به گزارش خبرگزاری مهر ، ایهود اولمرت روز نهم مرداد اعلام کرد 17 سپتامبر (27 شهریور) از مقام خود استعفا خواهد کرد و در انتخابات تعیین رهبری حزب کادیما نامزد نخواهد شد.
منابع سیاسی اسرائیل پیشتر پیش بینی کرده بودند که اولمرت خود را برای انتخابات درونی حزب کادیما در 17 سپتامبر نامزد نکند؛ این انتخابات در چارچوب تلاشهای این حزب برای بهبود وجهه خود که به سبب اتهامات فساد وارده به اولمرت مخدوش شده بود، برگزار می شود.
هر چند اولمرت از گذشته به واسطه شکست رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه تابستان سال 1385 از حزب الله لبنان تحت فشار بود، اما افشای پرونده فساد وی سبب شد تا این فشارها تا حد زیادی افزایش یافته و تمام شخصیتهای صهیونیستی خواهان کنار رفتن وی از پست نخست وزیری شوند.
پس از فاش شدن رسوایی مالی ایهود اولمرت، شماری از نمایندگان و وزیران این رژیم خواستار کناره گیری اولمرت شدند.
"موریس تالنسکی" تاجر اسرائیلی آمریکایی تبار و شاهد اصلی پرونده رشوه خواری ایهود اولمرت اعتراف کرده بود که اولمرت چندین بار در جریان مبارزات انتخاباتی در سال 1991 و 1992 از وی رشوه گرفته است؛ اولمرت در آن زمان وزیر تجارت و شهردار قدس اشغالی بود.
اولمرت در حالی تصمیم برای کناره گیری را اعلام کرد که پیش از این در برابر افزایش درخواستها برای کناره گیری، گفته بود استعفا نخواهد کرد.
همچنین برخی از وزیران حزب کادیما به ریاست اولمرت، بلافاصله برنامه ها و تلاشهای خود را برای به دست گرفتن رهبری این حزب و در نتیجه تصدی نخست وزیری رژیم اسرائیل آغاز کردند که بزرگترین نامزد این پست، زیپی لیونی وزیر امور خارجه است که پیش از این بارها از اولمرت خواسته بود برای حفظ وحدت حزب، از مقام خود استعفا کند.
---------------------------------
اولمرت چگونه نخست وزیر شد؟
آریل شارون نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی که از دو سال و نیم پیش به اغما رفته و عملا به یک مرده تبدیل شده است؛ حزب کادیما را در سال 2005 میلادی تاسیس کرد؛ وی از حزب لیکود، که سالیان طولانی از اعضای برجسته و حتی چند دوره رهبر آن بود، به سبب مخالفتهای شدید بسیاری از اعضای لیکود با برنامه ها و طرحهای وی، جدا شد و کادیما را تاسیس کرد.
تصمیم شارون برای پیشبرد طرحهای به اصطلاح صلح با تشکیلات خودگردان و خروج یکجانبه از نوار غزه، با انتقاد شدید یاران قدیمی وی در لیکود روبرو می شد؛ شارون در نهایت توانست طرح خود مبنی بر خروج یکجانبه ارتش رژیم اسرائیل از غزه را عملی کند، اما چند ماه بعد(دی ماه 84) سکته مغزی کرد و بیش از دو سال و نیم است که همچنان در حالت اغمای مطلق به سر می برد.
با مرگ سیاسی شارون، ایهود اولمرت که همواره از یاران نزدیک شارون بود؛ رهبری حزب تازه تاسیس کادیما را به عهده گرفت و در ادامه با پیروزی در انتخابات پارلمانی و کسب اکثریت کرسی های کنیست(پارلمان)، نخست وزیری اسرائیل را نیز به دست گرفت.
---------------
ابهام درباره سرنوشت کادیما
برخی تحلیلگران بعید ندانسته اند که حزب کادیما در انتخابات پارلمانی بعدی، از جایگاه پرقدرت فعلی خود به شدت سقوط کرده و دیگر نتواند عنوان حزب حاکم را به خود اختصاص دهد.
به اعتقاد این افراد،در انتخابات بعدی، احزاب لیکود(حزب سابق اولمرت) و کارگر تقویت خواهند شد و جایگاه سنتی خود را باز خواهند یافت و کادیما تضعیف خواهد شد.
در طول چند دهه از شکل گیری رژیم نامشروع اسرائیل، دو حزب کارگر و لیکود، همواره دولتها را تشکیل می دادند که از سال 2005، این روند به هم خورد و برای اولین بار حزب تازه تاسیسی(کادیما) زمام امور را به دست گرفت.
بنیامین نتانیاهو، رهبر حزب لیکود ابراز اطمینان کرده است حزب وی در انتخابات پیش رو، در پی شکست سهمگین دوره گذشته، تقویت خواهد شد و وی خواهد توانست بار دیگر دولت را تشکیل دهد.
-------------------------
گمانه زنی درباره جانشین اولمرت در نخست وزیری
بنیامین نتانیاهو رهبر حزب لیکود قصد دارد وارد صحنه انتخابات شود. وی می داند که در نظرسنجی ها جایگاه خوبی دارد. در حال حاضر برگزاری انتخابات سراسری در اسرائیل امکان ندارد،زیرا درصورت استعفای ایهود اولمرت، فردی برای رهبری حزب کادیما وجود ندارد. هنوز مشخص نیست چه کسی جانشین وی خواهد شد و ریاست حزب کادیما را برعهده خواهد گرفت.
به گزارش رسانه ها، با وجود مطرح بودن نام زیپی لیونی ، وزیر امورخارجه رژیم اسرائیل، بعنوان نامزد شاخص برای تصدی رهبری حزب کادیما بعید است وی بتواند درصورت تصدی نخست وزیری، دولت ائتلافی اسرائیل را حفظ کند. به همین سبب ، احتمالا در اوایل ماه فوریه یا مارس سال آینده انتخابات سراسری در اسرائیل برگزار خواهد شد. بهرحال، اگر چنین وضعیتی پیش بیاید ایهود اولمرت تا زمان برگزاری انتخابات سراسری بعنوان رئیس دولت موقت اداره امور را در اسرائیل برعهده خواهد داشت.
رسانه های غربی به معرفی برخی از مسئولان صهیونیست که از شانس بیشتری برای جانشینی اولمرت برخوردارند، پرداخته اند.
1- زیپی لیونی : وی اکنون وزیر امور خارجه اسرائیل و مذاکره کننده ارشد با تشکیلات خودگردان فلسطین است و از بیشترین شانس برای به دست گرفتن ریاست حزب کادیما برخوردار است .
لیونی 49 ساله را قدرتمندترین زن از زمان گولدا مائیر نخست وزیر اسرائیل در دهه 1970 می دانند وی سال گذشته پس از انتشار گزارش کمیته وینوگراد درباره جنگ 33 روزه با حزب الله،خواستار استعفای اولمرت شده بود. ولی اولمرت حاضر به استعفا نشد و لیونی نیز از کابینه خارج نشد. لیونی فرزند مامور سابق دستگاه اطلاعاتی جاسوسی رژیم اسرائیل است؛ وی نیز مانند اولمرت و آریل شارون در سال 2005 حزب لیکود را ترک کرد تا به کادیمای تازه تاسیس یافته شارون بپیوندد.
2- ایهود باراک : وی هم اکنون، وزیر جنگ و رهبر حزب کار، شریک اصلی کادیما در دولت ائتلافی اسرائیل است . باراک عضو کنیست(پارلمان) نیست، به همین سبب بدون ورود به کنیست، نمی تواند نخست وزیر شود . باراک نخست وزیری این رژیم را از سال 1999 تا 2001 میلادی به عهده داشت؛ وی پس از جنگ 33 روزه، خواستار کناره گیری اولمرت از قدرت شده بود.
3- بنیامین نتانیاهو : وی نخست وزیری رژیم اسرائیل را بین سالهای 1996 تا 1999 میلادی به عهده داشت و از زمان خروج آریل شارون و ایهود اولمرت و دیگران از لیکود برای تاسیس حزب کادیما، رهبری لیکود را به دست گرفت. وی مدتی در کابینه شارون، عهده دار وزارت دارایی بود؛ نظرسنجی ها نشان داده است در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام، نتانیاهو برنده آن خواهد شد.
4- حاییم رامون : وی از جمله افراد مورد اعتماد ایهود اولمرت و معاون وی است که با استعفا از حزب کار به کادیما پیوست، البته رامون هم مدتی کوتاه به سبب متهم شدن به فساد اخلاقی مجبور به استعفا شد، اما با حکم دادگاه استیناف، توانست به دولت برگردد؛ وی از فعالترین حامیان مذاکرات سازش با تشکیلات خودگردان در کابینه رژیم صهیونیستی به شمار می رود.
5- شائول موفاز : وی وزیر حمل و نقل، فرمانده پیشین ارتش و وزیر اسبق جنگ اسرائیل است؛ موفاز به سبب متوسل شدن به شیوه های خشن و وحشیانه برای سرکوب انتفاضه ملت فلسطین که پس از مذاکرات سازش در سال 2000 میلادی آغاز شد، معروف است؛ وی تلاش خود را برای به دست گرفتن ریاست کادیما، در عمل آغاز کرده است.
-----------------
واکنشها
صائب عریقات مذاکره کننده ارشد تشکیلات خودگردان فلسطین در واکنش به تصمیم اولمرت برای استعفا گفته است برای فلسطینی ها، تحولات داخلی اسرائیل اهمیتی ندارد، آنچه برای آنها مهم است، میزان پایبندی اسرائیل به طرح نقشه راه و قطعنامه های بین المللی است و هیچ توافقی بدون عقب نشینی اسرائیل از خط چهارم ژوئن 1967 از جمله از قدس و تضمین تشکیل کشور مستقل فلسطین به پایتختی قدس شرقی و حل مسائل نهایی مانند آوارگان و آزادی تمام اسیران امکان پذیرنخواهد بود.
وی در عین حال هشدار داده است بروز بحرانهای داخلی در اسرائیل، سبب افزایش تجاوزگری،تشدید محاصره فلسطینی ها و شهرک سازی این رژیم می شود.
عریقات با ناامیدی گفته است آمریکایی ها می فهمند که خشکاندن باتلاق اشغالگری اسرائیل برای چگونگی تعامل با مشکلات منطقه یک اولویت به شمار می رود؛ در نتیجه هر کس خواهان صلح است باید کابینه اسرائیل را برای متوقف کردن شهرک سازی و پایان دادن به محاصره فلسطینی ها تحت فشار قرار دهد.
افول سیاسی اولمرت دو سال به تاخیر افتاد؛ پس از شکست مفتضحانه ارتش تحت فرمان وی در جنگ 33 روزه جولای 2006، فریادهای اسرائیلی ها برای کناره گیری عاملان این ماجراجویی ناکام، به آسمان بلند شد و البته دان حالوتس رئیس ستاد مشترک ارتش و عمیر پرتز وزیر جنگ چاره ای جز کناره گیری از مناصب خود نیافتند،اما سومین ضلع این مثلث ناکامی، یعنی اولمرت تا امروز در برابر این خواسته ها مقاومت کرد.
انجمن خانواده های نظامیان به هلاکت رسیده اسرائیلی در جنگ 33 روزه جولای 2006 علیه لبنان، با ابراز خرسندی از برکناری قریب الوقوع اولمرت از قدرت، تاکید کرده است که این اقدام باید دو سال پیش یعنی پس از شکست در این جنگ صورت می گرفت.
رسانه های غربی و عربی بلافاصله پس از اعلام تصمیم اولمرت برای کناره گیری از قدرت، بنظرخواهی از صهیونیستها پرداختند که در این نظرخواهی ها، اسرائیلی ها خرسندی خود را از این تصمیم اعلام کردند.
نکته جالب اینکه در مناطق فلسطینی هم پس از این خبر، جو بدبینی نسبت به مذاکرات سازش به وجود آمده است و این اعتقاد وجود دارد که تمام توافقاتی که اولمرت با تشکیلات خودگردان فلسطین امضا کرده بی معنا خواهد شد و جانشین وی باید همه چیز را از صفر شروع کند.
--------------------------
اعتراف آمریکا به تاثیر شکست اسرائیل در برابر حزب الله در استعفای اولمرت
آریل کوهن یکی از مشاوران کاخ سفید، شکست مفتضحانه رژیم اشغالگر قدس در برابر حزب الله در جنگ جولای 200ف را بدترین میراث دوران نخست وزیری ایهود اولمرت قلمداد کرده است .
به گفته وی، تمام دوران نخست وزیری اولمرت، با شکست همراه بوده است و اولمرت بدترین نخست وزیر اسرائیل از نظر استراتژی ها و نماد کامل فساد گسترده است.
کوهن درباره اینکه لیونی و باراک که از جانشینان احتمالی اولمرت نام برده می شوند در صورت تصدی نخست وزیری بتوانند عملکرد بهتری نسبت به وی داشته باشند ابراز تردید و بدبینی کرد.
-----------------------
مرگ سیاسی اولمرت و تکمیل مثلث قربانیان ماجراجویی ناکام اسرائیل در لبنان
اگرچه منابع صهیونیست، فساد مالی و گرفتن رشوه را دلیل اصلی برکناری اولمرت می دانند، اما این تصمیم دیرهنگام را باید نتیجه پس لرزه های ناشی از شکست سخت این رژیم از مقاومت لبنان به رهبری حزب الله در جنگ 33 روزه و به ویژه موضوع تبادل اسرا میان حزب الله و رژیم صهیونیستی دانست که به اعتبار داخلی و بین المللی این رژیم ضربه سنگینی وارد کرد.
پیشتر سید حسن نصر الله دبیرکل حزب الله لبنان در سال 2006میلادی و در آستانه پیروزی حزب الله ،خبر برکناری اجباری وزیر جنگ ، رئیس ستاد ارتش و نخست وزیر رژیم صهیونیستی را داده بود که دان حالوتس و عمیر پرتز همانگونه که نصرالله پیش بینی کرد به سبب آنکه از سوی کمیته وینوگراد(بررسی دلایل شکست اسرائیل در جنگ 33 روزه) به همراه اولمرت، مسئول شکست بزرگ و خطرناک اسرائیل در برابر حزب الله معرفی شدند، از مقام خود به اجبار کناره گیری کردند و امروز اولمرت پس از دو سال و هر چند با تاخیر، با اعلام تصمیم خود برای کناره گیری از صحنه سیاسی، پیش بینی نصرالله را تکمیل کرد.
تحلیلگران ابراز عقیده کرده اند که کناره گیری اجباری اولمرت، بر تصمیم گیریهای مهم رژیم صهیونیستی درباره مذاکرات مرحله نهایی با تشکیلات خودگردان فلسطین، مذاکرات به اصطلاح صلح با سوریه، تلاشها برای آغاز گفتگو با دولت لبنان تاثیرات چشمگیری داشته باشد. به اعتقاد ناظران سیاسی، کناره گیری اولمرت، نوعی برکناری محترمانه از سوی حزب حاکم به سبب شکستهای سیاسی و نظامی رژیم اسرائیل در دوره نخست وزیری اولمرت است که مهمترین آن شکست تحقیرآمیز و مفتضحانه در جنگ جولای 2006 در برابر گروهی از رزمندگان بی ادعا و شجاع لبنانی به رهبری حزب الله بود که اسطوره شکست ناپذیری ارتش این رژیم را برای همیشه درهم شکست و افکارعمومی عربی که پیش از آن به سبب شکستهای تحقیرآمیز سران آنها در برابر اسرائیل، دچار سرافکندگی و سرخوردگی شده بودند، با پیروزی درخشان حزب الله، روحیه خود را بازیافتند و توانستند سرهای خود را با افتخار بلند کنند.
مثلث قربانیان ماجراجویی ناکام تموز
در حقیقت، خروج اجباری اولمرت از صحنه سیاسی و قدرت رژیم اسرائیل، زمانی رنگ واقعیت به خود گرفت که وی با تشویق اربابان آمریکایی و تشویقهای پنهانی برخی حکام عرب همپیمان آمریکا، ماجراجویی خطرناکی را علیه مقاومت لبنان به رهبری حزب الله آغاز کرد و در این راه از حمایتهای گسترده نظامی، اقتصادی و سیاسی حامیان خود بهره مند شد تا به زعم خود با پیروزی در این جنگ نابرابر، بخش دیگری از نقشه خاورمیانه جدید آمریکا را به اجرا در آورد، اما ارمغان این جنگ 33 روزه، چیزی جز شکست و سرافکندگی برای اولمرت و حامیان آمریکایی،غربی و عربی وی نگذاشت و از همان زمان(جولای 2006) شمارش معکوسی را برای اضمحلال خود آغاز کرد.
اعلام تصمیم اولمرت برای کناره گیری در دومین سالگرد این ماجراجویی ناکام در حالی صورت گرفته است که پنج حقیقت نمایان شده است :
1- اسرائیل بر اساس گزارش کمیته وینوگراد(بررسی دلایل شکست در جنگ 33 روزه) رسما شکست را در این جنگ پذیرفته است. 2-کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه آمریکا رسما اعتراف کرده است طرح خاورمیانه بزرگ مورد نظر کشورش با شکست روبروشده است.3 - بحران اقتصادی در آمریکا تا اندازه ای ریشه در هزینه های سنگین ماجراجویی ها و جنگهای خاورمیانه ای این دولت دارد.4- رژیم صهیونیستی از رژیمی شکست ناپذیر به رژیمی شکست خورده تبدیل شده است که همه از نقاط ضعف آن به خوبی آگاه هستند و از دو جبهه شمال و نوار غزه در معرض خطر نا امنی شدید قرار دارد.5- سرانجام اینکه رژیم اسرائیل با پذیرش آزادی اسیران و بازگرداندن اجساد شهیدان مقاومت لبنان، متحمل شکست خفت بار دیگری در برابر حزب الله شد و پس از این ناکامی صداهایی درباره تسلیم مزارع شبعا به سازمان ملل متحد از داخل فلسطین اشغالی به گوش می رسد .
با کناره گیری اجباری اولمرت از صحنه سیاسی اسرائیل، بار دیگر حقانیت مقاومت در برابر اشغالگری و زورگویی رژیم صهیونیستی برای همه به ویژه برای کسانی که برای سازش با این رژیم نامشروع بر خلاف اراده ملتهای خود رقابت می کنند ثابت شد؛ اکنون گروههای فلسطینی به ویژه حماس و فتح باید با درس گرفتن از گذشته، اختلافات و دودستگی را کنار گذاشته و با وحدت و همبستگی، دیگر بهانه ای به دست دشمنان ملت فلسطین نداده و بدانند تنها راه برای بازپس گیری حقوق مشروع و غصب شده ملت فلسطین، نه مذاکرات بی نتیجه سازش( که بارها مقامهای تشکیلات خودگردان به آن اعتراف کرده اند) بلکه اتحاد و ادامه مقاومت مشروع است.
نظر شما