به گزارش خبرنگار مهر، لبخنده در "کارآگاهان" ـ که چهارشنبهها از شبکه سه پخش میشود ـ تلاش کرده از روند متعارف در مجموعههای پلیسی ایرانی فاصله بگیرد و الگویی را مورد توجه قرار دهد که در عین تازگی، نگاهی روانشناسانه به قتل و پروندههایی جنایی دارد.
لبخنده این مجموعه را بر اساس فیلمنامههای اپیزودیک مسعود بهبهانینیا ساخته و مهمترین وجه در ساخت آن رویکرد کارگردان به ژانر و گونه پلیسی است. کارگردانی که مجموعههای ملودرام "در پناه تو"، "در قلب من" و "با من بمان" را در تلویزیون ساخته و فیلم سینمایی "آبی" نیز تنها تجربه سینمایی اوست.
مجموعه کارهای قبل این فیلمساز بر محور ملودرامهای جوانانه و عاشقانه میگذرند که البته بازخورد آنها میان مخاطب شدت و ضعف داشته است. "در پناه تو" با توجه به تازه بودن نمایش مثلث عشقی در زمان پخش توانست بازتابی گسترده پیدا کند و به عنوان یک مجموعه موفق بین مخاطبان با حضوری بازیگرانی جوان و خوشچهره در کارنامه لبخنده ثبت شود.
هر چند "در قلب من" از حضور چند بازیگر محوری مجموعه قبل بهره برد ولی قصه محوری جذابیت کار قبل را برای مخاطب نداشت و نتوانست همان بازتاب را داشته باشد. اما لبخنده در "با من بمان" همچنان با تکیه بر حضور بازیگران جوان که کمتر دیده شده بودند و قصهای به شدت ملودراماتیک موفقیت "در پناه تو" را تا حدی تکرار کرد.
البته حضور او در سینما نتوانست تجربهای موفق را در کارنامهاش ثبت کند و حضور دو ستاره بازیگری چون هدیه تهرانی و بهرام رادان در کنار قصهای عاشقانه و مباحث روانپریشانه نتوانست بازتابی خوش میان مخاطبان عام سینما و منتقدان پیدا کند. در واقع "آبی" به عنوان فیلمی مهجور به سرنوشتی ناخوش در سینمای لبخنده بدل شد.
مروری بر کارنامه لبخنده از این وجه اهمیت دارد که رویکرد به مجموعههای پلیسی جنایی نیاز به پیشزمینهای خاص دارد چرا که بخصوص در کارگردانی سبک و سیاق خاص و تسلط به این حیطه را میطلبد. به این ترتیب این سوال را میتوان مطرح کرد که حضور لبخنده با تکیه بر این ویژگیها تا چه حد به نفع کار بوده و آیا توانسته امتیازی به کار ببخشد؟
در بخش فیلمنامه مجموعه "کارآگاهان" این ویژگی را دارد که مانند شکلهای متعارف مجموعههای پلیسی مقطعی خاص را برای وارد شدن به پروندههای جنایی انتخاب کرده که میتواند به عنوان یک امتیاز اولیه تلقی شود. در واقع با محوریت حضور یک گروه کارآگاهان جنایی، مجموعه در هر قسمت و یا هر چند قسمت یک پرونده واقعی را مورد بررسی قرار میدهد.
انتخاب مقطعی قبل از وقوع جرم، این امتیاز را به کار داده که مسائل و روابط و گفتگوها صرفاً محدود به قشر کارآگاه و پلیس نشده و به نوعی فضای داستانی و درام کار پررنگتر جلوه کند. به این ترتیب هر قسمت در زمانی جلوتر از وقوع قتل و جرم اتفاق میافتد و چگونگی شکلگیری زمینههای قتل را به گونهای دراماتیک ترسیم میکند.
این رویکرد همچنین امکانی ایجاد میکند تا انگیزههای ارتکاب قتل و جرم از جنبههای رواشناسانه و آسیبشناسانه مورد بررسی قرار بگیرند و در واقع بستر شکل گرفته برای رسیدن به جرم در هر پرونده ترسیم شود. این وجه به مخاطب امکان میدهد تا با دانستن پایان که مطمئناً با یک قتل یا جنایت شکل میگیرد، توجه خود را بر چگونگی طی این مسیر متمرکز کند.
به علاوه این شکل روایت یک پرونده پلیسی میتواند در برجسته شدن نقش پلیس و چگونگی رسیدن به کلیدهای حل معما و نهایتاً پیدا کردن قاتل و مجرم نقشی موثر داشته باشد. به این ترتیب باید عرض مسیر چه در ترسیم پروندهها و چه در نقش پلیس جذابیت پیگیری برای مخاطبی که پایان را میداند، ایجاد کند.
اما واقعیت این است که نه بار درام قصههای هر پرونده و نه پتانسیل روابط و مسائل شکل گرفته بین گروه کارآگاهان نمیتواند جوابگوی این مسیر باشد. قصههای هر پرونده با طرح یک موقعیت آغاز میشود که پرداخت آن در فیلمنامه و سهلنگری به کارگردانی آن تصویری سطحی و به شدت نمایشی را ترسیم میکند. تصویری که نه میتواند همراهی مخاطب را جلب کند و نه اینکه فراتر از مجموعههای بینام و نشان حرکت کند که تنها برای دادن پیام و هشدار به خانوادهها و جوانان ساخته میشوند.
روابط بین گروه کارآگاهان هم که قرار است از مقطع بعد از جرم وارد صحنه شوند، نیازمند چینش حسابشده شخصیتها و پردازش آنها بر اساس تضاد و تناقض است تا این همراهی در هر قسمت بتواند یک سری کنش و واکنشهای قابل پیشبینی و در عین حال تازه و غافلگیرکننده ایجاد کند.
نه تنها این پتانسیل جذابیت در روابط و مناسبات بین گروه حضور ندارد بلکه حتی کمتر به داستان زندگی و قصه فرعیهای هر یک فکر شده است. این گونه است که هیچیک نمیتوانند به گونه دراماتیک وارد روند قصه شوند و در طول همه قسمتها تنها حضوری تکراری و کلیشهای دارند که محدود به تخصص و تعریف اولیه آنهاست.
در مورد سرگرد ثنایی (مهدی هاشمی) هر چند سعی شده بخشی از زندگی شخصی او هم وارد قصه شود ولی آنچه دیده میشود چیزی جز نمایشی خنثی از حضور زن و بچه در خانه و دیر آمدن مکرر سرگرد به خانه و رد و بدل شدن حرفهای کلیشهای و سطحی بین آنها نیست.
نکته مهمتر اینکه در تعاریف اولیه اعضای این گروه و همچنین روابط و مناسبات آنها جذابیتی غافلگیرکننده برای پیگیری باقی نمانده و در واقع همه چیز به گونهای ناملموس تکراری است. بعلاوه این نکته که روابط جاری کمتر اینجایی و باورپذیر است که این نقطه ضعف میتواند به خاطر تأثیرپذیری از نمونههای مشابه خارجی در الگوسازی یک گروه کارآگاهی بازگردد.
در خصوص جذابیتی هم که جستجوی گروه کارآگاهی و چگونگی استفاده از نشانهها برای رسیدن به کلید پروندهها میتواند داشته باشد، سازندگان مجموعه نتوانستهاند از برگ برندهای که در دست دارند به نحو احسن استفاده کنند. به همین دلیل وقتی مخاطب قاتل را میشناسد، با نمایشی جذاب از شیوه و روش خاص، مهارت و هوش و ذکاوت گروه کارآگاهی برای قرار دادن قطعات پازل در کنار هم روبرو نیست.
در واقع مجموعه "کارآگاهان" نتوانسته از این مهم هم بهره ببرد و همه چیز به قدری تخت و کلی و متکی بر نشانههایی مستقیم و اغراق شده است که گاه حضور سرگرد ثنایی در حد هماهنگکننده برای رد و بدل شدن اطلاعات ین افراد تنزل پیدا میکند و فعال و کنشمند بودن که باید ویژگی بارز افراد چنین گروهی باشد، راه به جایی ندارد.
در مجموعه "کارآگاهان" شیوههای پرداخت تصویری و کارگردانی لبخنده نه تنها نتوانسته جذابیتی به فیلمنامه با توجه به نقاط ضعف اشاره شده، اضافه کند بلکه گاهی همان دستمایههای اولیه را هم مخدوش کرده و به کل از فضاسازی پلیسی، معمایی و حتی دراماتیک و روانشناسانه عاجز است.
مجموعه لبخنده هر چند موقعیتی مستعد برای رسیدن به افقهای تازه در عرصه مجموعههای پلیسی ایرانی داشته ولی نتوانسته از یک سری وجوه تازه موجود در قصه به نفع ارتقاء سطح کار استفاده کند و بین یک مجموعه ملودرام و پلیسی جنایی سرگردان است.
"کارآگاهان" به تهیهکنندگی ایرج محمدی و مهران مهام در 18 قسمت 45 دقیقهای ساخته شده و از چهارشنبه 25 اردیبهشت روی آنتن رفته است. مهدی هاشمی، اکبر زنجانپور، رضا خندان، کامران تفتی، زهره فکورصبور، شهروز ابراهیمیفر و مرحوم داود اسدی از بازیگران این مجموعه هستند که در هر قسمت یک پرونده واقعی را دستمایه کار خود قرار میدهد.
داستان مجموعه درباره کارآگاهان آگاهی به سرپرستی سرگرد ثنایی است که مأموریت رسیدگی به پروندههای جرایم را در دستور کار دارند و گرهگشایی از معمای پیچیده جرایم و کشف سرنخهای مهم در کنار آموزشهای ضمن خدمت کارآگاهان جوان از وظایف مهم او و دستیارانش است.
نظر شما