پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۱۳:۰۴

شهید مطهری از دین دفاع عقلانی می کند

مشهد - خبرگزاری مهر: مدیر اجرایی فعالیتهای قرآنی جهاد دانشگاهی مشهد گفت: مطهری به عنوان یک متکلم از نظام الهیاتی که صدق یا موجه بودن آن فرض گرفته شده دفاع عقلانی می کند.

به گزارش خبرنگار مهر در مشهد، یاسر میردامادی ظهر امروز در چهارمین جلسه آموزشی فلسفه دین و منطق کاربردی که در مجتمع شریعتی جهاد دانشگاهی مشهد برگزار شد، افزود: در نظام کلام، صدق یا موجه بودن یک نظام الهیاتی فرض گرفته می شود و سپس متکلم در مقابل اشکالات از آن دفاع عقلانی می کند.

مدیر اجرایی فعالیتهای قرآنی جهاد دانشگاهی مشهد فلسفه را به دو شاخه قاره ای و تحلیلی تقسیم کرد و گفت: فلسفه قاره ای مباحث وجودی انسان را مانند معنای مرگ اندیشی و منشا اضطراب های وجودی مورد بررسی قرار می دهد در صورتیکه فلسفه تحلیلی به منطق و منطق ریاضی و به عبارتی بیشتر به مسائل غیر وجودی همچون وجود جهان مستقل از ذهن اشاره دارد.

میردامادی فلسفه دین را از مباحث مطرح در هر دو فلسفه فوق خواند و افزود: مسائل و نوع پرداخت به مسائل در دو نوع فلسفه قاره ای و تحلیلی متفاوت است اما سخنان فیلسوفان تحلیل قابل نقدتر است.

وی با عنوان این مطلب که برای فیلسوف قاره ای حوزه امور انفسی مقدم بر امور ذهنی است، اظهار داشت: برای فلسوف تحلیلی امروز ذهنی مقدم است و می خواهد به یک تعریف واحد و عینی برسد در صورتیکه سنت قاره ای انسان را منحصر به فرد می داند و مسائلی را که فیلسوف تحلیلی به آن می پردازند مسئله نما می داند.

میردامادی افزود: برخی فیلسوفان می کوشند تا مسائل را از فلسفه قاره ای و روش ها را از فلسفه تحلیلی بگیرند.

وی ادراکات حسی و عقل را دارای ارزش معرفتی خواند و با طرح این سوالات که " آیا معجزه به عنوان امری نا توانستنی ارزش معرفتی دارد" و " آیا اصلا علم می تواند وارد حوزه های الهیاتی شود؟" وارد مباحث اصلی و معرفت شناسی ارتباط علم و دین شد و گفت: یکی از مهم ترین سئوالات برای فیلسوفان تحلیل ارزش معرفتی است تا حدی که در مواجهه با هر چیز مثل علم، وحی، احساسات و نظیر آن این سئوال را مطرح می کنند که " آیا ارزش معرفتی دارد؟"

وی تفاوت انحصارگرایی، شمول گرایی و کثرت گرایی دینی را در دستیابی به حقیقت و رستگاری معرفی کرد و تصریح کرد: انحصارگرا حقیقت را اولا در ادیان و ثانیا در یک دین و شمول گرا آن را به طور کامل و جلوه تمام در یک دین،‌ اما جلوه های دیگری هم به طور ناتمام در ادیان دیگر می داند ولی کثرت گرا معتقد است دین بروز و تجلی نام ندارد بلکه کاملا در ادیان پخش است.

میردامادی همچنین مادی انگاری ساحت روان و ذهن را از مسائل حائز توجه دانست و اظهار داشت: مادی انگاری ساحت روان و ذهن از آنجا که به مسئله معاد مطرح شده در ادیان اشکال وارد می کند حائز اهمیت است به همین دلیل ملاصدرا مسئله " جسمانیت الحدوث و روحانیت البقا" را مطرح می کند.

وی با استفاده از عقل نقدی به جای عقل فهمی به این سئوال که اگر کسی وارد تاملات فلسفی بشود و ایمانش را از دست بدهد سعادت و نجات او چه می شود پاسخ داد و افزود: با فرض این مقدمه که ایمان دینی حقیقت دارد با دو دلیل یزدان شناختی و معرفت شناختی چنین فردی می تواند سعادت داشته باشد.

میردامادی تصریح کرد: در دلیل یزدان شناختی، خداوند موجودی کنش گر و مطلقا فاعل است لذا ممکن است کسی جد و جهد در شناخت خدا داشته باشد اما خدا به او نمود نکند یعنی اینگونه نیست که بدست آوردن یا نیاورد خدا ضرورتا به جد و جهد بستگی داشته باشد البته وجود استثنایی به لحاظ روش شناختی مهم است یعنی ضرورتا این قاعده بر قرار نیست.

وی اظهار داشت: در دلیل معرفت شناختی برخی موجه بودن باورها را وظیفه اخلاقی می دانند و می گویند ما باید باورهای موجه داشته باشیم لذا ارزش موجه بودن را ارزشی اخلاقی و ماهیت آن در صادق بودن گزاره موجه،‌ ذیل دلیل صدق می دانند و برخی دیگر بر این قائلند که موجه بودن به موضوع باور ربطی ندارد و به چگونه باور آوردن بستگی دارد.

مدیر اجرایی فعالیتهای قرآنی جهاددانشگاهی مشهد و مدرس این دوره آموزشی در ادامه بحث مغالطات رایج، ذیل عنوان منطق کاربردی در جلسه چهارم به شرح مغالطاتی نظیر کمی کردن امور کیفی، مغالطه بار ارزشی کلمات، مغالطه « اینکه مغالطه است»، مغالطه ارزیابی یک طرفه، خلط ایده آل و رئال در مقایسه، مغالطه رد دلیل به جای رد ادعا، مغالطه تخصیص (مغالطه استثنایی) و مغلطه پرسیدن سئوال مفروض داری که جواب دهند به پیش فرض اعتراف کرده (خواسته یا نواخسته) پرداخت.

میردامادی مغالطات استحسان ( آرزو و اندیشی)، اینکه چیزی نیست، پهلوان پنبه، منشا و مناقشه در مثال را به عنوان مغالطات در مقام نقد مطرح کرد و افزود: در این مغالطات شخصی به ترتیب بر سلیقه شخصی، تحقیر و نا چیز جلوه دادن سخن، کاریکاتور کردن یک نظریه در مقام نقد، بررسی منشا پیدایش نظریه و بالاخره نمونه ها و مثال های استدلال آورنده تاکید دارد.

وی توضیح مغالطه انگیزه و انگیخته گفت: وقتی شخصی انگیزه و انگیخته را مغالطه آمیز با هم مرتبط کند به این نوع مغالطه متوسل شده است (چون مزدور آمریکا ست همه حرف هایش کاذب است چون مصلح خلق است همه حرف هایش صحیح است).

میردامادی اظهار داشت: در مسائل سیاسی اتفاق می افتد که شقوق میانه طرح و بررسی نمی شود، در اینجا با مغالطه دوگانه کاذب (مغالطه طرد شقوق دیگر) مواجه می شوید که هنگام طرح و بررسی مسئله، شقوق و احتمالاتی وجود داشته و از میان آنها تنها چند شق بررسی و یکی برگزیده شده است (منشا روی آوردن آدمیان به دین با جهل است، یا ترس است، یا علاقه به امور غیر واقعی ولی با شکوه و با عظمت).

وی در بحث مغالطه " خلط علت و دلیل" اظهار داشت: گاهی عدم تفکیک منجر به مغالطه نمی شود بلکه مغالطه زمانی است که اگر از علت سوال شود دلیل، و در جایی که دلیل لازم است علت بیاوریم که در این خصوص باید دقت داشت اگر پرسش درباره جهان خارج است باید علت هستی شناسی آورد و اگر پرسش درباره باورهاست باید از روشهای معرفتی سخن گفت.

میردامادی در پایان مغالطه "رد دلیل به جای رد ادعا" را شرح داده و افزود: در این چنین موارد، تفکیک سه مقام خطا بودن مقدمات استدلال، ناتوانی مقدمات از اثبات استدلال (حتی اگر مقدمات درست بوده است) و خطا بودن ادعا الزامی است.

کد خبر 676901

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha