به گزارش خبرنگار مهر در نیشابور، تاریخ زندگانی وی با روایات افسانه آمیز در هم آمیخته است به موجب این روایات، وی با حسن صباح و خواجه نظام الملک هم درس بوده است و این بعید به نظر می رسد همچنین وی را در امر تهیه زیج جلالی ( 467 هجری ) در شمار سایر دانشمندان ذکر کرده اند که خالی از اشکال نیست.
قدیمی ترین ماخذی که درباره خیام مطلبی در آنها می توان یافت نامه ای است منتسب به سنایی، کتاب میزان الحکمه عبدالرحمان خازنی، کتاب الزاجر للصغار تالیف زمخشری، چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی وتتمه صوان الحکمه ابوالحسن بیهقی است.
مشهور است که خیام به عراق و خراسان سفر کرده است و به روایتی زیارت حج نیز به جای آورده است.
خیام در رساله "کون و تکلیف" که در جواب یکی از شاگردان ابن سینا نوشته، خود را شاگرد بوعلی خوانده است بنابراین او در 428 هجری که سال وفات ابن سیناست، باید جوانی پخته و کامل بوده باشد.
وی با علمای طراز اول زمان خود مانند حجت الاسلام علامه محمد عزالی مرواده داشته است، خیام غالبا به تدریس حکمت و مطالعه درعلوم ریاضی اشتغال داشته و مشهور است که در تعلیم بخل می ورزیده است و گفته اند که به همین سبب آثار زیادی از وی باقی نمانده است.
از آثار مشهور خیام در علوم ریاضی به رساله جبر و مقابله که مهمترین کتاب ریاضی خیام است، رساله فی شرح ما اشکال من مصادرات کتاب اقلیدس، رساله فی الاحتیال لمعرفه مقداری الذهب و الفضه فی جسم مرکب منهما( مقصود از آن بیان دستور ارشمیدس و ترازوی اوست برای تعیین اوزان اشیاء با توجه به وزن مخصوص هریک)، لوازم الامکنه درباره فصول و علت اختلاف هوای بلاد و اقالیم، رساله فی الکون و التکلیف، الجواب من ثلاث مسائل اشاره کرد.
از آثار فارسی وی کتب نوروزنامه که صحت انتساب آن به خیام مورد تردید واقع شده است، رساله در علم کلیات ( یا رساله در کلیات وجود یا رسانه وجودیه )، ترجمه خطبه الغراء، اصل این خطبه از ابن سیناست در توحید باری تعالی؛ خیام این خطبه را در سال 472 به خواهش یکی از دوستان خود دراصفهان ترجمه کرده است.
اما شهرت عمده خیام به سبب رباعیات اوست. خیام پرگویی را دوست نمی داشته است، نه به تالیف کتابهای مفصل علاقه نشان داده و نه به سرودن اشعار مفصل پرداخته است.
احتمال دارد به سبب اشتغال به فلسفه و ریاضی، پرداختن به شاعری را برازنده شان خود نمی دانسته است و در ماخذ قدیم هم شهرت او به سبب شاعری وی نیست.
کهن ترین منابعی که می توان در آنها از رباعیات خیام سراغ گرفت نزهه الارواح و روضه الافراح ( تاریخ الحکما ) شهروزی، مرصاد العباد نجم الدین رازی و پس از آنها تاریخ جهان گشای جوینی، تاریخ گزیده حمداله مستوفی ، مونس الاحرار بدرالدین جاجرمی و نزهه المجالس جمال خلیل شروانی ر ا می توان نام برد.
نظر شما