بابک تبرایی - مترجم - در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب گفت: تبعات ترجمه همزمان را می توان از دو جهت ارزیابی کرد؛ نخست اینکه این امر به لحاظ فنی خیلی خوب است یعنی در جریان ترجمه های همزمان وجه افتراق میان ترجمه خوب و بد از هم نزد خواننده تفکیک می شود و قدرت مترجم اثبات می شود. از سویی دیگر، مگر کل جامعه کتابخوان ما چند نفر است؟ وقتی تیراژ یک کتاب منتشر شده هزار یا دو هزار است، مسلما ترجمه همزمان یک اثر زیان آور است. به عنوان مثال مدتی پیش رمان "کافکا در ساحل" با سه ترجمه همزمان گیتا گرکانی، خواهران عزیزی و مهدی غبرایی منتشر شد.
مترجم کتاب "دم را دریاب" ادامه داد: در این میان ترجمه گیتا گرکانی زودتر از بقیه منتشر شد. ترجمه خواهران عزیزی مطلوب و درخور توجه بود و ترجمه مهدی غبرایی نیز به سهم خود و به مدد شهرت وی مورد توجه واقع شد.
تبرایی اضافه کرد: خود من وقتی کتاب "دختر پرتقالی" را ترجمه کردم، کتاب در جریان نشر با اشکالاتی مواجه شد و انتشار آن به طول انجامید و در این بین دو ترجمه دیگر از این کتاب منتشر شد. نکته جالب این بود که ترجمه من از چند جا دستخوش ممیزی شد و ناچار به اصلاح آن شدم اما این دو ترجمه با همان اشکالات وارد پیشخوان کتابفروشی ها شد و هنوز کتاب من موفق به انتشار نشده است.
وی ترجمه آثار کلاسیک را در دوره فعلی عملی ارزشمند دانست و یاد آور شد: متاسفانه آنچه همواره به اسم ترجمه در ایران وجود داشته پر از عیب و ایراد بوده است. چندی پیش من نسخه فارسی "هزار و یک شب" نوشته عبدالطیف تسجوی را با متن انگلیسی کار تطبیق دادم و آنچه به دست آوردم این بود که برخی موارد در نمونه های انگلیسی بسط یافته تر بود اما در "هزار و یک شب فارسی" بعضی حکایتها حذف شده بود.
بابک تبرایی گفت: منظورم این است که دخل و تصرفها از دیرباز و به شکل جدی به دست مترجمان در آثار کلاسیک وجود داشته است. بنابراین شاید بد نباشد اگر دوباره به این ترجمه ها رجوع کرده و به بازبینی و ترجمه دوباره آنها بپردازیم. از طرفی زبان به عنوان مولفه فرهنگی پویا همواره در حال پیشرفت است بنابراین چه اشکالی دارد که یک ترجمه دوباره بر روی این آثار صورت گیرد.
وی اضافه کرد: به نظر من طی سالهای اخیر به دلیل گسترش ابزارهای ارتباطی و دسترسی مترجمان به منابع، ترجمه ما دستخوش تحولات چشمگیری شده و به لحاظ کمی و کیفی پیشرفت کرده ایم.
نظر شما