پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۹:۱۴

تصویر تخت یک پرستار همیشه مثبت؛ نگاهی به فیلم "جان شیفته"

تصویر تخت یک پرستار همیشه مثبت؛ نگاهی به فیلم "جان شیفته"

فیلم تلویزیونی "جان شیفته" ساخته عباس رافعی از ساختار متقاطع روایی برای ترسیم چهره‌ای مثبت از پرستاران بهره برده بدون آنکه به همخوانی ساختار و تم اصلی توجهی ویژه کند.

به گزارش خبرنگار مهر، رافعی در "جان شیفته" تلاش کرده دلمشغولی‌های جامعه پرستاران را بر بستری دراماتیک روایت و در این میان از حرکت در زمان و مکان برای ایجاد تعلیق استفاده کند. این ساختار هر چند بر اثر استفاده نامناسب کارکرد خود را از دست داده، ولی همچنان تناسب آن با تم اصلی یک اثر می‌تواند منجر به اتفاقات خوب شود.

"جان شیفته" با موقعیت آشنا دادگاه آغاز می‌شود که به عنوان خط روایت در زمان حال برش‌هایی را که به اتفاقات گذشته زده می‌شود به یکدیگر پیوند می‌دهد. به این ترتیب قصه زمان حال در جلسه دادگاه می‌گذرد و طبق انتظارات ایجاد شده هر بار که فردی در جایگاه متهم یا شاهد قرار می‌گیرد، اتفاقات آن روز مهم از نقطه نظر او روایت می‌شود.

نکته مهم در روایت‌های متقاطع بخصوص وقتی همه چیز حول محور یک هسته مرکزی شکل می‌گیرد، چگونگی چینش برش‌های گذشته از نقاط دید مختلف و البته ایجاد تعلیق و ابهام در همان هسته محوری است تا پیگیری مخاطب و غافلگیری انتهایی را به همراه داشته باشد.

هسته مرکزی در "جان شیفته" سکانسی است که شیوا معتمد (فاطمه گودرزی) با اعتضاد تصادف کرده یا شاهد صحنه تصادف بوده و مجروح را به بیمارستان منتقل کرده است. این هسته از آن جهت اهمیت پیدا می‌کند که دادگاه و حکمی که قرار است برای شیوا صادر شود وابسته به چگونگی این حادثه است تا با تعلیق ایجاد شده در نهایت گره گشایی حقیقت را افشا کند.

حتی قصه فرعی تزریق اشتباهی به اعتضاد هم برآمده از همین وجه است. به این مفهوم که شیوا پرستاری متعهد است یا گناهکار؟ چرا که اگر طرح این دروغ بزرگ از سوی او ممکن باشد و خودش با مجروح تصادف کرده باشد، دروغ او درباره تزریق اشتباهی هم می‌تواند تعبیری دیگر پیدا کند.

اما مسئله این است که این نکته کلیدی که پرداخت تدریجی و چگونگی آن برای تعلیق‌آفرینی لازم به نظر می‌آید، در همان ابتدا با شخصیت‌پردازی تخت شیوا به عنوان پرستار خوب از دست می‌رود و در واقع شکی باقی نمی‌ماند که او مثبت‌تر از آن است که دروغ بگوید و بدون شک بیمار تصادفی را برای خیرخواهی به بیمارستان رسانده و خودش را به دردسر انداخته است.

به این ترتیب همان امتیاز اولیه ساختار روایی فیلم با این شیوه پرداخت زیر سئوال می‌رود. قرار است این روایت متقاطع در خدمت چه مفهومی باشد؟ وقتی قضاوت ما از همان ابتدا درباره شیوا شکل گرفته و تثبیت شده، جزئیات و چگونگی اتفاقات آن چند روز بحرانی برای چیست؟ داستانگویی، تعلیق‌آفرینی، غافلگیری مخاطب یا فقط یک بسته‌بندی شیک ولی غیرکاربردی؟

نکته جالب‌تر اینکه منطق بسیاری از این فلاش بک‌ها به واسطه روایت در دادگاه برای همه حاضران زیر سئوال می‌رود و سئوالاتی متعدد را در ذهن مخاطب شکل می‌دهد. به عنوان مثال خط فرعی هوشنگ اعتضاد (برادر مجروح / علی دهکردی) یکی از این موارد است که با توجه به جایگاه گره‌گشایی آن،‌ معلوم نیست چه نیازی را تأمین می‌کند؟

در فلاش‌بک‌ها به این پرداخته می‌شود که هوشنگ در دو فصل اعتراف‌هایی برای شیوا می‌کند که انگیزه‌های او را شکل می‌دهد. در مرحله اول او با نگرانی از عذاب کشیدن برادرش از شیوا می‌خواهد او را راحت کند. این درخواست کشمکشی بیرونی به مشکلات شیوا می‌افزاید که با مخالفت او توپ به میدان پرستاری دیگر (افسانه / ستاره اسکندری) می‌افتد که مشکل مالی دارد.

این پتانسیل هر چند در بخش میانی برخوردهای شیوا و اعتضاد را واجد تعلیق می‌کند، به رابطه مشکوک افسانه با اعتضاد هم می‌پردازد که در تزریق دارو اشتباهی نمود پیدا می‌کند. جالب اینجاست که شیوا با وجود شک‌برانگیز بودن این رابطه ابتدا خودش را عامل تزریق معرفی می‌کند که از مواردی است که به تخت شدن چهره مثبت او و پرداخت غلوشده شخصیت پرستار خوب می‌انجامد.

در ادامه وقتی توطئه اعتضاد برای راحت کردن برادرش ناکام می‌ماند و تزریق اشتباهی هم جواب نمی‌دهد، او این بار اعترافی به نظر واقعی نزد شیوا می‌کند که قصد او انتقام گرفتن از برادر ناتنی‌اش بوده که در طول زندگی هوشنگ و مادر و خواهرش را از سهم پدر حذف کرده است.

این وجه هم البته نمی‌تواند در شیوا تزلزلی ایجاد کند و تنها به رابطه خصمانه هوشنگ و او دامن می‌زند که در نهایت هوشنگ را واداشته پس از مرگ برادرش از شیوا شکایت کند. همه اطلاعات ارائه شده در این خط فرعی وقتی مفهوم پیدا می‌کند که تأثیر منطقی آن در زمان حال هم مشخص شود که البته این اتفاق نمی‌افتد و بازتاب این اعترافات در دادگاه به کلی نادیده گرفته می‌شود.

این اتفاق در شرایطی می‌افتد که صحنه دادگاه در زمان حال با حضور همه شاهدان و خود هوشنگ اعتضاد در حال برگزاری است و کسی درصدد پیگیری این ادعای شیوا برنیامده و یکبار هم از اعتضاد درباره این اتهام یا واقعیت‌ها سئوال نمی‌شود. فیلم علاوه بر ناکارآمدی در انتخاب ساختار روایی که باید ریتم را تند و توزیع اطلاعات را ظریفتر کند، از این امتیازها در جهت عکس بهره برده و حاصل کار و این رفت و برگشت‌های زمانی مخاطب را خسته و دلزده می‌کند.

نکته دیگر اینکه یک سری جزئیات فرعی بیش از ظرفیت خود پررنگ شده‌ و قصه را دچار به پرگویی و پراکندگی کرده اند. مانند قصه فرعی دیگر بیماران بیمارستان و بخصوص بخش مراقبت‌های ویژه درباره سارق دزد ماشین، تازه عروس و داماد، زنی که از شوهرش قهر کرده و ...

به نظر می‌آید این داستانک‌های فرعی بیش از هر چیز در خدمت همان تصویرسازی تخت از چهره پرستار طراح شده و در این میان شاید کمتر به این وجه اندیشیده شده که فیلمی با این مضمون و موقعیت محوری، نقطه قوت خود را از تمرکز بر هسته مرکزی دریافت می کند نه شکل دادن تصویری همه شمول از چهره پرستار.

فیلم تلویزیونی "جان شیفته" ساخته عباس رافعی به تهیه‌کنندگی اکبر تحویلیان جمعه 20 اردیبهشت ساعت 15:45 از شبکه یک پخش شد. فیلم درباره پرستاری است که شاهد تصادف پیرمردی بنام اعتضاد است. مقصر از صحنه تصادف می‌گریزد و او پیرمرد را به بیمارستان می‌برد. فاطمه گودرزی، علی دهکردی و ستاره اسکندری بازیگران اصلی این فیلم هستند.

کد خبر 680769

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha