به گزارش خبرنگار مهر، کریمی در چهارمین فیلم سینمایی خود در مقام کارگردان موضوعی را محور قرار داده که به نوعی حساسیت برانگیز است و با قرار گرفتن بر بستری کمرنگ و بدون زمینه از معنویات، مجوز پرداختن به آن را پیدا کرده است.
فیلم "انعکاس" ویژگی اثر متأخر این کارگردان را یدک میکشد و تا حدی به همان سرنوشت هم دچار میشود. "تب" هم فیلمی بود بود با آغازی جذاب که قلاب اولیهای محکم برای درگیر کردن مخاطب داشت. بخصوص شخصیت پردازی با جزئیات فیلم به گونهای کاراکترها را از همان اولین گام برای مخاطب سمپات کرده و او را به پیگیری وامیداشت.
اما همانطور که این چینش جذاب اولیه در "تب" با قرار گرفتن در پیچ و خمهای ناکارآمد داستانی امتیاز بالقوه خود را از دست داده و پرداخت اولیه را ناکارآمد کرد، در "انعکاس" هم به نوعی اتفاقی مشابه اما در حد و اندازههای متفاوت شکل میگیرد. این وجه میتواند نکتهای قابل ملاحظه در کارگردانی رضا کریمی محسوب شود که معمولاً نقاط قوت اولیه آثارش در شیوه روایت و چینش موقعیتها از دست میرود.
در فیلم "انعکاس" این نکته که کریمی امر نگارش فیلمنامه را به دیگری واگذار کرده و از حضور یک نویسنده مستقل بهره برده، یک امتیاز محسوب میشود و به نظر میآید از نوعی اشراف بر مشکل داستانگویی فیلمهای قبلش میآید. محمدهادی کریمی که تجربه نگارش فیلمنامه سینمایی و یک مجموعه تلویزیونی را دارد این بار با حضور خود بخشی از مشکلات فیلم را تقلیل داده است.
همانطور که اشاره شد فیلم "انعکاس" تور اولیه را خوب پهن میکند و میتواند با آغازی از میانه راه، مخاطب را درگیر رابطهای کند که شبهه برانگیز و البته ممنوع است. همراهی یک مرد و زن جوان (حمید گودرزی - مهناز افشار) با پنهان نگه داشتن همه اتفاقاتی که بین آنها میافتد، به نوعی تصویری مبهم از حادثهای ارائه میدهد که در پایان این مقطع برای مرد میافتد.
در واقع بدون آنکه به جزئیاتی واضح پرداخته شود، تصویر این زوج به عنوان یک زن و شوهر ترسیم میشود که در ادامه فرار دختر از بیمارستان و سر رسیدن همسر قانونی مرد (بیتا سحرخیز) تعریف اولیه را دچار تغییر میکند. از این به بعد تعریفی که وارد قصه میشود شکلگیری رابطهای مشکوک بین این زوج است که کمی جلوتر با مشخص شدن اینکه زن جوان هم متأهل است، رنگ و بوی رابطهای ممنوع را به خود میگیرد.
این موقعیت انتحاری که به نوعی پاشنه آشیل فیلم است بخش میانی را به خود اختصاص داده و در واقع مانور دادن بر روی آن نقطه قوت اصلی فیلم را شکل میدهد. این نکته به خودی خود ایرادی ندارد اما وقتی اهمیت واقعی خود را از دست میدهد که این موقعیت با همه بسط و پرداخت و مانور، دروغین و کاذب از آب در میآید.
بخش میانی با تمرکز بر این خط قرمز به گونهای پررنگ و برجسته شده که شوهر زن (کامبیز دیرباز) مردی متعصب و مشکوک به همسرش ترسیم میشود و زوم کردن او بر رفت و آمد و گفتار و کردار زن موقعیتی بغرنج و حساس پدید میآورد. موقعیتی که زن را وادار میکند نشانههای ورود مرد دیگر به خانه را از بین ببرد و همین تلاش او برای پنهانکاری، به نوعی نوک پیکان اتهامات را به سوی او به عنوان یک زن خطاکار نشانه میرود.
اشکال اشاره شده که به جای غافلگیری جذاب نوعی رو دست زدن ناخوشایند به مخاطب را شکل میدهد، از همین پرداخت اغراق شده و پررنگ جزئیات در این مقطع و رفتار خطاکارانه زن و سوءظن شوهر میآید. به این ترتیب آنچه مخاطب را درگیر میکند به تصویر درآمدن یک رابطه ممنوع بر پرده سینماست که در مقطع پایانی برگ نهایی این تعریف را هم تغییر میدهد.
در واقع وقتی برای سومین بار تعاریف قصه عوض میشود، فلاش بکی کلیدی به بهانه نامهای که زن برای اعتراف به شوهرش نوشته، همه اتفاقات را از اول تا پایان با در بر گرفتن همه جزئیاتی که در مقطع ابتدایی حذف شده روایت میکند. تمهیدی که تنها به مدد آن مجوز ورود به این حیطه سوال برانگیز و مشکوک در فیلم "انعکاس" صادر شده است.
فیلم در همین بخش بدون آن که زمینه سازی شده و یا احتمالاً کدی برای جرقههای معنوی قرار داده باشد، به گونهای تقدیری مسیری را که زن و شوهر ناآگاهانه برای خیانت به یکدیگر طی میکنند موازی و قرینه هم ترسیم کرده و در نهایت خودداری آنها را با تکیه جرقههای آنی معنوی در بازگشت به مسیر وفاداری به تصویر در میآید.
این پاداش متقابل برای زوجی است که به نظر میآید در شکل رایج و روشن به هم خیانت نکردهاند ولی آنچه آنها را در مسیر حرکت برای خیانت قرار داده و در واقع دلایل این گرایش همچنان سوال برانگیز است. واقعیت این است که این وجه مهم را نمیتوان با جرقههای معنوی و بازگشت در لحظه نود توجیه کرد و آنچه آینده رابطه بیمارگون این زوج را ناخوشایند تصویر میکند (با توجه به اطلاعاتی که فیلم به مخاطب میدهد)، ریشههای این رفتار است که تنها با نیت تلافی کردن توهم خیانت پاسخ نمیگیرد.
فیلم از حضور بازیگران چهره سینمای ایران در نقشهای اصلی بهره میبرد اما قرار گرفتن آنها در نقش کاراکترهایی که به نوعی کلیشه قابل انتظار خودشان است، وجه تازگی و غافلگیر کنندگی ندارد. به این ترتیب امتیاز فیلم بیش از این که درگیر کردن مخاطب با روابط و مناسباتی جدید از آنها باشد، به نوعی تطبیق با وجوه آشنای آنها و تکیه بر موقعیت حساس بخش میانی است.
موقعیتی که کاذب بودن آن در سومین تعریفی که از مناسبات اضلاع این مثلث عشقی ارائه میشود، اهمیتش را کمرنگ کرده و این وجه را پررنگ میکند که همه چیز به گونهای طراحی شده که با ارائه اطلاعات کم و مبهم، مخاطب تصور یک رابطه ممنوع را کرده و با فیلم همراهی کند و در پایان با یک پایان معنوی و بازگشت شرایط به موقعیتی اخلاقگرا، نظر معترضان به این تصویر غیراخلاقی هم تأمین شود.
فیلم "انعکاس" با تکیه بر ایدهای به اصطلاح خط قرمزی که اتفاقاً از اصول اخلاقی بنیادین ماست در عین پرداختن به آن، از جرقههای معنوی لحظهای برای تغییر و تعدیل تعاریف ارائه شده استفاده میکند. اما همین تعدد تعاریفی که در فیلم از یک رابطه و موقعیت ارائه میشود، به نوعی همراهی مخاطب را در بخش میانی زیر سوال میبرد.
"انعکاس" که در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر نیز به نمایش درآمد، روایتگر زوجی جوان است که هر کدام بیاراده در معرض آزمون سخت اثبات وفاداری قرار میگیرند. آنها تنها دو را پیش رو دارند و انتخاب نهایی هر کدام انعکاسی را در زندگی مشترکشان رقم خواهد زد. مهناز افشار، حمید گودرزی، کامبیز دیرباز، شهره قمر و بیتا سحرخیز بازیگران فیلم هستند.
"انعکاس" بر اساس فیلمنامه محمدهادی کریمی به تهیهکنندگی سعید حاجیمیری ساخته شده و آزیتا موگویی مدیر تولید، فرج حیدری مدیر فیلمبرداری، اصغر شاهوردی صداگذار، سیامک احصایی طراح صحنه و لباس و مهرداد کیانی طراح چهرهپردازی این پروژه سینمایی هستند. اکران این فیلم از پنجشنبه 23 خردادماه در تهران آغاز شده است.
نظر شما