پیام‌نما

وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا * * * و حقّ خویشاوندان و حقّ تهیدست و از راه مانده را بپرداز، و هیچ گونه اسراف و ولخرجی مکن.* * * ز مسكين بكن دستگيرى تو چند / بده حق ابن السبيل نژند

۲۰ خرداد ۱۳۸۷، ۱۲:۵۵

روایتی دیگر از 20 خرداد /

وقت اندک است / نادر ابراهیمی بر فراز شانه‌ها روانه می‌شود

وقت اندک است / نادر ابراهیمی بر فراز شانه‌ها روانه می‌شود

نادر ابراهیمی امروز در میان آه و اندوه خانواده، دوستان، همکاران و دانشجویانش از دنیای فانی کوچید. روایت خبرنگار مهر را از مراسم تشییع این نویسنده و هنرمند بخوانید.

ساعت 9 خانه هنرمندان، مراسم تشییع پیکر نادر ابراهیمی. جمعیتی حدود 500 نفر شاید هم بیشتر روبروی سخنران برنامه "پدرام اکبری" از دوستان نادر ابراهیمی ایستاده اند. اما او هم در میان جمعیت تقریبا ناپیداست. من لبه حوض روبروی خانه هنرمندان ایستاده ام... صدای آب می آید.

همسر او را تشخیص نمی دهم اما جمعیت سیاه پوشی را می بینیم که پای پیکر او نشسته و بعضی هم ایستاده اند. میان جمعیت بوم های صدابرداری معلق اند و فیلمبرداران سعی در شکار چهره ها دارند. پدرام اکبری از هوای گرم می گوید و وقت اندک. از دوستان نادر نام می برد و از چهره های حاضر در جمع تشکر می کند.

در میان این چهره ها از جواد مجابی که متنی را برای سخنرانی آماده کرده است دعوت به عمل می آید. مجابی بعد از دقایقی چند به زحمت راهی از میان جمعیت باز می کند تا پشت تریبون حاضر شود. او از عشق ابراهیمی به وطن و ایران می گوید و نوشته اش را با شعر نادر همراه می کند.

سپس پدرام اکبری از جمشید گرگین یاد می کند که نخستین تجربه سینمایی اش را با فیلم "صدای صحرا" نادر ابراهیمی آغاز کرد و از پوراحمد دعوت می کند و پوراحمد نیز از ابراهیمی، کار او و عشق او به ایران می گوید.

پدرام احمدی همچنین از جعفر نجیدی دعوت می کند، هنرمندی که 9 اردیبهشت در روز بزرگداشت نادر ابراهیمی در کانون هنر نیشابور دو سردیس از چهره ابراهیمی ساخت که ابتدا با گل ساخته شدند ولی بعد از آن، آن دو را تکمیل کرد و یکی را به خانواده ابراهیمی تقدیم کرد و دیگری را به کانون هنر نیشابور سپرد. سردیس ابراهیمی در کنار پیکر او با پارچه ای بنفش پوشانده شده بود.

نجیدی از همسر ابراهیمی درخواست می کند تا پرده را از سر مجسمه بردارد. جمعی از عکاسان هجوم می آورند و دیگر چیزی دیده نمی شود. اما عکاسانی که از طبقه فوقانی خانه هنرمندان و از آنچه که ما نمی دیدیم تصویر می گرفتند قطعا عکس هایشان دیدنی و ماندنی است. حالا مراسم تمام شده و عکاسان تقریبا پراکنده شدند و پدرام احمدی درخواست می کند سردیس را بالا بگیرند تا همه ببینند.

پدرام احمدی از وقت اندک و هوای گرم می گوید اما با عذرخواهی می خواهد تا مشهدی زاده از اساتید دانشگاه هنر و علی اصغر سعادتی از کانون فرهنگی و هنری رواق، تسلیت خود را ابراز دارد. در انتهای برنامه، انصاری از دانشجویان سابق ابراهیمی دو قطعه شعر را قرائت می کند که آن را به استاد و تمام شاگردانی که او را به چشم دیدند و ندیدند تقدیم می کند. با خواندن شعر او طاقت فرزانه منصوری - همسر نادر - بیشتر از پیش طاق می شود و گریه امانش را می برد.

برای بار چندم "وقت اندک است"، و این را پدرام اکبری متذکر می شود و او از جعفری جلوه و ضرغامی تشکر ویژه می کند و از ابراهیم حاتمی کیا و کمال تبریزی که شاگردان ابراهیمی بودند نام می برد.

پیکر ابراهیمی با مشایعت حضار تشییع و به بهشت زهرا منتقل می شود.

کد خبر 696157

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha