پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱۴ مرداد ۱۳۸۷، ۱۰:۰۲

دکتر کریم مجتهدی در گفتگو با مهر: اصطلاحات نامفهوم تدریس فلسفه را دشوار می‌کنند

دکتر کریم مجتهدی در گفتگو با مهر: اصطلاحات نامفهوم تدریس فلسفه را دشوار می‌کنند

دکتر کریم مجتهدی گفت: یکی از آفتهای آموزش فلسفی در ایران به کار بردن اصطلاحات بیش از اندازه غربی است بدون اینکه بار معنایی آنها دریافت شود.

دکتر کریم مجتهدی در گفتگو با خبرنگار مهر پیرامون وضعیت فلسفه در ایران گفت : ما به نوعی گرفتار یک تظاهر به تفلسف و فکر کردن هستیم و حرفهای دهن پر کن فلسفی را یاد گرفته ایم و بدون کوچکترین تأمل و تحقیق آنها را به کار می بریم و اینکار بیشتر به قصد مرعوب کردن مخاطب انجام می‌گیرد.

این استاد فلسفه دانشگاه تهران در ادامه افزود : ما اکنون از کمال مطلوب فلسفه بسیار پائین‌تریم  واین امر نه فقط در فلسفه بلکه در کل نظام آموزش عالی وجود دارد و این به خاطر این است که به تفکر اهمیت داده نمی‌شود. در تمام رشته‌ها هدف، نتیجه آنی و زودرس است اما در رشته‌های پایه و نظری نمی‌توان به دنبال یک نتیجه عملی سریع بود.

وی سپس افزود : آنچه که اکنون در رشته فلسفه مشاهده می‌شود نه تنها وضعیت نامطلوب فلسفه را نشان می‌دهد بلکه حاکی از وضعیت خطرناک وضع کلی آموزش علوم نظری در ایران است. رواج این اندیشه منجر به یک نوع سطحی‌نگری در اندیشه شده است که دانشجویان به دنبال نتیجه آنی هستند و این امر این اندیشه را در اذهان ایجاد می‌کند که علم بدون عمل فایده ندارد. من با این امر مشکلی ندارم، اما اگر علم بدون عمل امری بیهوده باشد، عمل بدون علم پدیده‌ای خطرناک است. من نگران این هستم که چیزی که اکنون شیوع پیدا کرده است تبیدل به عمل‌گرایی بدون خردورزی شود.

نویسنده کتاب " فلسفه نقادی کانت"  گفت : یکی از کارهای اصلی فلسفه همین است که نظریه‌ها بررسی شوند و ارزش آنها پیدا شود و اصولاً لغت "تئوری" به معنای نظر داشتن و نظر دادن است اما اکنون یک نوع ترس از تفکر وجود دارد که به صورت علنی مطرح نمی‌شود و این ترس از اینجا می‌شود که اعتماد به تفکر وجود ندارد. یعنی ترس از یک نوع امر مبهم پیدا شده است. به نظر من مقوم این ترس عدم خودباوری است. متأسفانه جوان ما به خود وتواناییهای خود ایمان ندارد و این امر منتج به رواج نوعی از سوفسطایی‌گری در عرصه فلسفه ما شده است. به همین علت است که در فلسفه به نگرشهای سطحی اکتفا می‌شود و کمتر کسی این جرأت را پیدا می‌کند که وارد عمق شود.

مجتهدی در ادامه درباره مواجهه کشورهای غیرغربی با فلسفه غرب گفت : این درست است که فلسفه غرب زیربنا و بستر اصلی تمدن و فرهنگ غرب است اما ریشه‌های فلسفه غربی را نمی‌توان فراموش کرد چرا که فلسفه جدید غربی شدیداً وامدار این ریشه‌ها است. در قرون وسطی فلاسفه غربی شدیداً تحت تأثیر فیلسوفان اسلامی بوده‌اند و اولین فیلسوف عقل‌گرا را ابن رشد می‌دانسته‌اند و تلاش بسیاری داشتند تا آثارشان شبیه به نوشته‌های ابن سینا باشد. قبل از اینکه غربیها در دوره تجدید حیات فرهنگی به فلاسفه یونانی بازگردند و دوباره آنها را بازشناسی کنند تحت‌تأثیر فلاسفه اسلامی بوده‌اند و اساساً اهمیت یونان را از طریق فلسفه اسلامی درک کرده‌اند.

خالق کتاب " آشنایی ایرانیان با فلسفه های جدید غرب" خاطرنشان کرد : در عصر جدید یعنی از اواخر قرن 16 است که غربیها موضع جدیدی می‌گیرند و مفهوم جدیدی از عقل ارائه می‌کنند و فرانسیس بیکن صریحاً می‌گوید : عقل باید سر تعظیم در برابر طبیعت فرود آورد تا بتواند آن را به استخدام دراورد. این درست که فلسفه‌های جدید غرب به‌راحتی نمی‌توانند در شرق جا بیفتند و هضم شوند اما باید به این امر توجه کرد که آیا با چشم‌پوشی از آن می‌توانیم فرهنگ خود را حفظ کنیم؟ از نظر من جواب کاملاً منفی است. اگر چشم خود را به خطر ببندیم آن را خطرناکتر کرده‌ایم.

وی سپس افزود : اینکه ما فلسفه غرب را قبول کنیم یا رد کنیم معنا ندارد چون فلسفه چیزی نیست که بتوان آن را کاملاً پذیرفت یا رد کرد. اما فلسفه غرب تفکری است بسیار آموزنده که علاوه بر اینکه ذهن ما را تقویت می کند، کمک بسیاری به شناخت بهتر ریشه‌های اصیل ما می‌کند. کسی که فلسفه بخواند وسیع ‌بین می شود چراکه فلسفه کوششی است برای توسع عقل.

دکتر مجتهدی در پاسخ به این سؤال که آیا ما فلسفه غرب را به‌درستی شناخته‌ایم؟ گفت : جواب این است که خیر. فلسفه در حد مطلوب تدریس نمی‌شود و  این نه کاملاً تقصیر اساتید است و نه کاملاً تقصیر دانشجویان بلکه قسمت اعظم آن مشکلی است که کل نظام آموزشی ما گرفتار آن است و برای تغییر این وضعیت یک عزم جدی لازم است.

نویسنده کتاب " نگاهی به فلسفه‌های جدید و معاصر در غرب" در پایان خاطرنشان کرد : من به آینده فرهنگ ایران که فلسفه ستون اصلی آن است بسیار امیدوارم و آینده فرهنگی ایران بسیار بهتر از این خواهد شد که ما اکنون فکر می‌کنیم.

کد خبر 726495

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha