به گزارش خبرگزاری مهر، رایزنی فرهنگی ایران در آلمان کنفرانس سالگرد ارتحال ملکوتی امام خمینی (ره) را برگزار کرد.
در این همایش که فرهیختگان و علاقمندان ایرانی، آلمانی و نیز از سایر ملیتها حضور داشتند، ابتدا آیاتی از کلام الله مجید توسط استاد صادقی قرائت شد و پس از آن دکتر همایون همتی رایزن فرهنگی کشورمان درباره ی «نگرش فلسفی امام خمینی و مقایسه آن با فلاسفه مسیحی» به سخنرانی پرداخت.
دکتر همتی اظهار داشت: در سالگرد رحلت مردی بزرگ قرار داریم که هم علیه استبداد داخلی و هم در مقابل استعمار خارجی ایستاد. مردی که سخن گفتن درباره ابعاد شخصیتی اش کار آسانی نیست.
رایزن فرهنگی کشورمان در آلمان افزود: ابعاد آزادیخواهانه و عدالتجویانه امام خمینی موجب شده تا از ابعاد شخصیت علمی ایشان غفلت شود و این حتی در مورد دوستان نیز نوعاً صادق است. امام در حالی که احیاکننده تفکر عدالت اجتماعی بود، عالمی جامع و نیز عارفی بزرگ بود.
وی در ادامه در ادامه گفت: امام فقیه، متکلم، مفسر قرآن، ادیب و شاعری توانا بود و اینها همه از آثارشان پیدا و قابل اثبات است. ایشان از سرآمدان علوم رجال، حدیث، درایه، فقه و اصول بودند و به لحاظ پختگی فلسفی و بهرهوری از قواعد فلسفی در استنباطات اصولی خویش، از نوادر علم اصول محسوب میشدند. ایشان در فلسفه نیز تنها معلم فلسفه به حساب نمیآمدند، بلکه در آن صاحبنظر و دارای سبک بودند؛ تعلیقه ایشان بر «اسفار» ملاصدرا در این مقوله برای اهل فن بسیار ارزشمند است.
دکتر همتی افزود: فلسفه مورد قبول امامِ راحل «حکمت متعالیه» بود. در فلسفه اسلامی بهخصوص در سنت فلسفی کشور ما ایران سه نظام فلسفی وجود دارد: 1- نظام فلسفی «حکمت مشّاء» ابن سینا، که از ارسطو آغاز شده، به کندی، فارابی و ابن سینا و از وی به ابن رشد میرسد. 2- نظام فلسفی حکمت اشراق. در قرن هفتم هجری، شیخ شهاب الدین سهروردی، اهل سهرورد زنجان این نظام را پایهگذاری کرد و طی آن کوشید تا فلسفه ایران باستان را احیاء نماید. وی با نگرشی عارفانه به بررسی قرآن و احادیث نبوی (ص) پرداخته و فلسفهای عارفمشربانه به وجود آورده است. 3- نظام فلسفی «حکمت متعالیه». این سیستم فلسفی تلفیقی از فلسفه استدلالی ابنسینا و مشی عرفانی شیخ اشراق شهاب الدین سهروردی است. در عین حال آراء و عقاید اشاعره و معتزله را هم مورد بررسی، مداقه و استفاده قرار میدهد و از قرآن و احادیث پیامبر (ص) و ائمه (ع) و یافتههای عارفان مسلمان و پیشین نیز بهره میگیرد.
رایزن فرهنگی ایران در آلمان گفت : نگرش فلسفی امام در واقع اینگونه بود که ایشان اصول «حکمت متعالیه» را پذیرفته بودند، اما در آن دست به نوآوری نیز زدند. اگر بخواهیم معادلی در مسیحیت برای بیان ملاصدرا و محتوای «حکمت متعالیه» بیابیم، باید از «سنت توماس آکویناس» یاد کنیم، که او نیز خود را وامدار ابن سینا و ابن رشد می داند و بویژه از ابن رشد تحت عنوان «المفسر» و با احترام یاد می کند، زیرا تفسیر و شرح او بر «مابعد الطبیعه ی ارسطو» در شکل گیری افکار و مشی فلسفی «سنت توماس آکویناس» تأثیر بسزایی داشته است.
وی افزود: «آکویناس» بیش از 60 کتاب مثل «مجموعه الهیات» و «مجموعه علیه گمراهان» نگاشته و به اعتراف خویش هرچه دارد از ابن سینا و ابن رشد دارد. بحثهای وی درباره ی «وجود و ماهیت» به نگرش صدرا نزدیک است، هرچند فلسفه صدرایی با عرفان ابن عربی و سایر عارفان مسلمان توأم شده و آن را از فلسفه ابن سینا و سهروردی متمایز ساخته است. حکمت متعالیه چهار پنج قرن است که در حوزههای علوم دینی شیعی در ایران و سایر کشورهای اسلامی نظام فلسفی غالب و متداول است. امام خمینی (ره) در کتاب «تعلیقه بر اسفار» اختلافنظرهایش را با افکار صدرا مطرح مینماید و برخی از دیدگاهها و نظرات او را به نقد میکشد.
دکتر همتی در بخش دیگری از سخنان خویش اظهار داشت: فلسفه اسلامی در ایران از عصر صفویه به بعد تحول یافت، برخلاف کشورهای عربی و اسلامی که در آنها باب فلسفه اسلامی پس از ابن سینا و ابن رشد بسته شد، اما در حوزههای شیعی اشخاصی نظیر خواجه نصیرالدین طوسی، سید حیدر آملی، خاندان ابن ترکه، صدرالدین دشتکی، غیاث الدین دشتکی، علامه قطب رازی، قطب الدین شیرازی و شیخ اشراق ظهور کردند.
وی اظهار داشت: فلسفه در مسیحیت کاتولیک به «توماس آکویناس» و در مذهب ارتدکس به «الهیات عرفانی» (Mystical Theology) ختم میشود که نمونه آن آثار کسانی مثل «ولادیمیر لاسکی» است. در مسیحیت پروتستان نیز اشخاصی نظیر «کارل بارت»، که معتقد است باید متون مسیحی را از افکار فلسفی یونان پاکسازی کرد، برای رسیدن به کنه و عمق کتاب مقدس با استفاده از «روش هرمنوتیکی» تلاش کرده اند، راهی که مورد قبول تئولوگ معروف معاصر آلمان، پروفسور هانس کونگِ کاتولیک هم هست.
دکتر همتی در ادامه افزود: در عین حال در حوزه تفکر فلسفی شیعی، فلسفه صدرا حتی توسط دامادش میرزا عبدالرزاق لاهیجی نیز مورد نقد قرار گرفت و بعدها نیز توسط متفکران دیگر نظیر علامه بزرگوار طباطبایی و امام خمینی تکمیل شد و این امر رشد و بالندگی فلسفه را در قرون معاصر در حوزههای شیعی نشان میدهد.
دکتر همتی سپس با بیان چگونگی تکامل اندیشه، تفکر و فلسفه در شرق و غرب و برشمردن مثالهای عینی و اشاراتی به اصول حکمت متعالیه و طرح بعضی از آرای «هیدگر» و معرفی عمق اندیشه فلسفی حضرت امام (ره) در این ارتباط، خواستار توجه بیشتر حوزههای دانشگاهی، فکری و فلسفی غرب به مبانی فلسفه معاصر اسلامی، بهویژه «حکمت متعالیه» شد و با برشمردن آثار متفکران قدیم و جدید غربی که پی در پی در ایران به چاپ می رسند و فضای باز و بالنده فکری موجود در ایران، خواستار ایجاد تحول اساسی در این زمینه در دانشگاههای غرب شد، تا رخوت موجود از میان برود و دانش و اطلاعات پژوهشگران و اندیشمندان در این عرصه به روز شود.
پس از سخنرانی دکتر همتی، «کشیش بتمبه» (Pastor Botembe) رهبر کلیسای افریقایی همبستگی مذاهب مسیحی برلین، سخنان کوتاهی را ایراد کرد.
«کشیش بتمبه» با ستودن شخصیت سترگ امام خمینی اظهار داشت که ایشان صرفاً متعلق به ایران یا حتی مسلمانان نیست، بلکه به جهان بشریت تعلق دارد.
«بتمبه» با تأکید بر ابعاد عدالت طلبانه و ظلم ستیزانه ی شخصیت امام خمینی، ایشان را شخصیت بی نظیری که باید الگوی آزادی خواهان جهان قرار گیرد توصیف کرد.
نظر شما