اگر يك روز كه از خانه خارج مي شوي با دقت بيشتري به اطراف نگاه كني شايد توهم يكي از آنها را ببيني ، هيچ فرق نمي كند كه در كدام منطقه شهر باشي ، آنها متعلق به طبقه خاصي نيستند ، ظاهر بخصوصي هم ندارند ، نبود آماري منطبق بر واقعيت از يكسو و مشاهده ملموس اين معضل اجتماعي در گوشه و كنار جامعه از سوي ديگر ، نگراني هايي را براي خانواده ها پديد آورده است ،اما چرا چنين پديده اي به وجود مي آيد و راه مبارزه با آن چيست ؟
انحرافات اجتماعي به ويژه انحرافات زنان سلامت و امنيت رواني - اجتماعي و حتي سياسي و اقتصادي جامعه را تهديد مي كند ، از اين رو جامعه براي بقا و پايداري خود بايد تدابير خاصي به منظورجلوگيري از انحرافات زنان بزهكار و اقداماتي جهت بازپروري آنها اتخاذ كند كه اين امر جز از طريق شناسايي عوامل زمينه ساز و تشديد كننده اين معضل اجتماعي امكان پذير نيست .
كارشناسان بر اين باورند كه نحوه تربيت خانوادگي ، بي بند وباري ، گسترش وسايل ارتباط جمعي مانند ماهواره ، بيكاري ، شرايط اقتصادي ، مهاجرت و شهرگرايي ، اعتياد، فقر مادي ، اعتماد بيجا ، آزادي هاي حساب نشده و نامحدود و پايين بودن سطح آگاهي وبي سوادي از مهمترين عوامل موثر در بروز اين معضل اجتماعي در برخي از زنان است .
روسپيگري تنها متعلق به طبقه خاصي از جامعه نبوده و تحقيقات انجام شده نيز بيانگر اين واقعيت است كه عليرغم دخيل بودن عامل فقر و تنگناي اقتصادي اما در مواردي روسپيگري در ميان زنان طبقه مرفه جامعه نيز ديده مي شود .
زنان روسپي در طبقه بالا و مرفه جامعه اين كار را نه تنها وسيله اي براي ارضاي خواسته هاي جنسي خويش مي دانند بلكه آن را نشانه متمدن بودن نيز دانسته و حتي به آن افتخار هم مي كنند، اما دليل عمده گرايش زنان طبقه پايين به خياباني شدن اغلب از روي فقر اقتصادي وبه منظور امرار معاش است كه به هر حال در اين ميان عده اي سود جو و فرصت طلب نيز اين امر را وسيله اي براي استثمار اين زنان قرار داده واز اين طريق هستي آنها را به تباهي مي كشانند .
برخي زنان به نشانه مقاومت و يا پاسخ به فقر به فحشا روي مي آورند ، اين زنان معمولا فاقد تحصيلات و مهارتهايي هستند كه بتواند موفقيت آنها را در دستيابي به شغل مناسب تضمين كند، بيشتر آنها بي سوادند و يا تحصيلات بسيار كمي دارند .مهارتهاي كم، تحصيلات اندك، امكانات محدود اشتغال و وجود شرايط منفي احتمال سوق دادن برخي زنان را به سمت انحرافاتي چون فحشا و مصرف مواد افزايش مي دهد .
زنان خياباني در ازدواج هم شانس نمي آورند !
مطالعات انجام شده بر روي زندگي برخي از زنان خياباني بيانگر وضعيت به مراتب سخت تر زندگي اين زنان پس از ازدواج است ، گويي تقدير اين زنان بر اين است كه نه در خانه پدري روي خوشبختي را ببينند و نه در خانه همسر ، به عبارت ساده تر اغلب اين زنان با الگوي پررنگتري از پدرانشان در خصوص فساد و انحرافات اجتماعي ازدواج مي كنند .
در اينجا پيشاني اين گروه دختران با پيشينه خانوادگي آنها نقره داغ مي شود و از اين رو براي آنها مفري براي رهايي و نفس كشيدن باقي نمي ماند . گويي تنگدستي ، نكبت و فلاكت دست خود را در دست هم مي گذارند تا بدبختي و درماندگي اين زنان را صدچندان كنند .
و بدين سان يكي از دردناكترين فصول زندگي اين زنان در گوشه خيابان ورق مي خورد ، اين زنان پس از مدتي تمام اميدها و آروزهايشان را دود مي كنند تا تمام دردها و رنجهايشان را در چند لحظه هم آغوشي التيام بخشند .
در اينجا ذكر يافته هاي ناشي از تحقيقي در خصوص زنان خياباني كه توسط عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي ، بر روي 147 زن خياباني مقيم مراكز بازپروري سازمان بهزيستي و يا مشغول به كار در خيابان و به منظور شناسايي عوامل زمينه ساز تن دادن اين زنان به روسپيگري ، ابعاد مختلف زندگي خانوادگي ، چگونگي ورود به اين كار و علل عدم بازگشت آنها صورت گرفته ، تكان دهنده است .
دكتر شهين عليايي زند با اشاره به نحوه جمع آوري اين اطلاعات با توجه به خصوصيات روحي ورواني اين زنان مي گويد : جلب اعتماد اين زنان نخستين قدم در ايجاد رابطه با اين زنان است و در اين راستا صداقت و احترام عناصر اصلي در برقراري ارتباط است از آنجا كه اين زنان به دليل تعامل اجتماعي وسيعي كه دارند مردم شناسان چيره اي هستند ، بنابراين صداقت و احترام واقعي را به راحتي درك مي كنند و چون اين زنان همواره شاهد نگاههاي ملامت بار ، سرزنش كننده و گاه كينه توزانه مردم به ويژه هم جنسان خود هستند ، بنابر اين با درك احترام واقعي آنچه را كه دارند در طبق اخلاص گذاشته پرده از زندگي دردناك خود بر مي دارند .
88 درصد زنان خياباني با مردان متاهل ازدواج مي كنند
بيش از 80 درصد زنان خياباني قبل از 17 سالگي و 7/43 درصدشان نيز قبل از 13 سال ازدواج مي كنند و اين در حالي است كه اين ازدواج با مرداني صورت مي گيرد كه 6/25 درصدشان قبلا لااقل يكبار و 3/8 درصدشان بيش از يكبار ازدواج كرده اند .
در اين ميان نكته حايز اهميت اين است كه وقتي در دنياي امروزي كه نهادها ، سازمانها و روابط انساني و خلاصه همه پديده هاي مطرح در زندگي انسانها پيچيده است لذا ورود به دنياي بزرگسالي كسب مهارتهاي بسياري را مي طلبد ، وقتي 7/43 درصد اين زنان قبل از 13 سالگي و 88 درصدشان قبل از 17 سالگي ازدواج مي كنند طبيعي است كه جمع كثيري از آنها از ابتدايي ترين آموزش ها براي ورود به اين دنياي پيچيده بي بهره بمانند .
دكتر عليايي زند مي گويد : ميزان سواد 23/78 درصد زنان خياباني در حد راهنمايي وپايين تر است به عبارت ديگر اكثر اين زنان از ابتدايي ترين وسيله براي كسب درآمد مشروع يعني سواد لازم بي بهره مي مانند ، همچنين يافته هاي ديگر نشان مي دهد كه اگر چه 6/40 درصد اين زنان با رضايت خود ازدواج كرده اند اما از آنجا كه زندگي خانوادگي اغلب آنها قبل از ازداوج با معضلات فراواني مواجه است ، لذا براي بسياري از آنها ازدواج نوعي فرار از خانه محسوب مي شود و نگاهي به ويژگي مرداني كه اين دسته زنان با آنها ازدواج كرده اند اين باور را به ميزان قابل توجهي تقويت مي كند .
يافته هاي ديگر اين تحقيق بيانگر اين مساله است كه اگر چه ميزان سواد زنان روسپي به طور عادي كمتر از زنان عادي است اما بين ميزان سواد زنان روسپي و همسران آنها هماهنگي قابل توجهي وجود دارد به طوريكه تقريبا دو سوم همسران اين زنان مانند خودشان ، در سطح راهنمايي و كمتر و در اين ميان 2/3 درصد نيز داراي تحصيلات دانشگاهي هستند .
دكتر عليايي زند اعتياد ، بيكاري و گرايش به قاچاق مواد مخدر و ساير انحرافات اجتماعي را ويژگي اصلي همسران اين زنان عنوان كرده و اظهار مي دارد : 78/15 درصد همسران اين زنان بيكار و 4/26 درصدشان به اعمال غير قانوني مبادرت مي ورزند ، به عبارت ديگر 18/42 درصد همسران اين زناا فاقد درآمدند يا از طريق فعاليتهاي غير قانوني براي خود درآمد كسب مي كنند ، اما نكته تكان دهنده تر اينكه 5/10 درصد شوهران اين زنان كارمندان دولت هستند يعني افرادي كه با كاغذ و قلم و ابزار فرهنگ سروكار داشته و علي القائده بايد از حداقل درآمدي براي امرار معاش برخوردار باشند !
جرم و جنايت براي والدين اين زنان كاملا عادي است !
دكتر عليايي زند با بيان اينكه 5/37 درصد اين زنان دوران كودكي و نوجواني خود را بدون حضور توام پدر ومادر طي كرده اند ، مي افزايد : براي نزديك به 40 درصد پدران زنان خياباني و 7/13 درصد مادران آنها جرايم و انحرافات اجتماعي روال زندگي بوده است و اين در حالي است كه 28 درصد پدران و 9/6 درصد از مادران در اين خانواده ها با مواد مخدر سروكار نزديكي داشته اند .
13 سالگي ، آغاز ورود به دنياي روسپيگري
اگرچه 5/58 درصد اين زنان از طريق دوستانشان با مساله تن فروشي آشناشده اند اما چنين رويدادي به دور از انتظار نيست زيرا براي 62 درصد از آنها 13 تا 20 سالگي آغاز سن ورود به روسپيگري بوده است ، اما ورود 8/21 درصد اين زنان به اين دنيا از طريق نزديكترين افراد خانواده يعني پدرو مادر و 2/12 درصد نيز از طريق همسرانشان بوده است اما مصيبت به همينجا پايان نمي پذيرد زيرا اين زنان علاوه بر تن فروشي به دنياي مواد مخدر نيز پا گذارده اند .
اين روانشناس با بيان اينكه تنها 32 درصد زنان خياباني فقط سيگار مصرف كرده و دو سوم بقيه يا پيش از روسپيگري به اعتياد روي آورده اند و يا بعد از آن، اظهار مي دارد : و به اين ترتيب بيشتر روسپيان معتاد در آغاز به تشويق و يا اجبار خانواده به ويژه همسرانشان به قاچاق مواد مخدر روي مي آورند و آنگاه خود به سمت مصرف مواد كشيده مي شوند البته بيشتر مرداني كه زنان خود را به قاچاق مواد مخدر واداشته اند ، دست آنها را در دست مردان ديگر گذارده اند و در واقع اين ازدواج با چنين هدفي پا گرفته است .
زندگي مشترك ناموفق
دكتر عليايي زند با بيان اينكه تنها 9 درصد اين زنان به زندگي مشترك خود ادامه مي دهند ، اظهار مي دارد : 50 درصد اين زنان در همان دو سال اول با زندگي مشترك وداع مي كنند و اين در حالي است كه 2/75 درصد اين زنان در طول زندگي مشترك نياز به مهرو محبت را با تمام وجود له له مي زنند و 70 درصدشان نيز در زندگي مشترك خود قرباني ضرب و شتم و پرخاشگري همسرشان هستند .
اما نغمه غم انگيز اكثر اين زنان از همان سالهاي اوليه كودكي و نوجواني برايشان نواخته شده است ، جايي كه اين دختران از سوي پدر ، برادر ، دايي و ناپدري خود مورد سوء استفاده قرار گرفته اند ، به عبارت ديگر براي اين گروه از زنان قبح برقراري رابطه جنسي غير متعارف مدتهاست كه شكسته شده است !
يك جرم شناس در اين زمينه با بيان اينكه بيش از 60 درصد زنان خياباني سوء استفاده جنسي را در كودكي تجربه كرده اند، مي گويد : اين در حالي است كه برآورد ها نشان مي دهد كه 70 درصد اين آزارها از سوي پدر يا ناپدري بر قربانيان اعمال مي شود .
دكتر شهلا معظمي مي گويد : مطالعات صورت گرفته بر روي روسپيان نوجوان ، دختران بزهكار ، معتادان و نوجواناني كه از خانه گريخته اند ، بيانگر واقعيت تلخ اعمال سوء رفتارهاي جنسي در دوره كودكي است .
وي مي افزايد : تاثير سوء رفتارهاي جنسي بر روي دختران در طولاني مدت به بي مبالاتي جنسي ، فرار از خانه ، لاابالي گري گرايش به سرقت و ايجاد اضطراب مبدل شده و گاهي نيز ممكن است بدون اثر نامطلوب باشد كه در اين صورت اغلب اين دختران در آينده با اشخاص مسن تر از خود ازدواج مي كنند .
استاديار دانشگاه حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران سوء استفاده جنسي را رايج ترين عنصر مشترك در ميان دختران فراري از خانه عنوان كرده و اظهار مي كند ت : بسياري از زنان جواني كه در خيابانها پرسه مي زنند قرباني سوء استفاده جنسي خانواده هايشان هستند آنها پس از فرار از خانه براي تامين غذا ، لباس و سرپناه مجبور به برقراري رابطه نامشروع مي شوند ، به طوريكه سابقه آزارهاي جنسي در كودكي بر بي خانماني ، اعتياد و جرم و جنايت و احتمال خودكشي در خياباني شدن آنها نقش مستقيمي دارد .
اما در اين ميان شنيدن سخن يك مسوول در سازمان بهزيستي در خصوص معضل زنان خياباني نيز خالي از لطف نيست جايي كه به گفته مسوولين تا سال پيش تعداد زنان خياباني كشور حدود 4 هزار عنوان مي شد در حاليكه اين آمار همچنان رو به افزايش است گويي تمام اقدامات مسوولين و كارشناسان براي كنترل وضعيت موجود بي نتيجه بوده و رو به روز بر دامنه اين معضل اجتماعي افزوده مي شود .
آمار زنان خياباني سالانه 15 درصد افزايش مي يابد
مدير كل دفتر آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي در گفتگو با خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهربا بيان اين مطلب مي گويد : همانطور كه آمار آسيب هاي اجتماعي سالانه با رشد 15 درصدي مواجه مي شود ، رشد 15 درصدي زنان خياباني هم دور از انتظار نيست .
دكتر سيد هادي معتمدي مي افزايد : طي 9 ماهه سال 82 بيش از 1 هزار و 300 زن خياباني در سطح كشور جمع آوري شده اند كه نيمي از اين زنان در مراكز نگهداري بستري و نيمي ديگر نيز به صورت سرپايي مداوا شده اند
دكتر معتمدي به وجود 17 مركز نگهداري زنان آسيب ديده در كل كشور اشاره كرده و اظهار مي دارد : اين زنان پس از ارجاع به اين مراكز 3 هفته در قرنطينه هستند و پس از انجام معاينات پزشكي و اقدامات اوليه به مدت 6 ماه تا 1 سال ضمن نگهداري موقت ، در كارگاههاي حرفه آموزي مشغول به كار شده وتوانمند مي شوند .
50 درصد زنان خياباني دوباره به خيابان برمي گردند !
وي در ادامه با بيان اينكه 50 درصد اين زنان پس ازبازپروري دوباره به خيابان باز مي گردند ، اظهار مي دارد : متاسفانه عليرغم اقداماتي كه به منظور نگهداري و توانمند سازي اين زنان صورت مي گيرد ، نيمي از اين زنان پس از بازپروري دوباره به خيابانها باز مي گردندو اين در حالي است كه به همين مقدار نيز افراد جديدو كم سن سال به اين چرخه وارد مي شوند .
مدير كل دفتر آسيب ديدگان بهزيستي به بودجه 150 ميليون توماني اين دفتر در سال جاري وبه منظور ساماندهي زنان خياباني اشاره كرده و تصريح مي كند : بحث ايجاد اشتغال و توانمند سازي اين زنان به خصوص براي جلوگيري از بازگشت مجدد به خيابان، طرحهاي در دست بررسي اين دفتر در سال جاري است .
دكتر معتمدي در ادامه تصريح مي كند : كمبود بودجه هم در زمينه پيشگيري و هم در زمينه كنترل آسيب هاي اجتماعي موجب شده تا آسيب هاي اجتماعي هر ساله از روند رو به رشدي برخوردار باشد چراكه بودجه فعلي يك دهم مبلغ مورد نياز براي كنترل آسيب هاي اجتماعي هم نبوده و براي جلوگيري از رشد آسيب ها به 10 برابر بودجه فعلي نياز است .
و سرانجام در پايان اين گزارش توصيف ضربه روسپيگري و پيامدهاي آن از زبان يك دختر چهارده ساله خياباني قابل تامل است ! "احساس مي كني يك تكه گوشت هستي ، ريز ريز شده و به زور تكه هاي وجودت در كنار هم نگه داشته شده است ، در عمق وجودت بيچاره اي ، از خودت متنفري از همه زندگي و از همه چيزهايي كه مال تو بود و حالا ديگر صاحبش نيستي ، ديگر نمي تواني با چهره ات در آئينه رو برو شوي چون تمام روحت را فروخته اي ! "
نظر شما