به گزارش خبرنگا مهر، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی در نشست " سهروردی و نورِ محمدی " که دیروز سهشنبه به مناسبت روز سهروردی و بعثت پیامبر اسلام(ص) به همت شهر کتاب برگزار شد، گفت: ما در زمانهای زندگی میکنیم که اندیشههایی مانند اندیشه سهروردی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. مادامی که انسان به دنبال عقل ابزاری است نمیتواند با سهروردی تماس بگیرد. به خصوص بعد از دکارت. بنیاد فلسفه دکارت این جمله است که من می اندیشم پس هستم و بر اساس این جمله رساله ای دارد با نام" رساله در روش به کار بردن عقل" یعنی عقل چیزی است که باید به کار برود. این حرف دکارت را باید جدی گرفت چون چهره جهان را عوض کرد. البته دکارت به همان اندازه که مهم است سهمناک نیز هست چون بشری که با عقل ابزاری کار میکند نمیتواند با عقل اشراقی ارتباط برقرار کند.
این استاد فلسفه دانشگاه تهران با قرائت قسمتهایی از متن عربی کتاب سهروردی گفت: سهروردی در جایی می گوید: (وقتی قرآن میخوانی با نشاط وشاد باش و فکر لطیف داشته باش. قرآن را چنان بخوان و چنان فکر کن که فقط در شأن تو نازل شده است و فکر کن که فقط تو مخاطب خدا هستی) و در جای دیگر می گوید:(دستخوش بازی الفاظ نشوید زیرا در قیامت که پردهها کنار میرود از هر هزار نفر ، نهصد و نود ونه نفر کشته شده الفاظ و سربریده عبارات هستند) ما از صبح که بیدار میشویم درگیر الفاظیم. هم مردم در مواجهه با ما مغالطه میکنند وهم ما در برابر دیگران مغالطه میکنیم. سهروردی در هیچ بابی از منطق ارسطویی اینقدر که در مغالطه مینویسد ، قلم نزده است. مغالطات ما را پریشان میکنند و زندگی معنوی ما را تباه میکنند. یک نمونه از آن همین است که تا میگوییم عقل همه عقل ابزاری را در نظر میگیرند.
نویسنده کتاب" شعاع اندیشه و شهود در فلسفه سهروردی" ادامه داد: این سئوال مطرح است که ابزار مهم است یا کسی که ابزار را به کار میبرد؟ اگر عقل ابزار است، ابزارِ چیست؟ انسان عقل را به کار میبرد. حال انسان چه کسی است؟ انسان بدون عقل آیا انسان است؟ عقل ابزار نیست بلکه هدف و مقصد است، حال ممکن است عقل کار ابزاری هم بکند اما مسئله این است که عقل خودش ابزارساز است. منطق که شیوه عمل عقل است خودش ساخته شده توسط عقل است. اکنون این سئوال پیش میآید که محدوده عقل کجاست؟ کانت میگوید عقل در عالم طبیعت همه کاری میکند، اما به محض اینکه وارد متافیزیک می شود وارد تناقض میشود و کاری از دستش بر نمیآید. او میگوید من عقل را خلع سلاح کردم تا جا برای دین باز شود چرا که دین ورای عقل است اما حقیقت این است محدوده عقل فیزیک نیست بلکه متافیزیک جولانگاه عقل است. عقل محدوه دارد ومحدودهاش نیستی(عدم ) است.
نویسنده کتاب" ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام" سپس افزود: اولین سپیدهدم هستی ازچیزی(باری تعالی) است که دربارهاش نمیتوان سخن گفت و ازآن نوری ساطع میشود، آن نور چیست؟ سهروردی معتقد است که آن نور عقل است. یعنی اولین مخلوق خدا عقل است. در احادیث هم آمده است که: اول ما خلق الله العقل. اینجاست که میان سهروردی و ارسطو و در حقیقت میان تفکر ایران باستان و یونان اختلاف پیش میآید. یونانیان از هستی(وجود) سخن میگویند در حالی که ایرانیان از نور حرف میزنند. تنها فیلسوفی که میگوید وجود امری اعتباری و ساخته ذهن است سهروردی است. پس اشراق عقل است. عقل که صادر شد همه چیزمادون آن است. بعد از عقل ، نفس کلی به وجود میاید و بعد از نفس کلی ، طبیعت کلی.
دینانی سخنان خود را اینگونه ادامه داد: سهروردی به سه اندیشمند تعلق خاطر دارد. اول زرتشت بعد هرمس و سپس افلاطون. افلاطون شدیداً تحت تأثیر فرهنگ ایران باستان بوده است. افلاطون از حاکم حکیم سخن میگوید(فیلسوف شاه) و این نظریه ایرانیان باستان است. افلاطون از تنازع خیر و شر میگوید ، این هم تنازع یزدان و اهرمین دین زرتشت است. و قصهای در کتاب ده "جمهوری" وجود دارد درباره کسی که میمیرد و دوباره زنده میشود و مشاهدات خود را از آن دنیا بیان میکند. این مسئله هم پیشتر در کتب زرتشتیان وجود داشته است.
نویسنده کتاب" دفتر عقل و آیت عشق" سخنرانی خود را اینگونه به پایان رساند: پیامبر میگوید اولین مخلوق و اولین صادر منم. نورانیت پیامبر ازلی و ماندگار است. سهروردی انبیا را انسان کامل میداند و کمال انسان هم به عقل آن است. نبی بنابر اعتقاد ما یعنی عقل کل، یعنی تمام گفتههای پیامبر عقلانی است و اگر به نظر با عقل سازگار نمیآید باید آن را تأویل کرد. نور محمدی کاملترین نور است چون پیامبر ما خاتم انبیا است. سهروردی مسلمانی است که از فرهنگ ایران باستان آغاز میکند و به نور محمدی میرسد.
نظر شما