به گزارش خبرنگار مهر، فاصله عناصر انسانی تشکیل دهنده دانشگاه در برخی مقاطع حوادثی را به دانشگاه تحمیل کرده که ضرورت توجه هر چه بیشتر به تعریف و تعمیق روابط نیروهای دانشگاه را بیشتر می کند. حادثه 12 آبان سال 83 دانشگاه علم و صنعت ایران و بی حرمتی تعدادی از دانشجویان نسبت به رئیس دانشگاه که معتقد به ناتوانی مدیریت وی و مفسده در دانشگاه بودند، هنوز از روزشمار آموزش عالی کشور پاک نشده است.
حادثه دانشگاه علم و صنعت ایران به قدری فضای دانشگاهی کشور را متأثر کرده بود که تعدادی از روسای دانشگاهها تصمیم به استعفا گرفتند، اما وزیر علوم وقت آنها را منصرف کرد و دستگاه قانونگذاری نیز کمیته ای با عنوان کمیته حقیقت یاب مجلس شورای اسلامی درباره وقایع دانشگاه علم و صنعت ایران تشکیل داد.
کمیته حقیقت یاب که می خواست حادثه را علت یابی کند از غلبه احساسات بر عده ای از دانشجویان ، تحریک پذیری و انجام اقدامات خلاف عرف و قانون توسط آنان ، عدم برخورد مناسب و بهنگام مدیریت دانشگاه با افراد قانون شکن و خاطی و سوء تدبیر مسئولان دانشگاه و عدم تمکین آنان از نظرات کارشناسی مقامات ذی صلاح جهت پیشگیری از التهاب و بحران در دانشگاه در روز حادثه به عنوان اصلی ترین علل بروز حادثه یاد کرد.
وزیر علوم وقت نیز صرفا با تمکین از گزارش کمیته حقیقت یاب حوادث دانشگاه علم و صنعت ایران ، رفت تا آخرین سال دولت متبوعش را پشت سر بگذارد اما نمی توان گفت که چالش روابط استاد و دانشجو و یا مدیر و دانشجو از بین رفت ، بلکه صرفا حادثه ای پشت سر گذاشته شد و این چالش همچنان در فضای دانشگاه باقی ماند.
امروز و فردا ، هنوز هم مواردی پیش می آید که دانشجو (درست یا غلط) آن را مصداق مفسده در دانشگاه دانسته و می خواهد برای رفع آن وارد عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری شود. در این بین با عدم بهره گیری از فرصت هایی نظیر همفکری و جلب همراهی اعضای هیئت علمی یا مراجع قانونی موجود در دانشگاه، برای رسیدن به آنچه که به زعم خود درست است و یا برای آشکار کردن آنچه که مفسده می داند، دست به کنکاش می زند، کنکاشی که می تواند تقویت اعتماد میان ارکان دانشگاه را به تاخیر بیاندازد. و در حقیقت به نقض غرض اصلی نیز منجر شود.
بدون شک وقتی دانشجو برای گشودن گره های ذهنی خود درباره مسائل دانشگاه از امکان همفکری با مراجع قانونی دانشگاه استفاده نمی کند، خود بر فاصله میان عناصر مختلف دانشگاه تاکید کرده است. از طرفی نیز طرح شتابزده یا افشاگری مفاسدی که حداقل بروز آنها میان هیات علمی آموزش عالی بسیار نادر است ، زمینه بی اعتمادی فراگیر و غیر قابل جبرانی را در ارتباط میان استاد، دانشجو، مدیر، کارکنان و کارشناسان دانشگاه فراهم می آورد. ضربه ای مهلک بر پیکر آموزش عالی که عمدتا در غوغاها و جنجال ها نادیده گرفته می شود.
البته انتظار می رود رویکرد دانشجو در برخورد با موضوعات و سهمی که برای حل یک مشکل یا بحران در دانشگاه بر عهده می گیرد، برآمده از یک نگاه تربیتی و برگرفته از منطق و عقلانیت دانشگاهی و نخبگانه باشد .و دانشجو با ارائه این خرد بر جامعه تاثیر بگذارد. اینجاست که اگر دانشجو یک رفتار غیر هوشمندانه از خود نشان دهد طبعا مورد پرسش واقع می شود که الزامات فضای دانشگاهی چه عمل یا عکس العملی را از وی طلب می کند.
این گفتار نه می خواهد و نه می تواند برای چگونه بودن یا نحوه دنبال کردن مطالبات در دانشگاه تعیین تکلیف کند اما در اجرای دیدگاههای امر به معروفی بر ملاحظه ویژگیها و الزامات دانشگاه تأکید دارد و یادآور می شود اصل نظم به افراد گوشزد می کند که حتی در جامعه ای که کمتر از دانشگاه دارای ویژگیهای خاص است نیز ، افراد نمی توانند صرفا با تصورات یا اسناد و ابزارهای حداقلی خود به کشف یا افشاگری یک مفسده اقدام کنند. این فرآیند مستلزم حلم و عقلانیت بیتشری است، حال آنکه جامعه دانشگاهی در روزهای اخیر شاهد رفتارهای اینچنینی بوده است.
وقایع اخیر دانشگاه زنجان که با عنوان "قصد تعرض یک عضو هیئت علمی به یک دانشجوی دختر" اعتراض دانشجویان این دانشگاه را برانگیخت ، با تحلیل ها و برداشتهای متفاوتی روبرو شد. برداشتهایی که هر کدام در پی نشانه رفتن یک طرف داستان بودند. نفس خبر واقعه برای مردم تاسف بار بود و به این جهت از بحث در این باره در جمعهای مختلف استقبال می شد. برخی عضو هیئت علمی را تقبیح و برخی نیز عامل را دانشجو دانسته و یا این واقعه را یک توطئه علیه عضو هیئت علمی که مسئول دانشگاهی نیز بود معرفی می کردند. اما آیا افشاگری های اکشن و ژورنالیستی با چنین گستره و کیفیتی بیشتر به سالم سازی فضای فرهنگی دانشگاهها کمک می کند یا به بی اعتمادی میلیون ها خانواده به دانشگاه و هیات علمی و ... دامن می زند؟!
از طرفی نیز تعدادی از دانشجویان پسر از جایگاه فاش کردن یک تخلف اقدام به فعلی کردند که بیشتر از آنکه عملی حساب شده به نظر بیاید، برآمده از خط هیجان بود. این در حالی است که جایگاه دانشگاه بیش از آنکه رویکردهای شکلی را بپسندد به دنبال نگاههای عمیق، اصلاحی، قانونی و ارشادی است. لذا بسیارروشن است که افشاگریهای آنچنانی و مچ گیری و تهیه فیلم و پخش سریع آن در فضای ارتباطاتی جدید در شان یک مجموعه دانشجویی نیست.
به گزارش مهر ، این یک وظیفه دینی ، اخلاقی و اجتماعی است که هر فردی در جامعه وظیفه دارد در قبال تخلفاتی که می بیند یا از بروز آنها در آینده با خبر است از راههای قانونی حساسیت به خرج دهد. در این بین اگر یک فرد برای مقابله با ناهنجاریها بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای قانونی دست به اقدام خودسرانه با استنباط شخصی و ابزارهای حداقلی خود بزند، دچار یک تخلف شده است.
البته شاید در صورت نهادن همه آسیب بر دوش هیجان و اقدامات شکلی دانشجویان در این حادثه، خود دچار آسیب شویم. چرا که بیش از هر چیز باید بپرسیم چرا دانشجو آنقدر با اعضای هیئت علمی دانشگاه خود بیگانه است که برای خروج از یک بحران یا اصلاح و پیشگیری از یک خطا به جای جلب همفکری و همراهی آنها دست به ماجراجویی می زند.
به هر صورت اگر کارکرد دانشگاه را تولید علم و فرهنگ بدانیم، انتظار می رود که یک دانشجو به عنوان عضوی از بدنه دانشگاه در چارچوب نظام تولید علم و فرهنگ، رفتار کند. یعنی آنچه که بیشتر به ذهن می آید و جامعه نیز از دانشجو انتظار دارد مبتنی بر فزونی تأمل و تعمق وی نسبت به سطح عمومی جامعه است. اجتماع توقع رفتار فرهیخته بیشتری از قشر فاخر دانشجو دارد ، رفتاری مبتنی بر تمامی مبانی دینی و اخلاقی و مسوولیت های اجتماعی . توقع مردم این است که یک دانشگاهی (چه عضو هیات علمی و چه دانشجو) متفاوت از دیگران فکر و عمل کند. البته این انتظار از سایر اقشار دانشگاه مانند اعضای هیئت علمی، کارکنان و به طور خاص تر مدیران و کارشناسان دانشگاه نیز وجود دارد و نظام گفتمانی دانشگاه خواهان مبنا قرار گرفتن و اولویت یافتن اندیشه ورزی در توجه به مسائل و روابط است.
و سخن آخر :
انتظار می رود وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به عنوان متولی بخش مهمی از آموزش عالی کشور و وزیر علوم به عنوان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با دور اندیشی از عمق یافتن نگرانی جامعه به واسطه عادی شدن حوادثی مانند دانشگاه زنجان جلوگیری کنند . و اینکه بحث شاگرد پروری به عنوان یک بند مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی برای ارتقاء اعضای هیئت علمی با جدیت پیگیری و تلاش در این راستا از اعضای هیئت علمی دانشگاهها مطالبه شود. همچنین درباره چالش تاریخی دانشگاه یعنی چالش ارتباط عناصر انسانی دانشگاه باید اقدامی عملی صورت گیرد و این مهم از سطح حرف خارج شود.
همچنین از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و دانشگاهها انتظار می رود دانشجویان را با روح نهادهای نظارتی و انضباطی دانشگاهها بیشتر آشنا کنند. ضمن اینکه باور این مسوولان به دانشجویان و احترام به احساسات پاک و حساسیت های ذاتی قشر دانشجو باید محور تعاملاتی تازه قرار گیرد.
نظر شما