آيا هيچ به اين موضوع انديشيدهايد كه اگر وضعيت توليد زباله به همين منوال پيش برود، در آينده دچار چه آسيبها و معضلاتي خواهيم شد؟
عاطفه ملكنژاد خانه دار در اين زمينه ميگويد: توليد زباله نسبت به سالهاي گذشته بيشتر شده است؛ به دليل اينكه تنوع و توليد مواد غذايي و ديگر موارد مصرفي بيشتر از قبل شده و با رشد جمعيت و زندگي شهرنشيني و گرايش خانوادهها به رفاه و آسايش هر چه بيشتر، به نوعي زبالة بيشتري هم توليد ميشود.مثلاً اكثر غذاها را به صورت كنسرو شده و به تنوع در بازار ميبينيم و استفاده از ظرفهاي يك بار مصرف و پلاستيكي نيز زياد شده است.
وي مي افزايد : بايد در اين باره فرهنگ سازي و ابزارهاي آن نيز فراهم شود ، مثلاً در منطقة نوبهار كه ما در آن زندگي ميكنيم حتي يك سطل زباله نميبينيم كه در صورت نياز از آن استفاده كنيم.
مرتضي عباسينيا دانشجوي مديريت اظهار ميكند: هر از چند گاهي در تلويزيون گزارشي از آلودگي شهر و انباشت زباله پخش ميشود و نگاه گذرايي به اين بحران ميكنند، اما متأسفانه هميشه فقط مشكلات بازگو ميشود و هيچگونه چارهجويي و فرهنگرساني در اين زمينه صورت نميگيرد و متأسفانه اين معضل همچنان پابرجا باقي مانده است. به طوري كه شنيدم، گويا سوزاندن زباله هم تخريب لايه اوزون را در بر دارد، پس از هر زاويهاي كه نگاه كنيم ميبينيم در شرايط فعلي افزايش زباله موجب دردسر است.
نجمالسادات محمدپور، كارمند هم ميگويد: من و همسرم به دليل مشغلة كاري، گاهي مجبوريم از غذاهاي آماده يا كنسرو شده استفاده كنيم و همچنين به دليل علاقه زيادي كه همسرم به مطالعة روزنامه دارد، بيشتر زبالههايمان را كاغذها و روزنامههاي باطله تشكيل ميدهد، اما هر بار كه ميخواهم روزنامهها را هم همراه با زبالههاي ديگر دور بيندازيم، حس بدي دارم، چون ميدانم با اين كار اسراف ميكنم، اما چارهاي هم نيست. اگر در خيابانها ظرفهاي ويژه هر نوع زباله وجود داشت و مثلاً شيشهها، مواد پلاستيكي، كاغذ و روزنامههاي باطله و
… هر كدام از هم تفكيك ميشدند، خيلي بهتر بود.موسوينژاد، همسروي نيز ميافزايد: تا زماني كه يك طرح به مردم آموزش داده نشود و پافشاري و تأكيد صورت نگيرد، فرهنگ آن در جامعه جا نميافتد و در اين زمينه رسانههاي گروهي به ويژه صدا و سيما ميتوانند خيلي مؤثر باشند.
با توجه به آماري كه از شهرداري قم به دستمان رسيده، وزن زباله و ضايعات جمعآوري شده به طور متوسط روزانه در سال 80، 400 تن؛ در سال 81 ، 410 تن و در سال 82 ، 440 تن اعلام شده است و متوسط سرانة توليد زباله هر شهروند قمي در سال 82 روزانه 450 گرم بوده است.
حدود 65 تا 75 درصد از كل اين زبالهها را مواد فسادپذير (زبالههاي قابل بازيافت) تشكيل ميدهند كه در صورت وجود امكانات لازم اين مواد قابليت توليد كود كمپوست را دارند، حدود 20 تا 25 درصد از كل زبالههاي روزانه را مواد قابل بازيافت خشك نظير كاغذ و مقوا، چوب، فلزات، شيشه، پلاستيك و
… و حدود 1 تا 2 درصد را هم مواد مخاطرهآميز از جمله باطريهاي خشك، ضايعات پانسمان و تزريقات، شيشههاي خردشدة لامپ و بلور و … تشكيل ميدهند.با توجه به آمار موجود، سالانه حدود 3 تا 5 درصد بر ميزان زبالة توليدي شهر قم افزوده ميگردد كه دفع يا بازيافت اين ميزان زباله به برنامهريزي و مديريت صحيح نياز دارد.
خوب است بدانيم كه تا قبل از سال 80 مواد زايد جامد شهري (زبالهها) به صورت غيربهداشتي و سطحي دفع ميگرديد كه علاوه بر از بين بردن محوطة زيادي از زمين مورد استفاده، باعث ايجاد آلودگيهاي بهداشتي و زيستمحيطي نيز ميشد. پس از سال 80 و آغاز فعاليت سازمان بازيافت عمل دفع به صورت بهداشتي دنبال شد كه علاوه بر جلوگيري از آلودگيها از به كارگيري بيروية زمين نيز تا حدودي جلوگيري به عمل آمد. با اين وجود هنوز زباله در قم به معناي چيزهايي بيارزش كه فقط بايد به فكر نابودي آنها بود، ميباشند. ماههاست كه سازمان بازيافت كار خود را آغاز كرده است، اما از عمليات باز يافت و نيز كارخانههايي كه بايد اين مهم را انجام دهند هيچ خبري نيست.
پيش از اين حاجيان رييس سازمان بازيافت در يك مصاحبه تلويزيوني اعلام كرده بود كه فروشندگان ضايعات با اين طرح همكاري نميكنند، اما مشخص نيست كه مشكل عدم همكاري اين افراد چگونه بايد حل شود و آيا اساساً آنها در جايگاهي هستند كه بتوانند يك طرح بزرگ مانند بازيافت را دچار مشكل كنند .
بر همه مطالب گفته شده بايد افزود : هر ساله بر توليد زباله در شهر قم اضافه ميشود، سازمان بازيافت به هيچ نتيجة قابل توجهي دست نيافته و زمينهاي حاصلخيز هكتارهكتار، گورستان زبالهها ميشوند و حاصلي جز تخريب زمين و ايجاد بيماريهاي واگير ندارند. با اين وجود شعار «زمين پاك» به رؤيايي ميماند كه در قم دست نيافتني خواهد بود. بد نيست كمي جدي باشيم؛ «سلامت شهروندان در معرض تهديد است».
نظر شما