به گزارش مهر، سطح و مدل مذاکرات غرب با جمهوری اسلامی در خصوص پرونده هسته ای از سال 2003 که آغاز دوره فعلی چالش هسته ای محسوب می شود، تاکنون سه مدل جداگانه را تجربه کرده است.
از سپتامبر 2003 با گزارش تند آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه فعالیت های هسته ای ایران سه کشور موسوم به تروئیکای اروپایی یعنی فرانسه، آلمان و انگلیس به نمایندگی ازغرب با ایران و دولت هشتم وارد مذاکره شدند که نتایج این دوره از مذاکرات انعقاد توافق نامه های سه گانه "پاریس، بروکسل، سعد آباد" بود.
در دوره بعدی مذاکرات هسته ای که با روی کارآمدن دولت نهم و تغییر رویکرد هسته ای ایران از ژوئن 2005 آغاز شد با ورود مستقیم آمریکا به معادله هسته ای، تروئیکای اروپایی جای خود را به اتئلاف1+5 داد، کارویژه اصلی این گروه تلاش برای ایجاد ائتلافی بین المللی علیه ایران با حضور سه کشور اروپایی، آمریکا ، روسیه و چین بود، در این دوره جدید خاویر سولانا، به نمایندگی از 1+5 به مذاکره با ایران پرداخت.
اما با سپری شدن دوران ریاست جمهوری جرج بوش، به نظر می رسد فلسفه وجودی 1+5 با چالشی جدید روبرو باشد، جرقه این "چالش جدید هویتی" را دولت ایتالیا روشن کرد، ایتالیا در هفته اخیر رسما و علنا درخواست کرد که به گروه 1+5 بپیوندد، امری که بلافاصله با مخالفت کاخ سفید مواجه شد و هادلی سخنگوی کاخ سفید تلویحا افزایش کشورهای این گروه را باعث تضعیف این ائتلاف توصیف کرد.
ایتالیا اکنون بزرگترین شریک تجاری جمهوری اسلامی ایران است و آمریکا این ترس را دارد که حضور بزرگترین شریک تجاری ایران در جمع 1+5 باعث ایجاد دردسر و مانع برای ادامه فشارها علیه ایران شود.
همانطور که گفته شد تشکیل ائتلاف 1+5 حاصل اصرار به دخالت مستقیم آمریکا در معادله هسته ای ایران بود که قطعا ظرف زمانی و مکانی خاصی را می طلبد واین آرایش موجود، با پایان دوره بوش قطعا دچار دگرگونی های زیادی خواهد شد، البته نباید ساده دلانه فرض کرد که این ائتلاف فرومی پاشد یا به پایان راه خود می رسد ولی قطعا دچاردگرگونی های ماهیتی-هویتی خواهد شد.
درحقیقت می توان گفت با داغ ترشدن چالش هسته ای ایران، ائتلاف 1+5 تبدیل به باشگاهی برای کشورهای درجه دومی ازغرب شده که می خواهند نقش موثرتری درمعادلات جهانی ومنطقه ای بازی کنند که این امر دردیدگاه کلان، با یک جانبه گرایی آمریکا در تناقض است.
جمهوری فدرال آلمان نخستین کشوری بود که این مسیر را با موفقیت طی کرد، آلمان امروز به مرحله ای رسیده است که زمزمه عضویت قریب الوقوع آن در شورای امنیت سازمان ملل به گوش می رسد و بی جهت نیست که ایتالیایی ها هم به صرافت عضویت در باشگاه فشار علیه ایران افتاده است |
ضمن اینکه افزایش طرفهای 1+5 برای ایران هم فرصتی سخت ولی شیرین را می آفریند و می تواند باعث شود سطح و گستره رایزنی ها و گفتگوهای دیپلماتیک ایران نیز افزایش پیدا کند.
جمهوری فدرال آلمان نخستین کشوری بود که این مسیر را با موفقیت طی کرد، آلمان امروز به مرحله ای رسیده که زمزمه عضویت قریب الوقوع آن در شورای امنیت سازمان ملل به گوش می رسد و بی جهت نیست که ایتالیایی ها هم در سایه تغییرات ساختار قدرت خود به صرافت به فکرعضویت در باشگاه فشارعلیه ایران افتاده و بعید هم نیست که کشورهای دیگری هم خواستار تکرار تجربه ژرمن ها در دیپلماسی هسته ای ایران باشند.
نکته جالب این است که آلمان سریعا با تقاضای عضویت ایتالیا در 1+5 مخالفت کرد، چون قاعدتا نمی خواهد در این مسیر، رقیب و همسفری داشته باشد.
افزایش اعضای 1+5 علیرغم ایجاد پرستیژ ظاهری برای آمریکا، قدرت نفوذ و اقناع آمریکا را علیه ایران کاهش می دهد و روند تداوم فشار بر ایران را کندترمی کند، البته همانطورکه گفته شد، پایان دوره بوش نیز چالشی دیگر برای 1+5 است، این دو گزینه را می توان چالش های 1+5 بعد از پایان دوره بوش تصور کرد.
به گزارش مهر، با این اوصاف حتی اگر مک کین، نامزد جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شود، نمی توان با اطمنیان گفت که دقیقا همان روش جرج بوش را درقبال ایران ادامه خواهد داد، این درحالی است که تفاوت دیدگاههای باراک اوباما ، نامزد مطرح حزب دموکرات در مورد ایران نیز کاملا واضح است.
البته تلاش متمرکز و معنادار نومحافظه کاران آمریکایی براین محور استوار است که ماهیت فعلی 1+5 را برای میراث بران خود در کاخ سفید( چه از حزب دموکرات و چه از جمهوری خواهان) بر جا بگذارند.
نظر شما