گروه ورزشي " مهر": عضوهيات مديره باشگاه استقلال درمورد نقش سازمان تربيت بدني دراداره باشگاه استقلال ونيزمسايل مربوط به خصوصي و سهامي شدن اين باشگاه گفت: به عقيده من سازمان تربيت بدني وفدراسيون فوتبال وظيفه تيم داري ندارند وآقاي مهرعليزاده ازجمله مسايلي كه هميشه دنبال ميكردند وقبل ازحضورمن دراستقلال نيزبا من مطرح كردند اين بود كه فضا را ازاين شكل دولتي شدن نجات بدهيم. در حال حاضر با تلاشهايي كه دردولت و مجلس صورت گرفته بسياري ازمجوزها وسيطره هاي دولتي را براركان اقتصادي به نوعي كم كرده ايم و به مقدار زيادي از رانتها كاسته شده است. گرچه تيمهاي پرطرفدار از نظر اجتماعي داراي تاثيرگذاري فراواني هستند اما اين برعهده سازمان تربيت بدني نيست كه تيمداري كند. چون مي بينيم كه اين سياست دچارمشكلات وتنشهايي شده است. مضاف براينكه مردمي شدن باشگاهها با صدردرصد دولتي بودن آنها منافاتي ندارد. طبيعي است حضور و مديريت در تيمهاي استقلال و پرسپوليس آدمهاي بزرگي را مي طلبد تا حاشيه ها را در آن كم كرده وبرمشكلات آن غلبه نمايند، اما بهرحال من معتقدم اين شكل كاردرست نيست.
من اعتقاد دارم هرفردي كه در باشگاه استقلال قبول مسووليت مي كند، بايد احساس كند كه به طورمستقيم در نفع و ضرر آن شريك است. ما دوران تلخي را در زمان سقوط به دسته سوم داشتيم و بخشي از اعضاء هيات مديره فعلي نيز آن زمان حضور داشتند اما من قبول ندارم كه در صورت قهرماني در آسيا و يا سقوط به دسته سوم براي ما هيچ تفاوتي نكند. درمورد سهامي شدن باشگاه نيز من اعتقاد دارم به اين شكل كه دارد كار پيش مي رود به نتيجه نمي رسيم. اگر سرمايه گذاري با كمتراز 50 درصد سهام بيايد و نتواند در باشگاه مديريت كند نهايتا همان چيزي مي شود كه الان هست و سازمان همه چيز را دراختيار مي گيرد. با اين شرايط قطعا كسي پا پيش نخواهد گذاشت. من همه تلاشم اين بود كه قضيه برعكس شود. يعني افراد و يا مجموعه هايي بيايند واحساس كنند كه صاحب اين بنگاه اقتصادي و يا فرهنگي ورزشي هستند. چون درحال حاضر فوتبال ما به سود آوري نرسيده و من اعتقاد دارم با پتانسيلي كه درآن وجود دارد مي تواند سود آور هم باشد. اما اين سود آوري در مجموعه دولتي بدست نخواهد آمد چون مدير دولتي تمام فكر وذكرش اينست كه مثلا از آقاي خاتمي يا آقاي مهرعليزاده چگونه مي تواند كمك مالي بگيرد و يا شهرداري كي مي تواند به او كمك نمايد. فهاذا به نظر من افرادي بايد به معناي واقعي كلمه سهامدار باشگاه باشند كه بتوانند در سود و ضرر آن سهيم باشند ودرمديريت باشگاه نقش ايفا نمايند. چون به هرحال آنها بايد احساس كنند حالا كه براي باشگاه پول گذاشته اند بايد سود آوري نيز كنند. در اين شرايط ما همه خدمتگزار استقلاليم و كسي نبايد خودش را مالك باشگاه بداند.
وي ادامه داد: امروزدرفوتبال دنيا وقتي رده يك باشگاه تغيير مي كند ازنظر قيمت اسپانسر درآن باشگاه تاثير دارد. اگر يك مجموعه مديريتي احساس نكند كه در مجموعه خود تاثيرگذاراست نمي توند آنطوركه بايد وشايد موثر باشد.
دراستقلال بايد شرايطي پيش بياد كه افراد بخاطر پتانسيل هاي شخصيتشان بتوانند حركتهايي را انجام دهند. همه درمديريت سهم دارند و نمي شود فردي بيرون گود باشد وفرد ديگر هميشه درگير باشد. براي حل اين مشكل بايد به اين واقعيت برسيم كه باشگاه متعلق به خود ما است ودرسود وضرر آن شريكيم. اين دليل نيست كه مجموعه مديريتي فعلي استقلال اينگونه نيست بلكه افراد حاضر استقلال آنرا دوست دارند به معناي واقعي كلمه به آن عشق مي ورزند و براي شهرت طلبي به باشگاه نيامده اند. تاجرنيا خاطرنشان كرد: بهرحال همه مي پذيرند شرايط باشگاه وقتي درتملك يك فرد باشد يا نه متفاوت است. اگرمن بدانم كه استقلال وقتي به دسته سوم مي رود يك قران ازپول من كم نمي شود، خيلي فرق مي كند با آقاي آبراموويچ كه اگر يك باخت يا يك مساوي داشته باشد روي قيمت تيمش وسهامش تاثيردارد. من خصوصي سازي را يك حسن مي دانم وازآن دفاع مي كنم ويك روزي هم اگرمعلوم شود كه من باعث همچين كاري شده ام خوشحالم خواهم شد. به هر حال اينگونه نمي شود كه تيم ثبات لازم را نداشته باشد ونتيجه گيري نكند آنوقت هواداران از بازيكن گرفته تا مربي و سرپرست ومديرعامل و رييس سازمان و رييس جمهور را در واقع زير باد انتقاد بگيرند كه چرا تيمي كه زير نظر سازمان فعاليت مي كند نتيجه نمي گيرد. اين بحثي است كه من به آن اعتقاد دارم و هرچقدر بتوانيم دراين بحث موفق باشيم بهتر مي توان به آينده اميدوار بود.
تاجرنيا درمورد بحث فروش باشگاه استقلال اظهار داشت : انگيزه كلي اين نيست كه باشگاه را به يك فرد بفروشند بلكه بحث اين است كه به هر حال تربيت بدني يك موردي كه به عنوان وظيفه و به غلط به آن ارجاء شده از دوشش بردارد كه آن هم باشگاهداري و تيمداري است. اينها به هر حال مسايل ديگري را به دنبال دارد كه مثلا سازمان در فلان مقطع به سود استقلال كاركرده يا پرسپوليس. اين مساله موجب مي شود سازمان تربيت بدني از جايگاه اصلي خود دور شود. بحث دوم اين است كه نهادها وارگانهايي دراداره باشگاه سهيم مي شوند مي توانند دولتي باشند. الزاما اين نيست كه اشخاص حقيقي دراين زمينه به تنهايي دخالت داشته باشند. ولي به هرحال كساني كه يك نگاه اقتصادي دارند مثل سازمان بازنشستگي و يا سازمان تامين اجتماعي و برخي بنگاههاي اقتصادي مانند سازمان صنايع مي توانند بيايند وسيستم را بگردانند و باشگاه را به سمت اقتصادي بودن پيش ببرند. من اعتقادم اينست كه اين بحث مي تواند شاهد تغييراتي درجهت خواست سهامدارانمان انجام بگيرد.
عضو هيات مديره باشگاه استقلال در مورداين مساله كه گفته مي شود هيات مديره باشگاه استقلال قصد فروش باشگاه را دارد اظهار داشت : اين بحث اينگونه نيست. به هرحال اولين كساني كه ازخصوصي شدن باشگاه متضرر مي شوند بخشي از اعضاء هيات مديره هستند. چون اگردرساختارجديد قرار باشد يك نفر سي درصد، بيست درصد و... ازسهام باشگاه را بخرد طبيعتا مي خواهد در مديريتش هم دخالت بكند. طبيعتا اين مساله تحديد ومحدويت هيات مديره فعلي و كم شدن آنها را در پي خواهد داشت. قطعا يكي از كساني كه در اين شرايط از مجموعه باشگاه كنار برود خود من هستم ولي احساس مي كنم به عنوان كسي كه باشگاه استقلال را دوست دارم بايستي شرايط به گونه اي بشود كه ما بتوانيم تغييرات مديريتي را در مجموعه باشگاه بوجود بياوريم .
وي درمورد سرمايه فعلي باشگاه استقلال اظهارداشت: درحال حاضر ما يك برآورد اوليه داشتيم كه البته بايد به تاييد رييس مجمع هم برسد. استقلال يك اندوخته هايي مثل زمين وبازيكن كه سرمايه باشگاه است دارد. يك اندوخته معنوي نيزبه نام استقلال وجود دارد كه مي تواند پولسازي كند. چيزي كه درحال حاضرروي آن اجماع هست اين است كه ارزش باشگاه استقلال چيزي حدود ده ميليارد تومان است.
وي درخصوص تغييرات احتمالي درهيات مديره باشگاه استقلال گفت: اعتقاد دارم مجموعه افراد مديريتي فعلي حاضر درهيات مديره در هيچ مقطعي به اين سلامت، دلسوزي و پيگيري نبوده اند واگر قرار باشد شرايط استقلال به همين نحو بگذرد، مجموعه فعلي بغيرازشخص من واجد شرايط ترين مجموعه اي هستند كه مي توانند درمجموعه استقلال قرار بگيرند.
اين اعضاء 15، 16 سال است كه در اين مجموعه هستند و در گاهي موارد اعضاء سوم چهارم تغيير كرده اند فلذا دراين زمينه فكر نمي كنم تغيير چنداني ايجاد شود. در بخش مديريت باشگاه از لحاظ اجرايي نيزهمه ما بايد از آقاي قريب بخواهيم كه مجددا به كارش ادامه دهد و اين شكل و انسجامي كه ايجاد شده به نوعي حفظ شود. احساسم اين است كه چون آقاي قريب خودش از جنس هيات مديره است زماني كه احساس كند هيات مديره را بايد در برخي اموردخالت بدهد اين كار را مي كند. همين مساله باعث شده كه اگر به طور مثال زماني چك باشگاه برگشت مي خورد آقاي ايرواني هم اهتمام مي كند ، آقاي ميرولد هم همينطور آقاي آقا محمدي هم همينطور، چون احساس مي كنيم كه مديرعامل فردي است هماهنگ با مجموعه. در مورد هيات مديره و ضعف ساختاري آن من هم قبول دارم كه در گذشته هيات مديره باشگاه استقلال مانند خيلي از جاهاي ديگر بيشتر حالت هيات امناء راداشته و افراد حاضر در آن كساني بوده اند كه به واسطه ظرفيت هايي كه داشته اند توليد رانت مي كرده اند. درمورد شخص من اگرنماينده مجلس نبودم بعيد بود كه آقاي مهرعليزاده از من براي حضور در هيات مديره باشگاه استقلال دعوت كند. ولو اينكه من خودم را در سطح فوتبال ايران به نسبت ديگران يك كارشناس مي دانم چون هم مقداري به مجموعه مستطيل سبز وصلم و هم به بيرون از آن. در عين حال اگر آقاي مهرعليزاده هم برود و فرد ديگري بيايد نگاه نمي كند كه مثلا سازگار نژاد در پرسپوليس موفق بوده يا خسروي وفا. مي گويد هر كس به ما نزديك تر است بيايد كار كند. متاسفانه اين بحثي است كه در سيستم ورزش ما وجود دارد و ارزيابي از عملكرد مديران صورت نمي گيرد. به همين خاطر وقتي يك سيستم عوض مي شود تمام مسايل گذشته نيز فراموش مي شود.
درهيات مديره باشگاه استقلال نيز اعتماد متقابل بين اعضاء وجود دارد و مديرعامل از جانب هيات مديره امورات را انجام مي دهد. در حال حاضر هم آنها گلايه اي از وضع موجود ندارند تااينكه خلاف آن ثابت شود.
وي در پاسخ به اين سوال كه نحوه مديريت آقاي قريب داراي ايرادات فراواني است اظهار داشت : من اين مساله را نفي نمي كنم. به هر حال اين از سلايق مديريتي است. مگر اينكه اين مسايل به جايي برسد كه به اصل باشگاه لطمه بزند آنوقت بايد اين بحث را فراتر از اين مساله ارزيابي كرد. كارهايي كه تا اينجا انجام شده هم با سلايقي بوده كه مديرعامل داشته است. اما من احساس مي كنم درشرايطي كه استقلال پيدا كرده و با توجه به حساسيت هايي كه بود در اين مقطع كم حرف زدن و دوري كردن ها توجيه داشت. به حال اين مساله به مشي مديريتي است كه به خود آقاي قريب باز مي گردد. در هر سيستم مديريت همينطوري است. اما در موارد جزيي وقتي بررسي مي كنيم مي بينيم كه مشكلاتي هم وجود دارد. اما مشي من اينطوري نيست. به هر حال افراد درسيستم مديريتي خودشان يك روش دارند. درمورد نقاط ضعف آقاي قريب به هرحال زماني كه محصول يك كاري خوب از كار درمي آيد مي گويند اين سيستم بسته خوب كار كرده كه توانسته موفق ياشد. آقاي قريب هم در مدت حضور يكساله اش با اين نحو مديريت خوب كار كرده البته ابن به آن معنا نيست كه تمام كارهايش بدون نقص بوده است. خوب به هر حال فوتبال است. رئال يك شب سه گل به موناكو مي زند يك شب هم چهارگل مي خورد. من آدمي نيستم كه بخواهم ضعف هاي مديرعاملم را بيان كنم، اما بعنوان يك هوادار دوست داشتم مديرعاملم در عرصه هاي مختلف باشگاه حضور بيشتري پيدا مي كرد و فكر مي كنم اين اتنظار و توقعي است كه اكثرهواداران از آقاي قريب دارند. البته در نحوه مديريت شايد ما اختلاف سلايقي هم داشته باشيم. البته شايد سليقه مديريتي من در واقع به گونه ديگري باشد اما به هر حال آقاي قريب در حال حاضر مديرعامل باشگاه استقلال هستند وشايد احساس مي كنند با حضور كمتر در رسانه ها مي توانند مشكلات را بهتر حل نمايند. الان هم اگر بخواهيم به ايشان اعتراض كنيم بيشتر اين اعتراض ما جنبه تئوريك خواهد داشت، چون درحوزه عمل ايشان موفق بوده اند. شايد من بعنوان يك فرد منتقد نتيجه گرفتن استقلال را شانسي بدانم ولي خيلي ها هم چنين نظري ندارند و نتيجه گيري تيم را درگروي مديريت باشگاه بدانند.
وي ادامه داد : بنده درحوزه مديريت باشگاه تفكرات پيشروتري نسبت به بقيه دارم كه شايد مورد تحمل برخي ازاعضاء هم نباشد. اين ها مباحثي است كه درحوزه مديريتي وجود دارد. ضمن اينكه اين حرف را هم قبول ندارم كه چون من يك استقلالي هستم براي تيم دلسوزي مي كنم. به هر حال زماني كه من درباشگاه سهم داشته باشم يا نه براي من فرق مي كند كه براي آن چگونه كار كنم. من قبول ندارم كه براي باشگاه استقلال همينطوري كار كنم. من حرفم را در مورد عملكرد مديريت باشگا به شما گفتم. ما الان در ورزش و فوتبالمان گرفتار يك مشكلي هستيم كه مديران واقعا نمي دانند چكار مي كنند. پرسپوليس آلان نتيجه نمي گيرد عده اي مي گويند از بس كه غمخوار حرف مي زند. به هر حال اين وسط بايد معلوم شود كه آيا گفتن مسايل دردي از باشگاهها دوا مي كند يا نه. اينكه غمخوار مي آيد و بحث مالي باشگاه را افشاء مي كند و معلوم مي شود پروين هم از باشگاه پول گرفته آنهايي را كه هوادار پروين هستند به واكنش وا مي دارد و ناراحت مي شوند.
عضوهيات مديره باشگاه استقلال در مورد شايعاتي كه در مورد افشاء مسايل مطرح شده درهيات مديره وجود دارد تصريح كرد: درزمان فتح الله زاده واين اواخرگاهي مي گفتند واعتراض مي كردند وگاهي هم سرنخهايي را به مامي دادند كه مسايل هيات مديره افشا مي شود. اما مي دانم در آن موقع اگر بحثي هم بود از جانب من نبود. مبحثي كه ما داشتيم اين بود كه هيات مديره ركني از باشگاه است و اگر تصميم گيري مي كند بايد هواداران بدانند. درفضاي غيرشفاف تا موقعي كه نتيجه گيري باشد حرفي نيست اما وقتي نتيجه گيري صورت نگيرد حرف و حديث پيش مي آيد. مثلا اگر قرارداد كخ از ابتدا شفاف گفته مي شد، نمي گويم شفاف نبود بلكه شفاف بيان مي شد و همچنين بحث اسپانسرها و ديگر مسايل واقعا چه ايرادي داشت. يا مثلا بحث فروش ساختمان باشگاه كه با تصويب هيات مديره صورت گرفت و بعد از گذشت مقاطعي مشكل پيدا شد. چون فتح الله زاده دشمن دارد گرچه با نظر هيات مديره ساختمان باشگاه را به فروش رسانده اما برخي افراد مي گويند سرمايه باشگاه را برد و فروخت و آنرا بر باد داد. من معتقدم چرا يك نفر بايد هزينه اين تصميم گيري را بدهد. شكل ديگري هم دراين مساله مي توانست مطرح باشد و آنهم اينكه قراربود با فروش ساختمان باشگاه نيمي ازدرآمد آن صرف امورتيم شود وبخشي ديگر صرف خريد سهام وسرمايه گذاري براي آينده شود. حالا اين كار انجام نشده بايد به مردم اطلاع داده شود تا آنها نيز درجريان قرار بگيرند. حالا يك بحثي مثل خريد يك بازيكن مطرح مي شود آنوقت براي حفظ حقوق باشگاه خود افراد هم درك مي كنند كه نبايد بحث تا به سرانجاي نرسيده علني شود. من فكر مي كنم در گذشته مشكل اين بوده كه مسايل خيلي شفاف مطرح نمي شده است.
تاجرنيا در مورد نبود يك كانال مشخص براي پاسخگويي به مسايل مختلف باشگاه اظهار داشت: من احساس مي كنم چون در حوزه سياسي خواستگاهم پاسخگويي بوده همه پاسخگو باشيم. به نظر من باشگاه استقلال بايد همانند سخنگوي وزارت امور خارجه سخنگو داشته باشد كه هر وقت اتفاقي مي افتد بتواند مواضع باشگاه را اعلام و موضع گيري نمايد. در لفافه نگاه داشتن موضوعات شايد در كوتاه مدت جواب دهد اما در دراز مدت يك نوع بي اعتمادي در فضاي مطبوعات ايجاد مي كند وهم درجمع هواداران شايعاتي را دامن مي زند. من در يكي از جلسات هيات مديره پيشنهاد دادم كه مديرعامل مي تواند به عنوان عضوي از هيات مديره سخنگوي آن نيز باشد. در كشور ما ديگر كسي نمي پذيرد كه پاسخگويي در مورد مسايل مختلف وجود نداشته باشد. يك زماني خيلي از اعضاء هيات مديره براي هواداران دو آتشه استقلال نيز ناشناس بودند اما خالا اينگونه نيست. آنها مباحث را با جديت پيگيري مي كنند. از سوي ديگر زماني ما از مطبوعات و رسانه ها گلايه داريم كه چرا مباحث نازل و سطحي را در جامعه مطرح مي كنند به نظر من يكي از دلايل آن اينست كه ما نتوانسته ايم آنها را خوب تغذيه كنيم و مباحث فكري به آنها ارايه نماييم. طبيعي است زماني كه سخنگوي باشگاه در هفته بيايد و مسايل باشگاه را مطرح نمايد ديگر نيازي به تماس با مربي و بازيكن و سرپرست نيست كه چرا فلان اتفاق روي داده. آخرش هم رسانه ها يك اختلافي از اين مباحث دربياورند آنوقت باشگاه بخواهد پاسخگويي نمايد. به نظر من بايد دراين جهت كاري بيش از پيش كار شود.
بنابراين بايد باور داشته باشيم كه مديريت مجموع هايي مثل استقلال وپرسپوليس نمي توانند نسبت به ابهاماتي كه در اطرافشان وجود دارد بي تفاوت باشند. يك زماني به من مي گفتند مصاحبه نكن و من هم در زماني اين كار را كردم اما در يك مقطعي گفتم كه حرف براي گفتن دارم و بايد مصاحبه كنم. در مجموع من احساسم اينست كه بايد به افكار عمومي پاسخگو باشيم و اگر زماني برخي رسانه ها كه من مي دانم با چه هدفي با من تماس مي گيرند و براي درآوردن تيتر مورد نظر خود با من صحبت مي كنند اما من درمقابل آنها هم پاسخگوهستم. تقزيبا هر خبرنگار سمجي توانسته از من مصاحبه بگيرد نه اينكه من دراين زمينه ضعيف باشم اما اعتقادم اينست كه كه بايد به سوالات آنها پاسخ مي دادم و فكر مي كنم كه تا امروزنسبت به آنهايي كه زياد صحبت مي كنند كمتر گاف بزرگ داده باشم. ضمن اينكه اين شيوه كارهم به خواستگاه افراد برمي گردد ومن هم قبول دارم يكسري مشكلات در باشگاه وجود دارد اما چون به قول شما در گذشته سيستم درباشگاه حكومت نمي كرده و فرد تصميم گيرنده بود، وقتي برايش سيستم تعريف مي شود جواب نمي دهد. اما درمجموع قبول دارم كه درباشگاه مشكلات زيادي وجود دارد كه بايد به سمت بهينه سازي آن حركت كنيم وآنرا رفع نماييم. راهش هم اينست كه با كمك هم وعقل جمعي اين مسايل را برطرف نماييم.
وي درمورد مشكلاتي كه درورزش ما بويژه فوتبال از نظرمديريتي وجود دارد، يادآورشد: درفوتبال ما وقتي تيم نتيجه مي گيرد براي علي دايي وخداداد عزيزي كف مي زنند، اما وقتي مي بازد فحشش رابه غمخوار مي دهند.
تاجرنيا درخصوص ورود مديران سياسي براي ايجاد موقعيت تازه درعرصه ورزش تصريح كرد: من اين مسئله را قبول ندارم. برخي بچه هاي سياسي با فشارمسوولان سازمان تربيت بدني مي آيند وقبول مسووليت ورزشي مي كنند. به جهت اينكه آنقدر درحوزه ورزش ما نهادهاي مدني قوي نشده وورزش بعنوان يك بنگاه تبديل اقتصادي نشده كه توليد ثروت كند. به همين خاطر اين آدمها را مي آورند كه دوزارده شاهي به ورزش تزريق كنند. درورزش هركس آمده دامنش لكه دارشده وبعد رفته است. هاشمي طبا، مصطفوي، صفايي فراهاني مگركارنكردند آخرش با آن شرايط رفتند. همه آنها زحمت كشيدند، اما دست آخرازورزش رفتند. آقاي تابش آمده فدراسيون سواركاري چون قبلا كارپرداز مجلس بوده حالا هم نماينده شده مي تواند با چهار جا ارتباط برقرار كند تا پول به اين ورزش تزريق شود. دردوسال گذشته نمي خواهم رقمش روبگويم، اما حجم عمده اي از پولهاي استقلال با لابي من آمده است. آقاي هاشمي رفته فدراسيون دوچرخه سواري چون آقاي زنگي آبادي كه خودش دوچرخه سواربوده اما دوزارندارد تا خرج دوچرخه سواري كند. اتفاقا حضور اين آدمهاي سياسي و اقتصادي ورزش ما را رانتي بار مي آورد. يك زماني سيستم از وجود اين آدمها خارج مي شود آنوقت مي بينيم ورزش ما دچار مشكل مي شود.
تاجرنيا ادامه داد: بحثي است كه مي گويند مديريت ورزشي را به ورزشي ها بدهيد. اما تجربه نشان داده اتفاقا خارج از محيط ورزش بوده اند مديراني كه به قول آقاي پروين شورت ورزشي نداشته اند ولي در بيشتر مواقع موفق تر از مديراني بوده اند كه شورت ورزشي داشته اند. ضمن اينكه متضاد آنهم بوده و مديران غيرموفق غير ورزشي هم داشته ايم. اينا صرفا ملاك عمل نيست و آدمهاي سياسي هم بايد ديد كه چقدر ازورزش به سود موقعيت خود استفاده كرده اند. يك ماه قبل از انتخابات مجلس مي گفتند تاجرنيا چون عضو هيات مديره باشگاه استقلال است مي خواهد ازاين قضيه استفاده كند و نماينده تهران شود. بعضي هم نوشتند كه 5 ميليون داده به يكي نشريات كه مصاحبه كند. بعد هم كه ما رفتيم قم ثبت نام كرديم، بازهم گفتند خب اون مي دونه كه قم هم استقلالي زياد داره.رفته آنجا كانديد شده. چون مي خواستند بگويند من مي خواهم از موقعيتم سوء استفاده كنم.
وي درپاسخ به اين سوال كه باشگا استقلال نسبت به گذشته ترانسفر خوبي نداشته ودلايل مربوط به آن گفت: ترانسفربازيكن كاري حرفه اي است. من البته قبول دارم زماني كه تيم نتيجه بگيرد يا نگيرد در اين مساله تاثير دارد. اما اصل بحث اين است كه در اين زمينه بايد افرادي كار كنند كه تخصص داشته باشند. احساسم اين است كه دربعد عدم موفقيت هايي كه در ترانسفر برخي بازيكنان ما پيش آمد و اين مساله دستخوش يك نوع كاهش و كمرنگي شد. استقلال امسال به دنبال تجديد هويتش در داخل بوده و كمتر به مساله ترانسفر توجه داشته است. در عين حال قهرماني در اين فصل مي تواند فصل جديدي باشد كه اين مساله دوباره در باشگاه رونق بگيرد.
وي ادامه داد : البته فكرمي كنم يك مشكلي كه در فوتبال هست اين است كه افراد فعال دراين قضيه بعضا دچاربي مهري قرار مي گيرد. الان وحيد هاشميان درآلمان مهره اي نبود كه ما درايران دراندازه هاي اونداشته باشيم، اما وي در آلمان از حاشيه ها دوري كرد و معرفي خوبي هم شد وتوانست موفق باشد. اين امكان براي بقيه هم وجود دارد. من نمي دانم چرا اگرزماني كه يك خارجي بياد و يك بازيكن ما را ببرد و بيايد بگويد من ازيك ميليارد فروش اين بازيكن 100 ميليون مي گيرم، براي ما مهم نيست. اما اگر يك ايراني اين كاررا بكند صداي همه در مي آيد. اگر آقاي طالبي آمده ويك پتانسيلي ايجاد كرده بايد استفاده كرد. مشكلات ما در سيستم باشگاه اينست كه بايد همه چيزرا سياه و سفيد ببينيم.
تاجرنيا خاطرنشان كرد: تنگ نظري ها درفوتبال ما هميشه هست. من سيستم مديريت آقاي كرباسچي را مي پسنديدم. چون مي گفت شهرداري خرج داره هركسي كه مي تونه زحمت بكشه وكاركنه من پول خوب بهش مي دهم. حالا اگر كسي مي تواند منافع باشگاه استقلال را تامين كند ودرقبلش كاري انجام بدهد كه غيرمشروع هم نباشد چه اشكالي دارد. من تنها كسي هستم درمجموعه باشگاه كه دربخش ترانسفرواسپانسرو اينجور مسايل دخالت نداشتم. در بقيه جاها وآنجايي كه قراراست به استقلال كمك شود، رد پاي من هست. به عقيده من امروزباشگاههاي ورزشي دارند تبديل به بنگاههاي اقتصادي مي شوند. دراين بنگاهها تعامل ومعامله كردن وجود دارد كه كار بدي نيست. چه ايرادي دارد كه ما اعلام مي كنيم چون آقاي x فلان بازيكن را ترانسفركرده فلان مبلغ به ايشان تعلق مي گيرد. اگر يك مقدارازاين تنگ نظريها كاسته شود فوتبال ما رشد مي كند.
عضو هيات مديره باشگاه استقلال با اشاره به نارسايي هاي فرهنگي در ورزش كشور تصريح كرد : در مورد مسايل فرهنگي نيز با اين شكل كار راضي نيستم. با اينكه باشگاههاي ما اسم فرهنگي روي خود گذاشته اند اما درجلسات باشگاهها به تنها چيزي كه پرداخته نمي شود مسايل فرهنگي است. در اين زمينه غربي ها خيلي از ما جلوترهستند. من در واقع اعتقاد دارم با توصيه اخلاقي كارها درست نمي شود و بايد آيينامه اي براي آن تنظيم شود. در جهان غرب آن بازيكناني كه از نظر اخلاقي آدمهاي سالمي هستند در نزد مردم محبوب ترهستند ومن معتقدم نبايد با مسايل برخورد تنبيهي داشت. بنا براين قصد داريم در سيستم جديدمان معاون فرهنگي قوي داشته باشيم. البته يكبار هم به آقاي قريب پيشنهاد دادم كه با وجود آنكه مي دانم اين كار از نظر سياسي كار درستي نيست و يك خودكشي است اين مسوليت را قبول كنم چون مي دانم مي توانم دراين زمينه كار كنم. اما مي بينم دراين حوزه خوب كار نمي شود، چون اينقدر مسايل حاشيه اي درآن زياد است نمي توان درآن كار كرد.
وي در خصوص نقش دكتر آصفي سخنگوي وزارت امور خارجه در باشگاه استقلال اظهار داشت : ايشان فرد علاقمندي هستند وهركاري ازدستشان بر بياد براي باشگاه استقلال انجام مي دهد. وي در پايان در پاسخ به اين سوال كه گفته مي شود استقلال در حال فروش است تصريح كرد: درخصوص اينكه مي گويند استقلال رادارند مفت مي فروشند و يكي اين وسط دارد مي برد بايد بگويم كسي را مجبور نكرده اند كه بيايد و سهام باشگاه را خريداري كند. هركس پول دارد مي تواند دراين مساله شريك شود. به نظرمن اگر اينگونه بحث ها تبيين شود هواداران هم مسايل را خوب درك خواهند كرد.
نظر شما