به گزارش خبرنگار مهر، عصر امروز در دومین روز از همایش ملی علوم انسانی و چالش اشتغال: آسیب شناسی و راهکارهای بهبود وضعیت اشتغال دانش آموختگان علوم انسانی در ایران امروز که در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار شد، دکتر مقصود فراستخواه، استادیار موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی در رابطه با «تأثیر پس افتادگی های ساختاری بر فرو کاسته شدن علوم انسانی در ایران» سخنرانی کرد.
دکتر فراستخواه در آغاز مشکل علوم انسانی را ذیل معضل خود علوم انسانی خواند و گفت: مشکل ِ علوم انسانی و نظام اشتغال در ایران، به نوبۀ خود یک مسألۀ پایین دستی است و از "مشکل علوم انسانی و الگوی به رسمیت شناخته شدۀ زیست اجتماعی " در ایرانِ کنونی ناشی میشود.
وی تأکید کرد: واقعیت این است که نظام اشتغال ما، وضع بحث انگیزی دارد، چرا که اقتصاد ایران دچار ماندگرایی واینرسی شده است، از پویش های اقتصاد جهانی در تحول از اقتصاد سنتی-معیشتی به "صنعتی" و آنگاه به "اقتصاد خلاق اطلاعاتی ودانش" پس افتاده است. چنین اقتصادی برای چرخه های تکرار شونده اش، چندان حاجت به علم و آزمون ندارد، اما همانطور که اشاره شد، اقتصاد نیز خود یک خرده نظامی از جامعه است و تأخرِ ما از"اقتصاد مبتنی بر دانش مدرن"،خود به مسألۀ اساسی تری بر می گردد و آن امتناع ساختاری از "زندگی مبتنی بر دانش مدرن و انتقادی" است.
دکتر فراستخواه گفت: در ایران کنونی، سوژه های فردی خود بنیادی که از طریق تفحصات بین الاذهانی آنها، جهان اجتماعی و سازمان تولید و روابط ؛ عقلانی سازی بشود؛ به رسمیت شناخته نشده است ونقش کارگزارانۀ آگاهِ انسان نو، رسماً پذیرفته نیست.
وی با اشاره به خاستگاه علوم انسانی در فلسفه غرب گفت: فلسفه معرفت شناختی علوم انسانی را باید از رویکرد خرد انتقادی سراغ گرفت که به تعبیر مارکس آگاهی نوپدید به عملی است که هدف آن تغییر خردمندانۀ جهان است. اما هدف نهادینه شده در اینجا، تحقق بخشیدن به پیش دانستههای مفروض و بازسازی منفعلانۀ جهانِ از قبل ترسیم شده است. تصویر رسمی و مقبول از ذهن اجتماعی در ایران کنونی،به گونه ای است که به صراحتِ دعاوی جزمی ایدئولوژیک متقاعد میشود ونیازی به پراکسیس اجتماعی و آگاهی اصیل و انتقادی بر آمده ازبحثهای پیچیده ندارد.
وی در بخش دیگری از سخنانش به ابعاد معضل علوم انسانی در ایران امروز اشاره کرد و گفت: علوم انسانی در چنین موقعیتی، به وضعی دچار می شوند که شاید بتوان از آن "فروکاسته شدنِ ساختی-کارکردی" تعبیر کرد. برخی ابعاد این وضعیت عبارتند از مشکلۀ موضوعیت؛ مشکلۀ مشروعیت؛ مشکلۀ مرجعیت؛ مشکلۀ آکادمیک؛ مشکلۀ پداگوژیک؛ مشکلۀ تحقیق و توسعه؛ مشکلۀ فناوری؛ مشکلۀ ارزش افزوده و اثربخشی بیرونی.
نظر شما