این عادت تلخ از فروردین 76 که سینما آزادی در آتش سوخت بدل به رفتار جمعی کسانی شد که خاطره، کودکی، فیلم، سینما، عشق و ... برایشان با این سینما معنا میشد. 10 سال زمان طولانی است برای یادآوری سوختن و بر باد رفتن این همه رویا و خاطره، 10 سال زمان طولانی است برای انتظار کشیدن و تجدید دیدار، 10 سال طولانی است...
افتتاح رسمی سینما آزادی در اسفندماه 86
از وقتی ماکت سینما آزادی به عنوان طرح اولیه آنچه باید شود، منتشر شد حال کسانی که این انتظار را به امید تجدید دیدار و احیاء خاطرات گذشته تاب میآوردند، مانند حال یک دم بخت بود که تنها به عکسی از آینده دل خوش میکند. صبر میکند، هر روز به عکس نگاه میکند و در ذهن خود به دنبال مشابهسازی آن با تصویری است که همیشه از آینده در ذهن داشته است.
طبیعی است که ذهنیت و واقعیت چندان با هم جور درنمیآیند، ولی مهم آن جای خالی است که باید پر شود و این پر شدن تاوانی دارد که هر کس به نوعی میپردازد. منتظران تجدید دیدار با سینما آزادی از ابتدا حدس میزدند این ساختمان نقرهای، شیشهای و نورانی کمترین نسبت را با آن ساختمان اصیل، قدیمی، محکم و چندین ساله دارد. ساختمانی که قامتش را به رخ نمیکشید ولی تسلطش بر کسانی که از این تقاطع فرهنگی عبور میکردند، غیر قابل انکار بود.
مجتمع فرهنگی سینمایی آزادی هر چند برای رونق گرفتن بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر به نمایش فیلمهای چند بخش مختلف پرداخت، اما به طور رسمی 26 اسفندماه 86 طی مراسمی رسمی با حضور روسا، مسئولان و هنرمندان عرصه فرهنگ و هنر افتتاح شد و به چرخه سینماهای ممتاز و چند سالنه پایتخت وارد شد.
مجتمع آزادی فعلی با نمایش فیلمهای اکران نوروز 87 در پنج سالن، اولین گامهایش را برای معارفه با منتظران فیلم دیدن در این سینما آغاز کرد. سالنهایی که با نامهای شهر فرنگ، شهر قصه، شهر هنر، شهر هفتم و آزادی قرار است یادآور خاطرههای شیرین گذشته از سینما شهر فرنگ و شهر قصه باشند.
"یادم هست چقدر برای دوست دوستم اهمیت داشت در اولین نمایش فیلم مجتمع آزادی در جشنواره حضور داشته باشد. تجربهای که به تعبیر او میتوانست برای همیشه ترجیعبند تاریخی حرفهایش درباره سینما آزادی باشد. ولی خوب یادم هست وقتی خودم را راضی به دیدن یکی از فیلمهای اکران نوروز در این سینما کردم، حسم موقع بیرون آمدن از سینما مشابه همان دوست دوستم بود که به حضور در اولین نمایش فیلم این مجتمع تفاخر میکرد.
یادم هست وقتی بیرون آمدم و در حال سوار و پیاده شدن از پلههای برقی متعدد که قرار بود مرا از قامت بلند سینما به روی زمین بازگردانند، به این فکر میکردم که سینما آزادی هیچ حضوری در حس و حال من نداشت. داشتم به این فکر میکردم که آداب سینما رفتن را بجا آوردم و فرصت دادم تا سینما مرا در فیلم غرق کند، اما آنچه در نهایت برایم باقی ماند تماشای فیلمی بود که میتوانستم در هر سینمای مدرن و تازهساز دیگر این روزها دیده باشم."
واقعیت این است که نه سینما آزادی و نه هیچکدام از سینماهای بازسازی شده و چند سالنه جدید، دیگر خاطرهساز نیستند و تجربه فیلم دیدن در آنها خاص و منحصربفرد نیست. وقتی به خاطراتم از همین سینما "آزادی" فقید رجوع کردم یادم فیلمهایی افتادم که همگان در یاد کردن از آنها این نکته را ضمیمه میکردند که در سینما "آزادی" فیلم را دیدهاند.
مجتمع فرهنگی سینمایی آزادی علاوه بر پنج سالنه بودن، یک سینمای هوشمند با امکانات رفاهی چون رستوران، کافیشاپ و ... در طبقات و پاگردهای مختلف است. مجموعهای که مردم میتوانند علاوه بر تأمین علایق فرهنگی و داشتن گزینههای مختلف برای انتخاب یک فیلم از میان پنج سالن، به دیگر علایق خود هم برسند و در مجموع شرایطی فراهم شود تا کسی که راهش به این مجتمع میافتد، حداقل چند ساعت درنگ کرده و درگیرش شود.
همه این اهداف و همچنین دیگر اهداف کارکردی در مجتمع فرهنگی سینمایی آزادی تأمین شده و مردم را جذب و درگیر میکند که یک امتیاز مثبت و قابل رقابت است. اما وقتی قرار است این ساختمان را تنها از وجه فرهنگی و آن هم از نوع خاطرهسازی و حس نوستالژیک به فیلم و سینما مورد ارزیابی قرار دهیم، مجتمع جدید آزادی در رقابت با سینما "آزادی" فقید کم میآورد.
جای خالی سینما آزادی از فروردینماه 76
* سینما "آزادی" تهران روز جمعه 29 فروردین 1376 ساعت 15/13 دچار حریق شد. این سینما که در سال های 55 و 69 هم دچار آتشسوزی خفیف شده بود، نتوانست از بار سوم جان سالم در ببرد و بلافاصله بعد از حریق باقیمانده ساختمان آن نیز تخریب شد.
شهرداری تهران از چهارم اردیبهشت 85 ساخت مجدد سینما آزادی را آغاز کرد و محمدباقر قالیباف شهردار تهران در مراسم کلنگزنی پروژه در 28 فروردین قول داد جشنواره فجر 86 در این سینما برگزار شود. شهردار تهران خوشقولی کرد و مجتمع آزادی در جشنواره حضور داشت و از روزهای پایانی سال گذشته نیز به چرخه سینماهای پایتخت اضافه شد.
نظر شما