زیادی بر این موضوع گذاشته است، در هر صورت اینکه امروز در دایره‌المعارفها و محافل علمی دنیا سخن از فلسفه اسلامی است، نتیجه همین تلاشهاست. زیرا تا 20 یا 30 سال پیش تصور غالب آن بود که فلسفه اسلامی پس از ابن رشد خاموش شده است.

سید عرب تأکید کرد: دکتر نصر همچنین با آخرین نمایندگان این سنت چون آقا ابوالحسن قزوینی و علامه طباطبایی معاشرت داشتند و متون حکمت اسلامی را نزد ایشان آموخته بودند. آن بخش از کتاب «معرفت جاودان» که مربوط به فلسفه اسلامی است، این عرایض بنده را اثبات می‌کند.

سید عرب در بخش بعدی سخن خود به سه تلقی از سهروردی در ایران اشاره کرد و گفت: نظر اول نگاهی است که به لحاظ عرفانی و اشراقی به سهرودی می‌شود و مؤسس آن کربن در آغاز ورود به ایران بوده است و دکتر نصر نیز از آن دریچه به سهروردی می‌نگرد. حاصل توجه نصر به سهروردی این است که او حکیمی مایل به عرفان است که تمایلات اشراقی دارد.

او گفت: منظر دوم که آشتیانی و دکتر دینانی از آن به سهروردی می‌نگرند، نگاه فلسفی به سهروردی است، این نگاه سهروردی را حکیم و فیلسوفی می‌خواند که آثار عرفانی نیز داشته است و نگاه سوم که دکتر ضیایی از آن حمایت می‌کند معتقد است که سهروردی در واقع شخصیتی منطقی بوده است که آثار اشراقی و فلسفی اش مبتنی بر منطق بوده است.

سید عرب دلیل انسداد سهروردی‌پژوهی در ایران را ناتوانی اجتماع و هماهنگ کردن این سه نگاه خواند و گفت: ما متأسفانه نتوانسته‌ایم میان این سه نگاه هماهنگی ایجاد کنیم. نصر نیز با گردآوری آثار تمثیلی و مصنفات شیخ اشراق در واقع تمایلی عرفانی به سهروردی دارد. نصر سر بر زانوی سهروردی و دل در گروی ملاصدرا دارد و از مبانی فکری صدرایی سهروردی را بررسی می‌کند، درحالی‌که باید بتوان میان این سه نگاه اجماع بر قرار کرد.

سخنان سید عرب با سؤالی مهم و گشوده از سنت‌گرایان به پایان رسید. وی گفت: سنت‌گرایان و بالاخص نصر که به فلسفه اسلامی تعلق‌خاطر دارند باید پاسخگو باشند که اولاً فلسفه اسلامی چه جایگاهی در مجموعه اجزاء متباین سنت‌گرایی دارد و ثانیاً آیا فلسفه اسلامی تنها یک میراث سنتی است؟ آیا این میراث اگر جزیی از سنت است، چطور می‌تواند با سایر حوزه‌ها هم ارز باشد؟ همچنین نگاه سنت‌گرایان به سنت از درون نبوده است و ایشان باید پاسخ دهند که این سنت چگونه می‌تواند با دنیای مدرن انطباق داشته باشد؟

کد خبر 675235

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha