به گزارش خبرنگار مهر، عالمزاده در "پروانه در آتش" قصهای با درون مایه دفاع مقدس و در حاشیههای نادیدنی آن را محور قرار داده اما در میانه پرشهای زمانی و اجرای سطحی تلویزیونی، بار دراماتیک فیلم کمرنگ شده است.
فیلم نام فرهاد توحیدی را به عنوان یک فیلمنامهنویس حرفهای و مستقل یدک میکشد و طبعاً انتظارات را از پرداخت قصه و بخصوص دیالوگ نویسی تا حدی بالا میبرد. توحیدی در سینما و تلویزیون بیشتر به واسطه کارهای کمدی و طنز برجسته شده که "دنیا" و "مرد عوضی" نمونههای پرفروش آثارش هستند.
هر چند او در تلویزیون عرصههای درام، اجتماعی و معمایی و پلیسی را هم تجربه کرده و از آثار موفق او میتوان به مجموعههای "یک مشت پر عقاب" و "بچههای خیابان" اشاره کرد. به این ترتیب حضور توحیدی به عنوان یک امتیاز بالقوه برای فیلم "پروانه در آتش" حفظ میشود که قرار گرفتن سعید عالمزاده در کنارش به عنوان کارگردان، مکمل این امتیاز میشود. بخصوص که عالمزاده دو فیلم "بالاتر از خطر" و "توکیو بدون توقف" را در کارنامه سینمایی دارد.
فیلم "پروانه در آتش" با انتخاب قهرمانی خاص و تا حدی متفاوت با کلیشههای ایج این حیطه، رویکردی تازه به حاشیههای دفاع مقدس دارد و این فضا و حال و هوای تازه مستلزم خطر کردن و البته حرکت در لوکیشنهای مختلف و متنوع است. این وجه میتوانست در صورت اجرای مناسب شاخصه اصلی فیلم محسوب شده و یا در جهت عکس وجه نمایشی و غیر واقعی فیلم را تشدید کند.
فیلم داستان یک پزشک دو رگه ایرانی / عراقی به نام لیلا (زیبا بروفه) را روایت میکند که با مفقودالاثر شدن شوهرش، وحید (مجید حاجیزاده) به جستجوی او برمیآید. در واقع چون فیلم متکی است بر چینش رابطه اولیه این زوج در گذشته و خاستگاه آنها، مجبور شده در مقاطع زمانی حرکت کند و این حرکت چون بدون زمینه و با میاننویسهای دیرهنگام شکل میگیرد، در لحن کلی کار سکته ایجاد کرده و به پیوستگی حسی روابط و سکانسها لطمه وارد کرده است.
فیلم با تکیه بر حرفه پزشکی لیلا و وحید آغاز میشود که میاننویس (خرمشهر 54) شناسنامه الحاقی آن است. پس از ربوده شدن وحید، زمان فیلم به (تهران 62) آورده میشود که لیلا در بیخبری از شوهرش با خبر شهادت همرزم او مواجه شده و به احتمال شهادت وحید دامن زده میشود.
در این میان رسیدن یک خبر مبهم لیلا را وامیدارد برای پیگیری وضعیت وحید در اسارت به صلیب سرخ مراجعه کند و آنجا با ماجد حسن (برزو ارجمند) مواجه شود که در گذشته خواستگارش بوده است. این حضور باعث میشود باز هم مقطع زمانی فیلم تغییر کند اما بدون میاننویس و به دوران تحصیل لیلا در خارج از کشور پرتاب شویم که چگونگی آشنایی او با این جوان عراقی را ترسیم میکند.
در واقع آنچه در این آشفتگی و شکست زمانی و مکانی به نوعی گم شده، همان تداوم حس و حال و روحیات لیلا به عنوان قهرمانی منحصر به فرد با ویژگیهای خاص است. در واقع در این میان کمتر میتوان به شخصیت نزدیک شد و درک او را از شرایط و موقعیت مورد توجه قرار داد که این آسیب به واسطه پرشهای زمانی ایجاد شده، گاه مخاطب را از فضای کلی دور میکند.
هر چند تلاش شده وجه نمایشی حضور لیلا به عنوان مأمور صلیب سرخ در عراق کمرنگ شود اما این وجه همچنان به عنوان علامت سوال باقی میماند و مخاطب با چشمپوشی از این وجه به انتظار تدارکاتی میماند که فیلم در لوکیشن عراق برایش دیده است.
اما همانطور که اروپا رفتن به واسطه چند پلان مستند و اسلوموشن امکانپذیر شد، عراق رفتن و سر زدن به اردوگاه معروف الرومادی نیز در حد بازنماییهای ضعیف باقی میماند تا به این نتیجه برسیم که جذابیت بالقوه بسیاری از قصه های به ظاهر بکر و تازه با یک اجرای دقیق و حساب شده و البته حرفهای است که میتواند نمودی قابل دفاع داشته باشد.
فیلم "پروانه در آتش" با فقدان یک اجرای قابل دفاع بیش از هر چیز بر دوش بازیگران حرفهای کار میچرخد که وجه باورپذیری نقش آفرینی آنها در قالب کاراکترهایی خاص تا حدی فقدان اشاره شده را کمرنگ میکند. اما نکته این است که وقتی قرار است بازیها پوشش دهنده سایر کاستیهای فیلم باشند، خواه ناخواه نوعی اغراق زدگی در این وجه را همراه دارد.
"پروانه در آتش" از حیث نگاه به حاشیههای دفاع مقدس و انتخاب قهرمانی خاص و بخصوص تنوع لوکیشن و مقاطع زمانی میتوانست به فیلمی قابل دفاع تبدیل شود اگر یک اجرای حرفهای را مد نظر قرار میداد. ولی فیلم به گونهای در سطح همان ایده اولیه خود حرکت میکند که چیزی جز جستجوی یک زن برای پیدا کردن شوهر گمشدهاش نیست.
فیلم تلویزیونی "پروانه در آتش" ساخته سعید عالمزاده جمعه 31 خرداد ساعت 16 از شبکه یک پخش شد. فیلم را محمدکاظم سعیدی نیک تهیه کرده و فرهاد توحیدی فیلمنامهنویس آن است. زیبا بروفه، برزو ارجمند، اصغر همت، سپند امیرسلیمانی، مجید حاجیزاده و نفیسه روشن از بازیگران "پروانه در آتش" هستند.
داستان درباره پزشکی عراقی ایرانی ه نام لیلاست. او برای پیدا کردن شوهرش که قبل از انقلاب توسط ساواک دستگیر شد، به دفتر صلیب سرخ در تهران میرود و آنجا با ماجدحسن که قبلا خواستگارش بوده مواجه میشود. لیلا به عنوان کارمند صلیب سرخ استخدام شده و به عراق اعزام میشود... عالمزاده کارگردان فیلمهای سینمایی "بالاتر از خطر" و "توکیو بدون توقف" است.
نظر شما