پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷، ۹:۵۶

محمد بقایی در گفتگو با مهر:

شاهنامه فردوسی سند خانه پدری و نشانگر زمان تولد انسان ایرانی است

شاهنامه فردوسی سند خانه پدری و نشانگر زمان تولد انسان ایرانی است

این جمله معروف که "شاهنامه شناسنامه مردم ایران و اقوام ایرانی است" کاملا درست است چون شاهنامه هم سند خانه پدری ایرانیان به حساب می آید و هم نشان دهنده زمان تولد انسان ایرانی.

دکتر محمد بقایی (ماکان) - پژوهشگر ادبی - در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب گفت: شاهنامه حلقه ای است که ما را به گذشتگان پیوند می دهد.هویت ایران و جامعه ایرانی در این کتاب ثبت شده و باید گفت با شاهنامه می توان زمان پیدایش سرزمینی به نام ایران را یافت و حتی زمان به وجود آمدن انسان ایرانی را دانست.

وی افزود: در جهان کمتر ملتی را می توان یافت که دارای چنین سند محکمی با این هویت دقیق ثبت شده باشد. اگر آثار حماسی بزرگ دنیا مثل ایلیاد و اودیسه و بسیاری از آثار موجود را بررسی کنیم متوجه می شویم که از این قضایا در آنها خبری نیست.

مترجم "فلسفه دین" ادامه داد: باید گفت متاسفانه برخی کسانی که تعلق خاطری به هویت واقعی ایرانی ندارند به این سند رشک می برند و نمی توانند حضورش را تحمل کنند و یا اگر تحمل می کنند از سر ناچاری است. با این تفاسیر این پرسش ایجاد می شود که اگر شاهنامه وجود نمی داشت چه می شد! واقعیت این است که فردوسی نه تنها با شاهنامه توانست سنتها، فرهنگ و اندیشه ایران کهن و ریشه فرهنگی ما را حفظ کند بلکه زبان فارسی را نیز زنده نگه داشت. دلیلش هم این بود که می دانست زبان مهم ترین عامل در حفظ هویت ملی هر کشور است. بنابراین فردوسی سبب شد که زبان فارسی بر خلاف باقی زبانهای دیگر سرزمینهای فتح شده به وسیله اعراب حفظ شود؛ ضمن اینکه اسلام را هم درون خود پروراند. فردوسی تمام این ظرایف می دانست.

وی اضافه کرد: فردوسی به قول هانری کربن قلب تپنده ایران را زنده نگه داشت. از این روست که می بینیم مذهب تشیع نیز در ایران نیرو گرفت. اگر نیک بنگریم و در شاهکار فردوسی اندیشه کنیم می بینیم او بود که ایران را محفوظ داشت تا اندیشه های نوین در این سرزمین شکل بگیرد.

این محقق ادب فارسی در ادامه خاطرنشان کرد: شاهنامه فرهنگ و مدنیت ایرانی را با اقوام عاری از فرهنگ مورد بررسی تطبیقی قرار می دهد. اگر خوب در شاهنامه غور کنیم می بینیم که تمام ارکان آن در خدمت ارائه و توصیف عناصری است که امروز از آن به عنوان هویت ملی تلقی می شود. بنابراین این کتاب در وهله نخست عامل مهمی در تقویت هویت ملی ایران و در مرحله بعد عاملی است که به تحکیم پایه های مذهب تشیع در ایران منجر شده است.

محمد بقایی با اشاره به اینکه عامه مردم نیز قادر به درک اثر عظیم شاهنامه هستند تصریح کرد: امروز نمی توان گفت که مردم ایران شاهنامه را نمی فهمند. اما در این میان باید انصاف داد که مردم اصولا به مطالعه آثار کهن امروز علاقه کمتری نشان می دهند و دلیل اصلی آن هم مشغله های ذهنی است.

وی افزود: عامل دوم که به نظر می رسد عامل مهم تری است، بی توجهی رسانه ملی و کتابهای درسی به شاهنامه است. طی سه دهه گذشته به شاهنامه به چشم مرحمت نگریسته نمی شد. من معتقدم برای اینکه یک جامعه به موضوعی روی بیاورد، باید اول رسانه ملی به آن توجه کند. رسانه ملی امروز برنامه ای را به شرح اشعار خاقانی اختصاص داده است؛ در حالی که ما پیش از خاقانی به فردوسی و شناخت شاهنامه نیازمندیم و جوانان از این طریق است که می توانند به مقابله با تحریف نام خلیج فارس بپردازند.

این پژوهشگر تاکید کرد: به بیان ساده تر، آنچه می تواند تب و تابی در جامعه به لحاظ کشف هویت ملی ایجاد کند، توضیح و شرح شاهنامه است. این مسئله می تواند از طریق سینمایی کردن حکایتهای شاهنامه و یا اختصاص یافتن ساعتهایی برای شاهنامه خوانی در رسانه ملی عملی شود. طبیعی است که در این صورت مردم هم اقبال نشان می دهند. اما طی سالهای اخیر شاهنامه که سهل است، حتی نامی از منوچهری که توصیف کننده چیره دست طبیعت در تاریخ ادبیات ایران است در صداوسیما برده نشده است.

وی افزود: وقتی جوانان نمی دانند منوچهری کیست به همین ترتیب فردوسی نیز در ادامه این بی اطلاعی قرار می گیرد. خوشبختانه امروز برای خوانش آسان تر شاهنامه و فراگیری بیشتر، فرهنگهای متفاوتی نوشته شده است. همچنین کتابهایی تالیف شده که شاهنامه را به زبان ساده بیان می کند. اما متاسفانه اینها هم حتی در رسانه ها مطرح نمی شود و به همین دلیل کسی از آن خبر چندانی ندارد.

بقایی تصریح کرد: این عدم توجه باعث می شود تا مردم همه خوراک اندیشه ای خود را از غرب بگیرند. به عنوان مثال برخی دانشجویان ایرانی فکر می کنند اولین کسی که گفته است "دانایی توانایی می آورد" فرانسیس بیکن است. این جمله را سالها قبل از بیکن فردوسی در قالب یک بیت سروده است که "توانا بود هر که دانا بود".

این پژوهشگر فرهنگی در پایان گفت: در تمام کشورهای دنیا برای مشاهیر هویت ساز، بنیادهایی به وجود آمده است اما ما حتی از داشتن یک بنیاد شاهنامه یا فردوسی بی بهره ایم و سالهاست که مردی می کوشد تا سرای فردوسی ایجاد کند و نمی تواند. مسلما جایی که باید به فکر این قضایا باشد، مدیریت فرهنگی کشور است. هر سال برای ملاصدرا همایشهای پرهزینه ای برگزار می شود. البته او چهره بزرگی است اما این پرسش هم به وجود می آید که آیا مشاهیری چون فردوسی، غزالی و... فراموش شده اند؟

کد خبر 682999

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha