با نزدیک شدن به روزهای گرم سال، حرارت و شور و شوق نوجوانان و جوانان برای حضور بیشتر در فضاهای عمومی بیشتر شده و از همین رو سعی دارند، به هر نحو ممکن از این ایام بیشترین بهره را ببرند، بدون اینکه بدانند که این روزها می تواند برای آنان، روزهای پرخطر و دردسرسازی شود، اگر نخواهند برنامه ای برای چگونه گذراندن این ایام داشته باشند.
بررسی ها نشان می دهد، امکانات و فضاهای تفریحی، ورزشی و... کشور متناسب با نیازهای جمعیت مخاطب نیست و از این رو، با کمبود شدید چنین فضاهایی در سطح جامعه مواجه هستیم. از طرفی علایق و خواسته های جوانان با محتوای برنامه هایی که در این قبیل مکانهای فرهنگی، ورزشی و تفریحی ارائه می شود، تا حدودی همخوانی ندارد، به طوری که اغلب این برنامه ها به صورت عرضه محوری طراحی و اجرا گردیده و بیشتر جنبه مبهم و نامتناسب با شرایط سنی جوانان داشته و باعث می شود تا تمامی فرصت ها به راحتی آب خوردن از دست برود.
نارضایتی نزدیک به یک سوم جامعه نوجوان و جوان کشور از برنامه های اوقات فراغت، گویای این امر است که مسئولان هنوز نتوانسته اند در این زمینه موفق باشند. در حالی که اغلب پسران و دختران، "دولت" را مسئول اصلی تدارک برنامه های اوقات فراغت می دانند.
البته این واقعیت را نباید از نظر دور داشت که هر ساله بودجه های کلانی در جهت غنی سازی اوقات فراغت در اختیار نهادهای مختلف قرار می گیرد اما به دلیل بخشی نگری و عدم هماهنگی سازمانها و نهادهای مربوطه، این اعتبارات هدر می رود. این روندی است که هر سال شاهد تکرار آن هستیم. در حالی که برنامه ریزی درست و منطقی باید یکی از برنامه های در اولویت و اساسی دولت باشد.
هیات وزیران بنا به پیشنهاد سازمان ملی جوانان و سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق و به استناد سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404، ماده 112 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آیین نامه اجرایی برنامه ساماندهی اوقات فراغت جوانان را به تصویب رسانده تا شاید گره گشای این مشکل لاینحل در جامعه شود. در آیین نامه اجرایی این سند، سازمان ملی جوانان موظف است با همکاری صدا و سیما، ضمن تدوین شاخص های کمی و کیفی مربوط به اوقات فراغت و نیازهای فراغتی جوانان به عنوان مبنای ارزیابی نتایج حاصل از اجرای برنامه در طول سالهای برنامه چهارم توسعه، اقدامات اجرایی مربوط به هر یک از برنامه ها را به همراه تقسیم کار ملی پیشنهادی تهیه و به تصویب ستاد برساند...
درصد بالایی از جوانان جامعه به علت نداشتن برنامه مناسب برای غنی سازی اوقات فراغت در روزهای تعطیل، ناچار هستند برای پرکردن ساعات تعطیل خود، اوقات زیادی را در خارج از خانه و دور از والدین سپری کنند که همین وضعیت می تواند امکان افزایش رفتارهای پرخطر را در سه ماه تعطیلات تابستانی افزایش دهد. متاسفانه باید عنوان داشت به رغم اهمیت زیاد گذران اوقات فراغت، این مسئله مانند بسیاری از موضوعات دیگر، مورد غفلت تصمیم گیران و سیاست گذاران در دستگاههای اجرایی قرار گرفته است.
به اعتقاد کارشناسان مسائل اجتماعی، اوقات فراغت زمان باقی مانده پس از کار روزانه است و فرد به هنگام آسودگی با شوق و رغبت اقدام به تفریحات، سرگرمیها و توسعه آگاهیها و فعالیتهای مفرح جهت رفع خستگی می کند. در واقع اوقات فراغت زمینه ساز ایجاد نبوغ در نوجوانان و بهترین زمان برای یادگیری مهارتهای اجتماعی و توجه به خواسته ها و نیازهای فرهنگی آنان است.
واقعیت این است که در طول تابستان آمار بزه و رفتارهای ناهنجار اجتماعی در بین قشر جوان افزایش می یابد که این مسئله نشات گرفته از نبود برنامه های جذاب و مفرح برای غنی سازی اوقات بیکاری است. به طوری که همنشینی با دوستان ناباب و حضور در برنامه های محفلی، به بروز ناهنجاری کمک می کند و در نهایت برخی از جوانان را در دام خود گرفتار می سازد و این مسئله باعث می شود که او قید ادامه تحصیل را بزند و به دنبال کسب درآمدهای کاذب و نامشروع باشد.
از سوی دیگر، بررسی پرونده های قضائی و گزارشات پلیس نشان می دهد که بیشترین جرم و جنایات و دهها تخلف و بزه همواره در طول سه ماه تابستان رخ می دهد که این موضوع با توجه به فرصت حضور بیشتر دانش آموزان در اماکن عمومی، می تواند زنگ خطر و هشداری برای مسئولان مربوطه باشد.
جمعیت کثیری از جامعه را قشر محروم و کم درآمد تشکیل می دهد که بیشترین جمعیت نوجوان و جوان را در خود جای داده است. از این رو، با توجه به وضعیت اقتصادی این قبیل خانوارها که امکان تامین هزینه های شرکت فرزندان شان در آموزشگاههای علمی و کلاسهای فرهنگی و هنری و باشگاههای ورزشی را ندارند، باید متوجه خطراتی که سلامت جسمی و فکری این قبیل افراد را تهدید می کند، باشیم.
آنچه مسلم است، نوجوانان و بعضا گروههایی از نسل جوان جامعه در تشخیص ناهنجاریها، دچار اشتباه می شوند که اگر نخواهیم آنان را حمایت و هدایت کنیم، در پایان سه ماه تعطیلی، افرادی را خواهیم دید که دیگر میل و رغبتی برای ادامه تحصیل نداشته و به جمع آسیب دیدگان و قربانیان اجتماعی افزوده شده اند. از این رو، سه ماه تابستان در عین حال که فرصتی برای غنی سازی اوقات فراغت فرزندان این مرز و بوم است، می تواند به بحران نیز تبدیل شود.
نظر شما