به گزارش خبرنگار گروه دين وانديشه ، وي گفت: نظريه زيبايي شناسي كانت يكي از مهمترين نظريه هاي زيبايي شناسي است . در واقع، با كانت " زيبايي شناسي " وارد مباحث فلسفه مي شود . زيبايي با تجربه خاصي همراه است و درك ما را از جهان عوض مي كند . كانت دو سوال را مطرح مي كند : زيبايي چيست؟ هنر چيست ؟ وي به اين دو سوال اساسي و كلاسيك در حوزه تئوريهاي زيبايي شناسي پاسخ مي دهد، و پاسخ هاي كانت جزو پاسخ هاي كلاسيك به شمار مي رود .
قاسمپور افزود : كانت ميان مفاهيم مختلفي كه در هنر وجود دارد تفاوت قائل است . وي هنر را به هنر مكانيكي ، هنر دلپذير و مطبوع ، و هنر زيبا تقسيم مي كند . كانت براي تبيين هنر- بطور اخص هنر زيبا - هنر را با طبيعت مقايسه مي كند . به نظر وي هنر در يك اثر هنري تجلي پيدا مي كند و اثر هنري چيزي است كه بطور تصنعي ساخته شده است و طبق قواعدي حاصل مي شود ، در حالي كه پديده هاي طبيعي چنين نيستند ، يعني طبق قواعد به وجود نيامده اند .
وي با ذكر اين نكته كه هنر زيبا هرچند بر اساس قواعدي حاصل شده و قانونمند است ولي بايد طوري به نظر برسد كه گويي پديده اي طبيعي بوده است گفت : از نظر كانت توانايي خلق جنين اثر عظيمي در هنر زيبا ممكن است . كانت اين توانايي را حاصل نبوغ هنرمند مي داند ومعتقد است براي خلق اثر هنري به توانايي احتياج داريم كه اكتسابي نيست بلكه يك توانايي ماد رزادي است . پس از افلاطون كه مسله نبوغ را در زمينه شعر مطرح مي كند ، كانت مسئله نبوغ را در عصر جديد مطرح مي كند . نبوغ شرط اصلي خلق اثر هنري است كه احتياج به تكنيكها و موازيني هم دارد .
قاسمپور ادامه داد : كانت مي گويد يك اثر هنري بايد چند شرط را احراز كند : اول آن كه اصيل باشد . نابغه به شكل اصيل خلق مي كند، و از چيزي تقليد نمي كند . شرط دوم اين است كه نمونه وار است ، يعني از قواعد خاصي پيروي نمي كند بلكه خود قاعده يا قواعدي را خلق مي كند . منتقدين و آنان كه وارد اين عرصه مي شوند اين قواعد را استخراج كرده و به آن نظم ونسق مي بخشند .
وي در پايان ، با ذكر اين كه به دليل وجود نبوغ در هنرمند نمي توان تعبير و تفسيري نهايي از اثر هنري اثر ارائه كرد گفت : اثر هنري تمام كوششهايي را كه براي تعبير نهايي از ان صورت مي گيرد با شكست مواجه مي كند . به اين دليل نمي توانيم اثر هنري را نهايي تلقي كنيم.
نظر شما