پرویز رجبی - مترجم و مورخ - در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این مطلب گفت: اگر بخواهیم در این باره مثالی بزنیم می توانیم "عهد عتیق" را درنظر بگیریم که تنها به ترجمه دو یا سه جلد آن اقدام کرده ایم، در حالی که موضوع نیمی از این مجموعه علاوه بر شرح تاریخ روم و یونان درباره ایران است. چون ایران در آن زمان به عنوان کشوری مطرح برای همسایگان و کشورهای دیگر به شمار می رفت.
وی افزود: به نظر من ترجمه همزمان یک کتاب موجب بروز اشکال نمی شود؛ چنانچه درباره آثار خیام یا فردوسی در کشورهای اروپایی با بیش از 40 یا 50 ترجمه مواجه می شویم. این امر نه تنها عیبی ندارد بلکه موجب می شود تا مخاطب به مقایسه ترجمه ها بنشیند.
رجبی اضافه کرد: متاسفانه زبان ما روز به روز عقبگرد می کند. از طرف دیگر از دیرباز اصولا ملت کتابخوانی نبوده و نیستیم. می توان گفت بیشتر کتاب جمع کن بوده ایم تا کتابخوان. تصور کنید در حال حاضر شمارگان متوسط یک کتاب منتشر شده 1500 نسخه است. از این تعداد اندک اگر مقداری برای ناشر و تعدادی برای نویسنده کنار بگذاریم و تعدادی هم توسط وزارت ارشاد و غیره خریداری شود، چه تعداد آن به دست مخاطب در بازار کتاب می رسد؟
این مترجم تصریح کرد: اخیرا کتابی با عنوان "دختری از ایران" را در آلمان خواندم که به چاپ سی و ششم رسیده بود و تاسف خوردم که چرا کتابهای ما درایران به چنین تجدید چاپهایی نمی رسند.
نظر شما