به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روزنامه زمان چاپ ترکیه، نوری کنعان بزرگان 31 ساله مادر 3 کودک و محجبه است. وی یکی از چند صدای مخالف ممنوعیت پوشش اسلامی در دانشگاهها است که از سال 1998 در پرتو مداخله نظامی ترکیه علیه ائتلاف دولت در راستای ممانعت از ظهور جنبشهای اسلامی اعمال شد.
زمانی که وی در شبکه تلویزیونی کانال یک در برنامه گفتگوی سیاسی ظاهر شد و گفت که به آتاترک علاقه ندارد و آیت الله خمینی را دوست دارد همه مردم ترکیه و فراتر از آن ازهویت وی مطلع شدند. بزرگان که از سادهسازی مقصود خود به یک عبارت ساده توسط رسانهها خشمگین شده گفت: ابتدا باید روشن کنم که من چنین چیزی را نگفتهام.
وی گفت که به عنوان مهمان به این برنامه دعوت شده تا در مورد حکم اخیر دادگاه قانون اساسی مبنی بر فسخ مصوبه پارلمانی آزادی حجاب در دانشگاهها که با حمایت دولت تصویب شده بود صحبت کند. وی به عنوان یکی از مهمانان به این برنامه دعوت شده بود چرا که پس از تصویب این مصوبه توسط پارلمان با ستادهای ضدحجاب به مشکلات حقوقی برخورده است.
وی اظهار داشت : در سال 1998 من دانشجوی سال دوم در دانشگاه استانبول بودم. یک روز چند هفته پیش از جشن فارغ التحصیلی در ماه ژوئن همان سال یکی از مدیران از من خواست جلسه امتحانات پایان ترم را به علت پوشیدن روسری ترک کنم و زمانی که من امتناع کردم مدیر با پلیسی که پیشتر برای انجام اقدامات امنیتی علیه معترضان به ممنوعیت حجاب و روزنامه نگارانی که از آنها فیلم تهیه کردند در دانشگاه حضور داشت تماس گرفت.
پلیسی که این زن محجبه آنها را به پلیس آهنین تشبیه کرد وارد کلاس شد و او را در حضور چند نفر از اعضای رسانهها به خارج از کلاس کشید و سرانجام از دانشگاه اخراج کرد.
محاکمه وی در ژوئن سال 2000 خاتمه یافت و بزرگان به 6 ماه زندان محکوم شد، محکومیتی که بعد از آن با جریمه نقدی تعویض شد. بسیاری از افراد دیگر نیز تجارب مشابهی داشتند اما تعداد معدودی از آنها درباره آن صحبت میکنند.
این زن محجبه 31 ساله گفت : نخستین باری که به مسئله حجاب علاقمند شد زمانی بود که تظاهراتکنندگان را در سن 14 یا 15 سالگی تماشا میکرد.
وی در این رابطه گفت : تا آن زمان هیچ چیز درباره اسلام یا حجاب نمیدانستم. تنها دانشجویان محجبه دانشگاه پزشکی را به خاطر داشتم که برای یک مشکل پزشکی به آنجا رفته بودم. از آنها پرسیدم برای چه تظاهرات میکنند و آنها برایم توضیح دادند. این نخستین باری بود که درباره وجود چنین مشکلی در ترکیه شنیده بودم.
مادر وی که ریشههای نژادیش به یوگسلاوی سابق بازمیگردد اهل منطقه تراس غربی بود، همان منطقه که نوری کنعان در آن بزرگ شده بود، در حالی که خانواده پدری وی اهل بخشهای سنتی و مرکز کوتاهیا (Kütahya.) بودند. وی نخستین زنی بود که سرخود را پوشاند و درست از زمانی که اعتقادات دینی جدید خود را پذیرفت با خانواده خود دچار مشکل شد و این مشکلات در حالی که وی با خانواده زندگی میکرد بسیار دشوار بود. اما بعدها که وی به یک خوابگاه دولتی نقل مکان کرد مسائل برایش تسهیل شده بود و درزمانی که در دانشگاه تحصیل میکرد با همدرس خود عمر بزرگان 33 ساله که دارای چنین دیدگاهی به زندگی است دیدار کرد.
با این همه دستگیری وی در روز امتحانات ترم آخر آخرین برخورد وی با نظام حقوقی سکولار نبود. در فوریه سال 1999 وی بار دیگر همراه 17 نفر دیگر در طول یک تظاهرات دانشجویی در دانشگاه مرمره دستگیر شد. در این زمان وی چهارماه و نیمه باردار بود و انتظار متولد شدن دو فرزند پسر دوقلوی خود را میکشید.
وی به خاطر میآورد: حتی جزئی از این تظاهرات نبودم. در آنجا در انتظار یکی از دوستانم بودم.
زمانی که وی در سلول زندان خود به علت ضعف ناشی از بارداری از حال رفت و به بیمارستان منتقل شد متوجه شد که یکی از دوقلوها را از دست داده است. وی درحالی درباره این ماجرا صحبت میکند که گزارش پزشکی قانونی درباره این سقط جنین را نشان میدهد. پس از آزادی، وی متهم به اعتراض به قانون در قالب تظاهراتی میشود که از آن مبرا بود. وی همچنین به خاطر میآورد که تظاهراتکنندگان مرد به شدت توسط پلیس مورد ضرب و شتم قرار گرفته و تحقیر شدند. درطول دوره درمان نیز یکی از افسران پلیس تلاش کرده وی را از بیمارستان خارج کرده تا بتواند در دادگاه حاضر شود.
ضربه روحی وی بسیار سنگین بود اما او اعتراض را برای رسیدن به هدف خود ادامه داده است. در نوامبر سال 1999 وی بار دیگر توسط پلیس در یک تظاهرات مربوط به حجاب دردانشگاه مرمره دستگیر شد. در نوامبر سال 2000 زمانی که در یک برنامه تلویزیونی همراه محمد علی بیراند در شبکه سی ان ان ترک حاضر شد ترک کشور را مورد بررسی قرار داد چرا که در طول برنامه یکی از بینندگان تماس گرفت و گفت : ما میدانیم که تو کجا زندگی میکنی. فرزند دیگرت را نیز خواهیم کشت.
در این زمان بود که بزرگان متوجه شد دیگر دلیلی برای ترسیدن وجود دارد. بسیاری از افرادی که همراه مشکلات خود که از پوشیدن روسری ناشی میشود زندگی می کنند صرفاً درباره روند جریانات اظهارنظر نمیکنند. این امر علت مهمی است که چرا مردم متوجه نمیشوند حجاب در کشور به یک مسئله بغرنج تبدیل شده است. وی اعتقاد دارد که برداشتن روسری با بریدن سر من یکسان است. اما همه افرادی که حجاب برسرمیگذارند نمیتوانند این امر را توضیح دهند. خانواده بسیاری از دختران محجبه اجازه حضور آنها در تلویزیون و توضیح این امر را نمیدهند.
این درست در شرایطی رخ میدهد که گروههای بینالمللی حقوق بشر چون سازمان عفو بینالمللی و سازمان نظارت بر حقوق بینالملل به مسئله وی علاقمند شدهاند. وی همراه خانواده خود با حمایت سازمان نظارت بر حقوق بشر کشور را ترک کرد و به دنبال پناهنگی در کانادا است. کانادا نیز با توجه به اینکه این خانواده به علت عمل به آداب دینی خود از سوی دولت کشور ترکیه تحت فشار بودند درخواست پناهندگی آنها را پذیرفت.
بزرگان و خانواده وی تا سال 2006 در کانادا زندگی کردند. او به همراه همسر خود در رشته انگلیسی برای اهداف آکادمیک و توریسم فارغالتحصیل شد. آنها تصمیم گرفتند که به ترکیه بازگردند چرا که کانادا بیش از گذشته لیبرال شده بود و این امر نگرانی را در رابطه با ارزشهایی که وی میخواست کودکان خود را با آن تربیت کند به وجود میآورد. در این میان بزرگان به سرعت یادآور شد ما هنوز مقیم کانادا نشده بودیم و صرفاً زندگی خارج از ترکیه را درحال آزمون قرار داده بودیم.
بزرگان که به کشور خود بازگشته با تجسس و بررسی برای گفتن این جمله که من آتاترک را دوست ندارم در یک برنامه تلویزیونی رو به رو است. سه دادستان جداگانه اظهار داشتند که جملات وی ممکن است احترام افکار را به آتاترک از بین ببرد که این امر تخطی از قانون محسوب میشود. آنها بدین جهت در نظر دارند وی را تحت پیگر قانونی قرار دهند.
وی گفت : هیچ مسئلهای در رابطه با شخصیت آتاترک وجود ندارد. افرادی تلاش میکنند اظهارات مرا به نوعی تعبیر کنند که گویی به آتاترک اهانت کرده ام اما حقیقت مسئله این نیست.
نظر شما