تصویر ما از اینهمانی یا یکی بودن بدان جهت سودمند است که سخن گفتن یا اندیشیدن به یک شیء واحد از جهات گوناگون رایج است. هر شیئی میتواند نامهای چندگانه ای داشته باشد و هر شیء میتواند به انحای گوناگونی توصیف شود. شما ممکن است شیئی را ذیل یک نام یا توصیف به حساب آورید اما ذیل نام دیگر قرار ندهید.
نظریۀ اینهمانی تصور اینهمانی را تا کیفیات بسط میدهد. نظیر اشیا- کیفیات هم میتوانند موضوع مدعیات نظریۀ اینهمانی باشند. قرمز رنگ گوجه فرنگی رسیده است و یک کیفیت بسیط، یک رنگ، با محمولات مشخص "رنگ است" و "رنگ گوجه فرنگی های قرمز است" نامگذاری میشود. فردی ممکن است در تشخیص این که دو محمول در واقع کیفیت واحدی را نامگذاری میکنند ره به خطا برود. شما ممکن است بدانید که یک رنگ مشخص رنگ قرمز است بدون آنکه مطلع باشید به طور مثال آن رنگ گوجه فرنگیهای رسیده است و شما گوجه فرنگیها را نادیده گرفته بودهاید.
نظریۀ اینهمانی وانمود میکند که مدعیات همان‌گویانۀ مشخصی را پیشنهاد میکند. تحقق این مدعیات البته کار پژوهش‌گران مغز است؛ کسانی که همبستگی‌های میان پدیده‌های مغز و گزارش‌های موضوعات مربوط به تجربیات را کشف میکنند. علاوه بر این - نظریۀ اینهمانی تفسیری از این نتایج را ارائه میکند. کار گزارش دادن از تجربیات آگاهانه در واقع گزارش پدیده‌های مغزهای ما است. این جزئیات به عنوان علوم عصب شناسی در مکتوبات مورد بحث قرار می‌گیرند.
نظر شما