محمدرضا گودرزی - داستان نویس و منتقد ادبی - در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: صحبت از چیستی داستان بستگی به دیدگاه ما درباره کارکرد ادبیات دارد. ما می توانیم از سه دیدگاه به کارکرد ادبیات نگاه کنیم. در دیدگاه اول ادبیات کارکرد آموزشی و تعلیمی دارد که با این نگاه ما نوعی تعهد اجتماعی را برای داستان قائل هستیم. نگاه دوم به کارکرد زیباشناختی آن توجه دارد که در این دیدگاه ما هدف را بر این گذاشته ایم که اثر زیبا خلق کنیم.
وی ادامه داد: دیدگاه سوم که من نیز به آن معتقدم تلفیقی از دو دیدگاه بالاست. من معتقدم در این تلفیق ادبیات باید ابتدا زیبا باشد چرا که اگر نباشد قطعا وارد هنر نشده ایم و البته باید اندیشه ژرف و قابل ارائه ای نیز داشته باشد.
گودرزی تصریح کرد: طیفهای ادبیات داستانی در ایران متنوع است اما در مجموع در حوزه داستان کوتاه عقیده دارم که در حال پیشرفت هستیم چرا که تلفیقی از هر دو دیدگاه در آن به وجود آمده است.
وی اضافه کرد: در ایران اقشار متنوعی زندگی می کنند. عده ای هستند که مثل ماشین از صبح تا شب کار می کنند که البته اکثریت جامعه ما این گونه است و واضح است که ادبیات برای آنها مهم نیست؛ نه فقط ادبیات که فلسفه و روان شناسی و جامعه شناسی هم برایشان مهم نیست. در این شرایط حتی اگر ادبیات از زندگی حذف شود هیچ اتفاقی نمی افتد. اصلا چه کسی به مباحث جامعه شناسی و روان شناسی توجه می کند یا اینکه در این جامعه اصلا فیلسوفی وجود دارد؟
نویسنده مجموعه "به زانو در نیا" تصریح کرد: در جامعه ای که از فرهنگ بالایی برخوردار باشد داستان حذف ناپذیر است اما در جامعه ای که مدام درگیر زندگی روزمره است اگر داستان و فلسفه نباشد هیچ اتفاقی نمی افتد.
گودرزی ادامه داد: بحران های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهم ترین عللی هستند که این روزمرگی ها را به وجود می آورد. مردم باید تامین باشند تا فرصت و مجال اندیشیدن به چیزهای دیگر را داشته باشند.
وی این معضل را به نسل جوان نیز تعمیم داد و گفت: وقتی نوجوان و جوان های ما خانواده خود را همواره در حال جرو بحث درباره پول می بیند پس می آموزند که خود نیز در آینده به پول احتیاج دارند و مشخص است که تفکر آنها در سنین پایین یا به سمت خساست و جمع کردن ثروت پیش می رود و یا به دنبال تفریحاتی که اصلا احتیاجی به تفکر نداشته باشد چرا که از این دست کشمکش ها خسته شده اند.
نظر شما