به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه واشنگتن پست نوشت : وقتی که مسئله تعامل با ایران به عنوان موضوعی برای سیاست خارجی " باراک اوباما" مطرح می شود، او با انتقادهایی روبرو می شود. سناتور "جان مک کین" رقیب اوباما گفتگوهای مستقیم با ایران را یک اقدام از روی خامی و بی تجربگی توصیف می کند .
"ایوو دالدر" و "فیلیپ گوردون" از تحلیلگران انستیتو بروکینگر و نویسندگان این مطلب خاطر نشان کرده اند: مسئله تعجب برانگیز آنکه به نظر می رسد اروپاییها هم درباره تغییر سیاست آمریکا که از سوی اوباما مطرح شده، جنبه احتیاط را نگاه می دارند. آنها می گویند که جامعه بین المللی نباید موضع رسمی خود را کنار بگذارد یعنی اینکه تا زمانی که تهران برنامه اورانیوم خود را تعلیق نکند، هیچ مذاکره ای با تهران ممکن است انجام نشود. ماه جاری میلادی مقامهای ناشناس اروپایی به " گلن کسلر" نویسنده واشنگتن پست گفتند که آنها قویا به ادامه مسیر کنونی فکر می کنند و حتی یک تحلیلگر فرانسوی اوباما را به حذف یکجانبه شرایط شورای امنیت متهم کرد.
در ادامه این مطلب آمده است : هر دوی این انتقادها اشتباه است.در واقع تمایل آمریکا برای گفتگوی بدون پیش شرط با ایران درباره همه مسائل جداکننده بین دو کشور بیشترین امید برای رهایی یک سیاست شکست خورده است. انجام چنین کاری آمریکا و اروپا را متحد می کند نه اینکه آنها را از هم جدا کند. در این گفته مک کین که گفتگو با ایران تنها این کشور را جسورتر می کند، این واقعیت نادیده گرفته شده که هفت سال و نیم خوددداری از انجام این کار ایران را قوی تر کرده است.
نویسندگان افزوده اند: برخی از اروپاییها تاکید می کنند که ایران هدف آنها یعنی تعلیق غنی سازی را پیش از آغاز مذاکرات بپذیرد. اما این گفته آنها دیگر نتیجه ای نمی دهد. طبیعتا، اهداف، موضوع مذاکرات هستند نه پیش شرطی برای آنها. در واقع اروپاییها به خاطر همه تمایلات و اهداف خود در حال مذاکره با ایران هستند. همه آنها از جمله چین و روسیه روابط دیپلماتیک کاملی با ایران دارند. اروپاییها همواره لیستی از مشوقها به ایران ارائه کرده اند و گفته اند این مشوقها در صورتی به آن داده خواهد شد که با تعلیق غنی سازی موافقت کند و زمان بی شماری را برای بحث درباره این ایده های خود با ایرانیها سپری کرده اند.
در بخش دیگری از این تحلیل آمده است : اما در حال حاضر رویکرد درست، پایان دادن به این اصل خلاف قاعده آمریکاست که روی میز مذاکره نمی نشیند و همچنین پایان دادن به این افسانه و قصه است که این گفتگو یک مذاکره نیست. آیا کسی فکر می کند که گفتگوهای شش جانبه درباره کره شمالی در صورتی پیشرفت داشت که آمریکا از شرکت در آن خودداری می کرد یا اینکه ما اصرار می کردیم این کشور باید تاسیسات هسته ای یانگ بیون خود را پیش از موافقت ما با انجام مذاکرات به طور کامل تعطیل کند؟
به گزارش مهر، دالدر و گوردون تصریح کرده اند: اهداف آمریکا و اروپا درباره ایران یکسان است : ایرانی که نه بمب هسته ای دارد و ظرفیتی برای تولید آن. به نظر می رسد آنچه را که منتقدان اوباما درک نمی کنند این است که تنبیه های واقعی برای ایران به شکل تحریمهای اقتصادی و مالی انجام شود یعنی تحریمهایی که می تواند حتی با ادامه مذاکرات و نه در خودداری از انجام آن افزایش یابد.
به عقیده نویسندگان، البته آمریکا باید پیش از تعامل با ایران هماهنگی نزدیکی با اروپاییها و همچنین چینیها و روسها داشته باشد. چنین گفتگویی باید تصمیم ما را برای رسیدن به اهداف مشترک تقویت کند و اجماعی را برای سلسله روند روشن گفتگوها، تنبیه ها و توافقهای احتمالی با ایران توسعه دهد. در واقع برخی از مقامهای ارشد اروپایی شخصا گفته اند که از نظرآنها شرط تعلیق منطقی و معقول نیست. یک تغییر در سیاست آمریکا که از طریق رایزنیهای نزدیک با اروپاییها توسعه می یابد، می تواند به آنها پوششی برای حف این پیش شرط غیرواقعی بدهد.
در پایان این مطلب بدون توجه به ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای ایران وتاکید مستمر تهران براینکه بمب اتمی هیچ جایگاهی در دکترین دفاعی آن نداشته و بر خلاف اصول اعتقادی اش است، آمده است: اگر ایران بخواهد به سلاح هسته ای دست پیدا کند، آمریکا و هم پیمانان آن باید این کشور را متقاعد کنند که یک چنین سیاستی هزینه بسیاری سنگینی برای آنها در بر خواهد داشت و آنها فرصتهای زیادی را از دست خواهند داد. پس نمی توان خود را از ابزاری محروم کرد که می تواند در جلوگیری از یک ایران هسته ای به ما کمک کند. و اگر ایران تمایل ما را برای مذاکره رد کند، ما در وضعیت بهتری هستم تا از هم پیمانان خود بخواهیم به ما در اعمال اقدامهای سخت تر بیپوندند. ایران می گوید که تنها به دنبال استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای است نه بمب. یک رویکرد جدید آمریکا موثرترین راه برای آزمایش این گفته آنهاست.
نظر شما